برخیها با ناگهانی خواندن یورش به حزب، شاید میخواهند که درهای سازش با برخی از نیروهای درون رژیم را باز کنند. خط مشی حزب تودهی ایران همواره بر پایهی استراتژیک ژرفش هدفهای انقلاب ملی و دموکراتیک سوار بوده است. زمانی برای پیروزی این هدف، ما نیاز به همکاری با نیروهای “پیشرو” در جمهوری اسلامی داشتهایم و امروز که سران واپسگرا و اصلاحخواه جمهوری اسلامی آشکارا به پابوس امامزاده نئولیبرالیسم رفتهاند، ما برای ژرفش هدفهای انقلاب ملی و دموکراتیک نیاز با نبرد با این نیروها در جمهوری اسلامی داریم.
پلنوم هفدهم حزب، پلنوم پایانی در درون کشور، این چنین مینویسد: «هم اکنون عملکرد سرمایه داری تجاری و تا حد معینی سرمایه داری وابسته به زمین و مسکن این خطر را در مقابل چشم همه مردم قرارداده و ضرورت مبارزه همه جانبه برای ریشه کن کردن این تسلط غارتگرانه و محدود کردن فعالیت سرمایه در این زمینه ها را از طرف وسیع ترین اقشار جامعه ایران مطرح کرده است.» (پلنوم هفدهم- ص ۱۱)
«با کمال تأسف دولت جمهوری اسلامی تاکنون بیشتر به نصیحت و موعظه پرداخته است و فکر می کند از اینرو میتوان دزدان زالو صفت را تغییر ماهیت داد.» (همانجا- ص ۱۷)
«تنها سمت گیری در راه رشد غیر سرمایه داری، یعنی پایه ریزی اقتصاد مردمی، اقتصادی که هدفش برقراری عدالت اجتماعی، پایان بخشیدن به سلطه غارتگرانه بزرگ مالکان و کلان سرمایه داران و کارگزارانشان از یک سو و گسترش و پیشرفت همه جانبه ی اقتصاد کشور در جهت رسیدن به حداکثر خودکفایی و تامین رفاه اجتماعی از سوی دیگر است، میتواند تیره بختی های حاکم در جامعه کنونی مارا ریشه کن سازد». (همانجا- ص ۱۱)
«تنها با گسترش بخش دولتی و بخش تعاونی ممکن است اقتصاد را طبق برنامه رهبری کرد، چیزی که بدون آن تامین استقلال اقتصادی غیر قابل دسترسی خواهد بود». (همانجا- ص ۱۱)