چرایی تحریک شورش در تبت: شین کوئین، برگردان: آمادور نویدی
چرایی تحریک شورش در تبت
نوشته: شین کوئین
برگردان: آمادور نویدی

سرزمینی که تبت(Tibet) خوانده میشود، در جنوبغربی چین، بخشی وسیع است که از نظر استراتژیک برای ملت چین مهم است. تبت با کشورهای هند(India)، نپال(Nepal)، بوتان(Bhutan) و میانمار(Myanmar) همسایه است. چنانچه اکثر ساکنان پراکنده فلات تبت را بهعنوان بخشی ازقلمرو آن بدانیم، مساحت آن به ۹۷۰ هزار مایل مربع میرسد، که تقریبا ۴ برابر بزرگتر از مساخت فرانسه است.
معهذا، مقامات چینی بخشی از تبت را که در بخش غربی فلات واقع شده، بهرسمیت میشناسند. منطقه مذکور توسط پکن بطور رسمی بهعنوان منطقه خودمختار تبت در سال ۱۹۶۵ تأسیس شد . مساحت این منطقه خودمختار تبت برابرست با ۴۷۲ مایل مربع میباشد که بازهم تقریبا از هر کشورهایی اروپایی بزرگترست.
ارتفاع متوسط تبت از سطح دریا تقریبا ۴۴۰۰ متر است که بلندترین منطقه روی زمین است. درجه کلی هوا در زمستان یخبندان است. سردترین درجه هوا در تبت در زمستان ۲۰۱۸/۲۰۱۹، برای دو دهه، و با میانگین درجه هوا ۴/۳ سانتیگراد زیر صفر بود که حدودا نیم درجه کمتر از سالهای معمولی بود.
اغلب تبتیها در خارج از شهرها و شهرکها زندگی میکنند. تا سال ۲۰۱۷، ۶۹ درصد از ساکنان در بخشمرکزی منطقه تبت خودمختار و در مناطق روستایی زندگی میکردند، و در آنجا و در مراتع نیمهخشک ارتفاعات بالا و دره ها گاو نر کوهاندار و گوسفند پرورش میدادند، و محصولاتی مانند جو کشت میکردند.
میانگین امید به زندگی ساکنان تبت با معرفی برنامههای مراقبتهای بهداشتی پکن در سال ۱۹۵۱، بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. در آغاز سال ۲۰۲۰، زندگی معمولی در تبت تقریبا ۷۰/۶ سال بود، در حالیکه در سال ۱۹۵۰ فقط ۳۵/۵ سال بود. بخاطر سرزمین چالشبرانگیز و مرتفع تبت، جمعیت منطقه خودمختار در سال ۲۰۲۲ هنوز ۳/۶۴ میلیون نفر بود؛ اما این جمعیت از سال ۲۰۱۲ حدود ۱۵ درصد افزایش یافته است.
بزرگترین رودخانههای آسیا مثل یانگتسه(Yangtze)، میکونگ(Mekong) و رودخانه زرد از تبت سرچشمه میگیرند، که منبع آب حیاتی بسیاری از مردم کشورهایی مانند چین، هند، پاکستان و تایلند است.
تبت در تاریخ مدرن، بیش از ۳۰۰ سال قبل مجددا در چین ادغام شد.
دودمان کُینگ(Qing) چین در سالهای ۱۷۲۰ کنترل منطقه را بدست گرفت، وقتیکه پرسنل چینی در آن سال نیروهای مغولی(Mongol) و زونگار خاناته(Dzungar Khanate ) را شکست داده و و از تبت بیرون کردند. با اینحال، تاریخ تبت بهعنوان بخشی از چین به خیلی دورتر، و به اواسط قرن ۱۳م برمیگردد، وقتیکه این منطقه تحت دودمان یوان(Yuan) به چین پیوست. مقامات چینی بشدت استدلال میکنند که تبت همچنان بخشی از قلمرو چین طی دودمان مینگ(Ming) بوده که تا سال ۱۶۴۴ ادامه داشته است.

یکی از بزرگترین چالشهای کنترل چین بر تبت طی قرنهای گدشته و در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، بیدرنگ پس از اوجگیری موفقیتآمیز انقلاب چین در سال ۱۹۴۹ بود. پس از سالهای متمادی مداخله قدرتهایغربی، مثل آمریکا، انقلاب مجددااستقلال چین را برقرار ساخت.
أمریکا پس از سال ۱۹۴۸، «چین را برابر کمونیسم از دست داد»، و جهت بازگرداندن سُلطه بر چین سیاستهایی در واشنگتن اتخاذ شد، و قلمروهایی مانند تبت بهعنوان مناطق مورد هدف درنظر گرفته شده است. سیا(CIA) و تا اندازهای ارتش آمریکا شورشهای ضدچینی را در تبت تحریک نمودند، مانند اتفاقاتی که از سال ۱۹۵۶ در مناطق خام(Kham) و آمدو(Amdo) در بخش شرقی فلات تبت بهوقوع پیوست.
در سال ۱۹۵۶، سیا مستقیما در تبت مداخله نمود و تا آنجا پیش رفت که صدها میلیشای تبتی را به آمریکا منتقل کرد، جاییکه آنها را توسط پرسنل سیا در مکانی نظامی در ایالت کلرادو(Colorado) آموزش داد. این مرکز آموزش نظامی، کمپ هیل(Camp Hale) نامیده میشد که برای پرسنل کوهستانی آمریکا در سال ۱۹۴۲ ساخته شده بود و در ارتفاعات کوههای سنگی (Rocky Mountains) واقع شده بود. متعاقب جنگ جهانی دوم، برخی از پرسنل ورماخت که بوسیله ارتش آمریکا در شمال آفریقا اسیر شده بودند، به کمپ مذکور فرستاده شدند، جاییکه بهعنوان اسیرجنگی نگهداری میشدند.
«جنگجویان آزادیخواه تبتی» متعاقب اتمام دوره آموزشی در کمپ هیل با هواپیمایی که متعلق به سیا، و معروف به هوانوردی و مسیر هوایی بینکوهستانی بود، و همچنین توسط نیروی هوایی آمریکا، به پایگاهی مخفی منتقل میشدند که جهت عملیات علیه چین در شهر آسپن(Aspen)، در مرکز اسکی کلرادو ساخته شده بود.
شورش ناموفق سال ۱۹۵۹ در تبت علیه سُلطه پکن بشدت توسط واشنگتن تشویق میشد. در اوایل ماه مه ۱۹۵۷، گروههای مسلح تبتی با پشتیبانی سیا ایجاد شده بودند. در سال بعد(ژوئن ۱۹۵۸)، یک ارتش چریکی ضدچین، نیروی دفاع داوطلب چوشی گانگدروک(Chushi Gangdruk)، ایجاد شد و متعاقبا اعضایش توسط آمریکاییها مسلح و آموزش داده شدند. شورش در سال ۱۹۵۹، نه فقط توسط سیا بلکه توسط آژانسهای اطلاعاتی هند و نپال حمایت شدند، که در آنزمان متحدان وفادار آمریکا بودند.

تصویر دالایی لاما هنگام فرار به هند در سال ۱۹۵۶
۱۴مین دالای لاما(Dalai Lama)، رهبر بانفوذ مذهبی که الان زنده است، موفق شد که در جریان شورش ماه مارس سال ۱۹۵۹، از دست نیروهای دولتی چینی فرار کند. وی در ۱۷ مارس ۱۹۵۹، با تغییر قیافه و پوشیدن لباس مبدل از تبت بههمراه ملیشاهای تبتی آموزشدیده توسط سیا به سمت جنوب و به هند فرار کرد. طبعا، زمانیکه پرسنل پکن کشف کردند که دالای لاما در هیچجایی دیده نمیشود، خشمگین شدند.
گیالو تونداپ(Gyalo Thondup)، برادر دالای لاما، که هنوز زنده است، نقش عمدهای در شورس سال ۱۹۵۹ داشت. تونداپ برای سالها با آمریکاییها در ارتباط بود. وی در سال ۱۹۵۱ به واشنگتن سفر کرد و جزئیات اطلاعاتی واطلاعات محلی درباره تبت را به مقامات بلندپایه آمریکایی ارائه داد.
تونداپ اصرار داشت که درباره کمک سیا به تبتیها چیزی به دالای لاما گفته نشده است، که بدون شک دروغ است. مدارک و اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، که در اوت ۱۹۹۸ از اسناد طبقهبندی شده محرمانه خارج شد، مشخص نمود که خود دالای لاما هرسال مبلغ ۱۸۰ هزار دلار از اواخر سالهای ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۷۴ از سیا دریافت کرده است. این بهمعنای اینست که دالای لاما پیش از شورش سال ۱۹۵۹ با مقادیر هنگفتی پول آمریکایی حمایت شده بود. ارزش ۱۸۰ هزار دلار در شورش سال ۱۹۵۹، اکنون تقریبا ۲ میلیون دلارست.
کمک مالی سیا به دالای لاما حداقل به اوایل سالهای ۱۹۵۰ و شایدهم به پایان انقلاب در سال ۱۹۴۹ برمیگردد. بودجه سیا در ارتباط با تبت، چندین برابر بیشتر از پولی بود که در سال ۱۹۵۳جهت کودتا به رهبری انگلیس و آمریکا علیه دولت منتخب و قانونی محمد مصدق در ایران اختصاس داده شده بود.
دالای لاما از ادغام گروههای جداییطلب تبت، شینجیانگ(Xinjiang)، و درون مغولستان(Inner Mongolia) با هدف نهایی جدایی کامل از چین پشتیبانی میکند. دالای لاما گفت: «جغرافیا، تاریخ و اشغال کنونی چین، سه ملت ما را بههم پیوند میدهد. من خوشبینم که امیدهای مردمان شرق ترکمنستان[شینجیانگ]، درون مغولستان و تنبت، در آینده نه چندان دور تحقق می یاید.»
درحالیکه بودجه سیا «فرصتهای تحصیل» را به تبتیها در دانشگاه کورنل(Cornell) در نیویورک و ارائه تجهیزات نظامی را برای شورشیان گسترش میداد، متعاقبا، رسانههای آمریکایی به آموزش مخفیانه ملیشای تبتی توسط سیا در کلرادو اعتراف نمودند. سیا همچنین در تأمین مالی «خانه تبت»(Tibet Houses) در شهرهایی مانند نیویورک و ژنوا درگیر بود.
جهت نمونه، در ۶ ژانویه ۱۹۶۰، هواپیمای بدون علامت سیا بر فراز تبت پرواز نمود و ۶۵۰ جعبه حاوی سلاح، تجهیزات پزشکی و غذا برای ملیشا پرتاب کرد. هواپیماهای سیا در هفتههای پیش از این واقعه، سختافزار نظامی مانند صدها تفنگ ام۱(M1)، نارنجنک، خمپاره، و مسلسل را پرتاب کرده بودند.
دو محموله دیگر سیا حاوی ۱۱۷۰ تفنگ ام ۱، ۲۰۰ جعبه مهمات برای تفنگها، و ۲۰ جعبه نارنجک بود. تفنگ ام۱ اسلحهای بود که اغلب توسط ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم و جنگ کره بکار گرفته میشد، اما در سال ۱۹۵۷، این تفنگ توسط آمریکاییها از رده خارج شده بود
یک محموله دیگر در اوایل سال ۱۹۶۰، مجموعا ۴۳۰ جعبه بود، که شامل سلاح و دیگر تجهیزات برای ۴۰۰۰ شورشی تبتی بود. موقعیت آنها توسط خلبانهای ارتش چین شناسایی و بشدت بمباران شد. برخی اوقات، هواپیماهای چینی اعلامیههایی میانداختند که به ملیشای تبتی دستور تسلیم میدادند و آمریکاییها را نادیده بگیرند.
مواضع دشمن اغلب توسط هواپیماهای چینی، در صبح، حدود ظهر و بعدا حدود ۳ یا ۴ بعداز ظهر مورد حمله قرار میگرفت. ۱۵ هواپیمای جنگی چینی در گروههای پنج تایی، که هرکدام بین ۱۵ تا ۲۰ بمب حمل میکردند، میرسیدند. وقتیکه محل استقرار دشمن مشخص میشد، دیگر کار سختی نبود که خلبانهای چینی مأموریت رزمیشان را انجام دهند.
در کُل فلات تبت، تقریبا هیچ پناهگاهی نبود که که بتوان افراد و تجهیزات نظامی را مخفی کرد. بهجهت وسعت قلمرو تبت، پیدا کردن دشمن، سختترین کارها برای خلبانهای چینی بود.
طبق گفته یک مقام بازنشسته سیا که در شرق آمریکا زندگی میکرد، آمریکاییها میخواستند به چینیها در تبت آسیب برسانند، اما اینرا نیز میدانستند که غیرممکنست بتوانند دستههای ارتش چین را ازآنجا بیرون کنند.

تسارونگ(Tsarong) در اسارت
نیروهای چریکی تبتی، با پشتیبانی لجستیکی ارائه شده توسط آمریکا، به مسیر طولانی تدارکات چین در تبت حمله نموده، تلاش کردند راهشان را مسدود کنند، و زندگی را برای سربازان چینی دشوار کنند. گرچه این حملات آسیبهایی بههمراه داشت، اما بهمروز زمان و با توجه به اندازه بزرگتر ارتش چین، و این واقعیت که در مقایسه با دشمن، پرسنل پکن بهتر مجهز بودند و سلاحهای پیشرفتهای مانند نوع تفنگ تهاجمی ۵۶ داشتند، که در سال ۱۹۵۶ تولید شده بود.
برای چین، کنترل فلات تبت حیاتی است. رابرت بارنت(Robert Barnett)، نویسنده ای که تمرکزش بر تبت است، مینویسد که فلات تبت از نقطهنظر نظامی مهم است، برای اینکه شامل ارتفاعات بلند است و اطراف آن به آسیایمرکزی، جنوب و شرق آسیا بههم وصل میشوند.
سیا از اواخر سالهای ۱۹۵۰، کمپهای آموزشی را در نپال(Nepal) و در مجاورت پوخارا(Pokhara)، دومین شهر بزرگ نپال، و در ناحیه مُستانگ(Mustang)، ایجاد نمود که شورشیان تبتی توسط مأموران سیا آموزش داده میشدند. حداقل، از ۱۵ کمپ در نپال، هند، و درون خود چین در تبت استفاده میشد.
با استفاده از نپال و هند بهعنوان پایگاه، آمریکاییها دو کشور را درگیر جنگ علیه چین کردند. سیا در سال ۱۹۶۴، مبلغ ۵۰۰ هزار دلار(ارزش امروزی آن ۵ میلیون دلار) برای چریکها در نپال، مبلغ۴۰۰ هزار دلار(ارزش امروزی ۴ میلیون دلار) جهت آموزش تبتیها در کلرادو، مبلغ ۲۲۵ هزار دلار(ارزش امروزی ۲.۲ میلیون دلار) جهت تجهیزات، حمل و نقل و مخارج؛ مبلغ ۱۸۵ هزار دلار (ارزش امروزی۱/۸ میلیون دلار)، جهت پرواز تبتیهای آموزش دیده از کلرادو به هند؛ مبلغ ۱۲۵ هزار دلار(ارزش امروزی ۱/۲۵ میلیون دلار)، جهت مخارج تجهیزات و ارائه به تیمهای شناسایی و انبار ذخیره تجهیزات، سوختگیری هواپیماها، حقوق مأموران، و ارائه دورههای آموزشی شبکه مأموران در تبت هزینه شد.
بهاضافه، سیا در سال ۱۹۶۴، مبلغ ۷۵ هزار دلار(ارزش امروزی ۷۴۴ هزار دلار) جهت تعمیر و نگهداری خانههای تبت در نیویورک، ژنو، و دیگر شهرها، مبلغ ۴۵ هزار دلار(ارزش امروزی ۴۴۶ هزار دلار) جهت «برنامههای آموزشی» برای ۲۰ جوان تبتی خرج نمود؛ و البته دالای لاما سالانه مبلغ ۱۸۶ هزار دلار از سیا دریافت میکرد، اما دوستان دالای لاما اصرار دارند که وی هرگز پولی برای خودش هزینه نکرده است.
لوبسانگ تسلتریم(Lobsang Tsultrim,)، گارد محافظ دالای لاما، گفت که وی توسط سیا در سال ۱۹۶۴ استخدام شد و در این باره هیچ تردیدی ندارد که دالای لاما از سیا پول میگرفت. اغلب شورشیان ساده لوح بودند و قادر به درک این نبودند که آمریکاییها جهت منافع استراتژیک خودشان از آنها سوء استفاده میکنند. بدون توجه به این موضوع، دالای لاما اعتراف میکند که کمکهای آمریکا سرشتی «کاملا سیاسی» داشت و دارد.
آمریکاییها در اواخر سال ۱۹۶۲ به فرودگاهی در دهلی نو(New Delhi)، شهر پایتخت هند، اجازه دسترسی داشتند. میلیتانتهای تبتی در گروههای مرد ۴۰ الی ۵۰ نفره از این فرودگاه به کمپ آموزشی کلرادو انتقال داده میشدند.
این شورشیان بهمحض پایان دوره آموزشی در آمریکا، با هواپیما به هند برگردانده میشدند و اندکی پس از آن در شمال تبت، جاییکه از هواپیما با چترنجات می پریدند، مستقر میشدند. صدها شورشی تبتی دیگر به جزیره تحت کنترل آمریکا در اوکیناوا(Okinawa) و گووام(Guam)، جهت جنگ چریکی آموزش میدیدند، و بعد جهت جنگ علیه نیروهای چینی به تبت فرستاده میشدند.
در اوایل سالهای ۱۹۶۰، یک مرکز فرماندهی مشترک بین سیا و هند در دهلی نو برقرار شد، زیرا که روابط چین و هند در آنزمان تیره شده بود. تونداپ، برادر دالای لاما، بر کمک نظامی آمریکا از طریق منطقه شمالی دارجیلینگ(Darjeeling) هند، در مرز چین و هند، به تبت نظارت میکرد.
این مقاله برای اولین بار در سایت ژوپولیتیکا. آر یو (Geopolitica.RU) منتشر شده است.
درباره نویسنده:
شین کوین مدرک برجسته روزنامهنگاری دارد، و بیشتر درباره مسائل خارجی و موضوعات تاریخی مینویسد. او یکی از همکاران پژوهشی مرکز تحقیقات جهانی شدن (CRG) است.
برگردانده شده از:
Instigation of Rebellions in Tibet
By Shane Quinn
Global Research, June 11, 2024
منابع:
(۱)
سیاست در چین: معرفی، ویرایش توسط ویلیام ای. جوٰف(انتشارات دانشگاه آکسفورد؛ چاپ سوم، ۶ ژوئن ۲۰۱۹)
(۲)
سردترین زمستان تبت در ۱۹ سال، شین هوا، ۱۱ مارس ۲۰۱۹
(۳)
«جمعیت کل منطقه خودمختار تبت در چین از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲» مرکز آمار، ۷ مارس ۲۰۲۴
(۴)
جنگ سرد دوم: ژئوپولیتیک و ابعاد استراتژیک آمریکا، لوئیز آلبرتو مونیز بانیرا(اسپرینگر، چاپ اول، ۲۳ ژوئن ۲۰۱۷)
(۵)
«در موزه هایلندر، شمشیر تالوار هندی، تفنگ فتیله ای فلینتلاک، تفنگ[ تهاجمی] چینی نوع ۵۶، مسلسل سنگین جنگ جهانی اول، کریس داگر، موزه هایلندر
(۶)
«تفنگ کالیبر ۳۰ ام ۱[گراند]»، موزه جنگ امپراتوری