سخن روز شماره ۳۶
(۱۴ مهر ۱۳۹۸ – ۶ اکتبر ۲۰۱۹)
رفیق تودهای عزیز
حق با شماست مقاله ی مورد بحث در نامه مردم «اقتصاد نئولیبرالی را به شدت محکوم میکند»، آن طور که شما می نویسید. ولی جایگزین مورد نظر طبقه ی کارگر را برای آن ارایه نمیدهد.
«تناقض»ی که شما در جستجوی آن در نوشته من با مضمون مقاله ی نامه مردم هستید، در این کمبود و نارسایی کارکردِ نابخشودنیِ حزب توده ایران، حزب طبقه ی کارگر ایران تبلور می یابد! حزب توده ایران تنها حزبی در ایران است که قادر است جایگزین ملی– دمکراتیک را برای اقتصاد سیاسی نئولیبرال ارایه دهد، ولی به وظیفه خود عمل نمیکند!
بخش اپورتونیست در رهبری حزب توده ایران میخواهد با انتقاد به نئولیبرالیسم سر و ته قضیه را هم بیاورد. وظیفه حزب طبقه کارگر را در جامعه ی طبقاتی سرمایه داری حاکم در ایران با انتقاد به نئولیبرالیسم به پایان برساند. سکوت پیگیر این بخش از رهبری درباره ی اقتصاد سیاسی سرمایه داری به عنوان عامل اصلی بحران اقتصادی– سیاسی– اجتماعی در ایران و سکوت سمج گونه ی آن در ارایه جایگزینی رهایی بخش – صرفنظر از آنکه بتوان به آن امروز و یا فردا تحقق بخشید –، نشانههای بی تردید برای برداشت اپورتونیستی حاکم بر سرنوشت حزب طبقه ی کارگر ایران است.
در ایران کارگران به خاطر محکوم کردن اقتصاد نئولیبرالی به زندان می روند، به تخته شلاق بسته می شوند، شکنجه میبینند و کشته میشوند. ژرفش نبرد طبقاتی در ایران مساله ی جایگزین برای سرمایه داری حاکم را مطرح ساخته است. مبارزات دمکراتیک– مطالباتی طبقه کارگر و دیگر لایههای زیر ستم، که پیگیرانه ادامه مییابد، سرشت رهایی بخش مبارزات دمکراتیک را قابل شناخت ساخته است. دورنمای سوسیالیستی را قابل شناخت ساخته است. این شرایط تغییر یافته در نبرد طبقاتی ولی بازتابی در سیاست این رفقا ندارد!
اپورتونیست ها کلمهای در باره ی دورنمای رهایی بخش جایگزین ملی– دمکراتیک نمی گویند!؟ مگر در نشست های بینالمللی با احزاب برادر. در چنین نشست ها است که محتاطانه از سوسیالیسم صحبتی به میان آورده میشود. در چنین نشست ها نیز حتی یک بار از جایگزین با سمت گیری سوسیالیستی برای خروج ایران از بحران اقتصادی– اجتماعی سخنی گفته نمیشود.
این رفقا که انگشت در جهان میچرخانند تا «قرمطی» بیابند و مداوم در جستجوی کمبودها در سیاست سترگ حزب توده ایران در دوران انقلاب هستند، سخنی درباره ی جایگزین برای ایران ندارند. کوچکترین واکنشی نسبت به مضمون نوشتاری که عنوان آن بسیار گویاست از خود نشان نمیدهند. شما هم متأسفانه نظرتان را درباره ی مضمون رساله ی چپ انقلابی و «کدام آلترناتیو» برای ایران ابراز نکردید!
هنگامی که من خطاب به رفیق شالگونی در سمینار پیش گفته خاطر نشان ساختم که کلمهای درباره ی موضوع سمینار که «آلترناتیو برای ایران» است در رساله ی او ذکر نشده است و اضافه کردم که در «گزارش سیاسی هیئت اجرائی سازمان به کنگره ۲۴ سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)» نیز کلمهای درباره ی جایگزین طرح نشده است، لااقل خواستار دریافت نوشتار شد و پس از دریافت، نوشت که پس از مطالعه نظر خواهد داد! رهبری اپورتونیست حاکم بر سرنوشت حزب توده ایران حتی در سطح این چپ سردرگم نیز سخنی برای گفتن ندارد!
مبارزات کارگری در ایران در سالهای اخیر و زیر سلطه ی امنیتی– قضایی دیکتاتوری نظام سرمایه داری با سازماندهی گردان های مختلف در محل و بی تردید در آینده در سراسر کشور، به راه انقلابی خود ادامه خواهد داد. در این تردیدی نباید داشت. این دستاورد مبارزات حزب توده ایران در طول هستی انقلابی آن است. بدین ترتیب، وعده ی سرخرمن مقاله ی نامه مردم که پس از گذار از دیکتاتوری کارگران گویا به حقوق صنفی خود دست خواهند یافت، در کلیت آن، انتزاع و وعدهای توخالی است و برای کارگران مزاحی بی مزه و رنگ باخته است.
هنگامی که اپورتونیسم راست میکوشد با چنین وعدههایی، ضرورت تبدیل شدن مبارزات طبقه کارگر را به عنوان گردان کمکی و عقبه ی ارتش بورژوازی توجیه کند و آن را در صف مبارزه برای «آزادی» ردیف کند، از منافع طبقه ی کارگر ایران که شعار «نان، کار، آزادی» را مطرح میسازد دفاع نمیکند!
وظیفه ی حزب طبقه کارگر ایران دفاع از منافع طبقه کارگر ایران است به عنوان تنها نیروی انقلابی که از منافع کل جامعه در دوران ملی– دمکراتیک انقلاب دفاع میکند. تفهیم چنین برداشتی به توده های مردم وظیفه ی عاجل حزب توده ایران است.
رفیق عزیز تودهای نشان دادن انطباق منافع طبقه کارگر و کل خلق در دوران کنونی، محک شناخت سیاست انقلابی تودهای از سیاست اپورتونیسم غیرتوده ای است.
آنچه که مقاله های نامه مردم، کم و بیش موفق با «محکوم کردن اقتصاد نئولیبرالی» دنبال میکنند، سرسوزنی فراتر از مخالفت نمایندگان عاقل بورژوازی به اقتصاد سیاسی نئولیبرال نیست. آنها خواستار یک «سرمایه داری خوب» هستند. لطفن کتاب پرمضمون و نظرگیر عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز را با دقت مطالعه کنید که فرشاد مؤمنی نگاشته است. ارزیابی از آن در تودهای ها انجام شد. این ارزیابی را میتوان بدون کم و کاست درباره ی نظرات رهبری اپورتونیست در حزب توده ایران نیز ارایه داد. از این روست که پیامد سیاست و کارکرد این رفقای گرامی که در پشت شعار درست جبهه ضد دیکتاتوری پنهان شده اند، ولی سیاست طبقاتی و مستقل حزب توده ایران را تعطیل نموده اند، راندن جنبش تودهای به کناره ی شط خروشان نبرد طبقاتی است. حزب توده ایران را به زائدهای در جبهه ی بورژوازی اصلاح طلب ایران بدل ساخته اند. سیاست انحرافی ای که نمونههای دیگر آن را گروههایی از قبیل ٬٬راه توده٬٬ دزدیده شده نیز دنبال میکند.
این رفقای اپورتونیست نمیخواهند که طبقه کارگر به محور و تکانه ی نبرد برای آزادی خواهی بدل شود. توصیه میکنند که به «جنبش آزادی خواهی بپوندد»! تبدیل شدن طبقه ی کارگر به ستون فقرات جبهه ی آزادی خواهی و ضد دیکتاتوری، موجب آن میشود که مبارزان بلافاصله با هفت چکمه ی آهنین و هفت عصای آهنین به جستجوی جایگزین رهایی بخش بروند و رفته اند! شعار «نان، کار، آزادی» نشان جستجوی این جایگزین، نشان نبرد برای جایگزین فراتر از نظام سرمایه داری است!
ژرفش نبرد طبقاتی در ایران سرشت رهایی بخش مبارزات دمکراتیک را برای تودهای ها و توده های زحمت قابل شناخت ساخته است. جامعه در تب و تاب یافتن جایگزینی انقلابی برای کلـیت شرایط حاکم بر میهن همه ی ایرانی هاست. جایگزینی با جهت گیری سوسیالیستی! اقتصاد سیاسی جایگزین در درون نظام سرمایه داری وجود ندارد.
رهبری اپورتونیست حاکم بر سرنوشت حزب طبقه ی کارگر ایران، نه تنها سخنی و برنامهای برای چنین جایگزین مردمی و ملی در مرحله ی ملی– دمکراتیک انقلاب که به آن اذعان دارد، ندارد. بلکه با سماجت عصبی به سکوت خود ادامه میدهد. تعمیقِ مبارزات طبقه ی کارگر که توانسته است راه تجهیز و سازماندهی خود و توده ها را در زیر ضربات جابرانه و جنایتکارانه ی ارتجاع بیاموزد، پاسخ شایسته به اپورتونیست ها داده است و خواهد داد. پاسخی که جدا از کارکرد شما و من به عنوان یک تودهای ادامه خواهد یافت!
تراژدی تاریخی از چنین مضمونی برخوردار است: در حالی که هنگامه گذار «از دروازهٔ شهرهای ناگشوده» فرا رسیده است، بخش اپورتونیست در رهبری حزب توده ایران، حزب طبقه ی کارگر ایران را به عقبه ی مفلوک ارتش بورژوازی بدل میسازد!
رفیق عاصمی عزیز،
خوشحالم که پذیرفته اید که حزب توده ایران در مقاله “تعدیل ساختاری و پیامدهای ویرانگر آن برای طبقه کارگر” به شدت سیاست اقتصادی نئولیبرالی حاکم بر ایران را محکوم کرده است. با این اعتراف، باید نیز پذیرفت که هر فرد یا هر سازمان یا حزب سیاسی، به ویژه حزب توده ایران که با این بعد بسیار حائز اهمیت نظام سرمایه داری مخالف است، با خود آن نظام هم مخالف است، حتی نظام سرمایه داری خوبی که شما حزب را متهم می کنید که از آن حمایت می کند، اگرچه چنین “نظام سرمایه داری خوب” نه تاکنون وجود داشته و نه وجود خواهد داشت.
گفته اید گرچه حزب توده ایران با نئولیبرالیسم مخالفت شدید دارد، در این مقاله جایگزین این سیاست اقتصادی نئولیبرالی را معرفی نکرده است. اگر شما یا خوانندگان شما می خواهند بدانند که جایگزین مورد نظر حزب توده ایران برای اقتصاد نئولیبرالی چیست، شما و آنها را به برنامه حزب توده ایران ارجاع می دهم که در آن حداقل ده بند آمده است که همگی نشان از سیاست اقتصادی مردمی با رویکرد سوسیالیستی است که اگر تنها همین چند بند هم در هر جامعه ای به طور دقیق اجرا شود، تمام زحمتکشان یدی و فکری از بند بردگی نئولیبرالیسم حاکم بر ایران و جهان آزاد خواهند شد.
رفیق عاصمی عزیز، حزب توده ایران همان خواهان اقتصادی مردمی با رویکرد سوسیالیستی در جامعه ایران است و هم خواهان دمکراسی و آزادی. پس حزبی است به معنی واقعی هم عدالت خواه و هم آزادی خواه، چرا که تحقق یکی بدون دیگری محال است. حزب ما و شما از اصول مارکسیست -لنینیستی خود نه عدول کرده و نه خواهد کرد چرا که با عدول از این مشخصه ها، این حزب برای همیشه خواهد مرد، ولی همین رهبرانی که شما بخشی از آن را متهم به اپورتونیسم راست می کنید، هرگز قادر به عدول از سوسیالیسم و دمکراسی نیست، چرا که حزب ما امروز با این یا فرد رهبری نمی شود بلکه این کل مجموعه حزب است که تمام موضع گیری های ریز و درشت آن توسط خرد جمعی اتخاذ می شود و پس نگرانی شما نابجاست.
بیاییم تمام انرژی و وقت ارزشمندمان را صرف کارهایی بکنیم که باید.
برای تان ارزوی تندرستی می کنم،
و برای حزب و تک تک توده ای ها آرزوی استواری در مبارزه تاکنونی اش در راه استقرار سوسیالیسم در ایران.
رفیق عزیز توده ای
برای تسهیل شما را محسن بنامیم.
لطفن و به منظور کمک به مشخص شدن بحث، ۱۰ بندی را که به نظر شما سرشت برنامه حزب را به عنوان جهت گیری سوسیالیستی نشان می دهند، از برنامه کپی کرده و به ابرازنظر منتقل سازید.
باید با شرمندگی اظهار کنم که مقاله ی رفیق عزیز ش. ماهور را که حدود ده ماه پیش در بررسی انتقادی مقاله من نگاشته اند، تاکنون نخوانده بودم.
از این رو، رفیق عزیز محسن فرصت جستجوی بندهایی که می تواند مورد نظر شما باشد ندارم. کمک کنید که بحث با حفظ قواعد استدلالی و معنای دقیق واژه ها به پیش برده شود. برای نمونه من «اغتراف» نکرده ام، بلکه «اذعان» داشته ام …
دستتان را می فشارم
آیا حزب توده ایران از “طبقه کارگر می خواهد گردان عقبه بورژوازی باشد؟
آیا حزب توده ایران خواهان “سرمایه داری خوب” است؟ و
آیا حزب توده ایران جایگزینی برای نئولیبرالیسم ارایه داده است؟
در ابراز نظر قبلی ام، رفیق عاصمی و خوانندگان محترم “توده ای ها” را به برنامه حزب ارجاع داده ام تا منصفانه قضاوت کنند که آیا حق با ایشان است یا که این آخرین اتهام ایشان به حزب توده ایران هم کاملا ناروا و بدون هیچ سند و مدرکی است. ایشان در پاسخ می دهد “فرصت جستجوی بندهای” مورد نظر این نگارنده را ندارد. در اینجا برای آسان شدن کار، ایشان و سایر خوانندگان محترم سایت توده ای ها را به صفحات 82 تا 88 ارجاع می دهم، که متاسفانه نی توانم تمام این شش صفحه را به اینجا انتقال دهم.
https://www.tudehpartyiran.org/images/ketabkhaneh/Barnameh.pdf
باید یادآوری کنم که آنچه خواننده و احتمالا رفیق عاصمی در این 6 صفحه از برنامه حزب را مطالعه می کنند، تنها – تاکید می کنم تنها – پیشنهادات اقتصادی و اجتماعی حزب توده ایران به جکومت ملی-دمکراتیک ائتلافی برآمده از جبهه واحد ضددیکتاتوری ایران است.
اگر منصفانه و بی تعصب همین چند صفحه را بخوانیم، ایمان پیدا خواهیم کرد که حزب توده ایران به دلیل مارکسیست بودنش دشمن ذاتی نظام سرمایه داری و خواهان محو ان و استقرار سوسیالیسم به شکل مرحله ای در ایران است، که اولین مرحله آن استقرار یافتن یک حکومت ملی-دمکارتیک است. این حزب با تمام توان، همچنین، خواهان استقرار دمکراسی حقیقی فردی و جمعی برای تک تک ایرانیان است. برای تحقق عدالت اجتماعی و دمکراسی فردی و جمعی، توده ای ها هزاران سال را متحمل زندان و شکنجه شده اند و هزاران توده ای، هم، جان خود را فدای زحمتکشان و هان “طبقه کارگری” کرده اند که رفیق عاصمی کاملا ناروا می گوید که حزب از انها “می خواهد گردان عقبه نظام سرمایه داری باشد”. این طرز نگاه و برداشت های غیرعلمی و منطقی رفیق عاصمی به جزب برای این نگارنده بسیار بسیار عجیب و نگران کننده است، که مبنای آن را نه بر اساس واقعییت های قلب شده، بلکه تنها بر اساس قطع ارتباط تشکیلاتی حزب با ایشان است.، که خودم درک می کنم چقدر باید برای ایشان دردناک باشد. اما یکطرفه به دادگاه رفتن و تنها حزب را محکوم کردن هم ناصواب است.
بنده به نوبه خودم تلاشم را کرده ام و موفق نشده ام این پیوند را بین حزب و ایشان برقرار سازم. امیدوارم روزی این نوع مشکلات تشکیلاتی حل شود تا تمام انتقادات به جا و نابجا در درون خود حزب طرح و پساخ داده شود.
از من خواسته اید که مرا به اسمی مثلا محسن صدا کنید. به هر اسمی که می خواهید مرا خطاب کنید، اما امضایم زیر هر نوشته ام در این سایت، همان “یک توده ای” است.
تندرست و پیروز باشید.
رفقای عزیز توده ای، فرهاد وسیامک، یک هفته از سالروز تاسیس حزب کارگران وزحمت کشان ایران حزب توده ایران میگذرد وما منتظر ابراز نظر شما به عنوان
گردانندگان سایت توده ای ها هستیم، البته
میدانیم که سرتان شلوغ است و درگیر، و
من با توجه به اهمیت موضوع لازم دیدم
یاد آوری نمایم. شرایط بسیار حساس کنونی وتحولات پی در پی در ایران، منطقه
و جهان ونیاز به آمادگی روانی جهت پاسخ گویی وروشنگری به سئوالات مطرح شده در سطح جامعه، وظیفه ما هوادارن حزب طبقه کارگر وشما رابه عنوان مراجع فکری دو چندان می کند. واکنش جریانات چپ
و دیگر مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به
حاکمیت و تحلیل آنها از اوضاع مملکت
به نظر منطقی نبوده وجنبه احساسی و رقیب جویانه دارد وبه نظر می رسد
که در محکوم کردن و رد جمهوری اسلامی
و دامن زدن به شایعات با هم مسابقه گذاشته اند. این تحلیل های آبکی وفساد
گسترده در نظام اسلامی تاثیرات بسیار منفی ومخرب علاوه بر سی سال حاکمیت
ضدفرهنگی اقتصادی نولیبرال، در روح وروان جامعه برجای گذاشته که تاثیرات
ضد اجتماعی آن سال ها گریبانگیر جامعه
ایرانی خواهد بود. به همین خاطر است که
وظیفه ما توده ای ها را بسی سنگین تر می
نماید. جواب گویی به مسائل مطرحه و موضع گیری ما نسبت به دیگر جریانات سیاسی می بایست علمی تر و منطقی تر و
با توجه به دیالکتیک مبارزه در مرحله ملی
دمکراتیک تعیین گردد. چند ماه دیگر انتخابات مجلس است، موضع حزب در رابطه با آن و جریانات شرکت کننده در آن
مانند اصلاح طلب، اصولگرا، معتدل وخصوصن جریان جدیدموصوم به جمهوری سوم، چیست. موضع ما در رابطه
پوست اندازی حاکمیت ومبارزه با فساد
چگونه است، آیا مبارزه با فساد واقعی است ویا یک حرکت حذفی است.
پیروز باشید.
رفیق عزیز ابی، حق با شماست. جدل فکری با رفقای که یک سیاست یک سویه و راستگرا را به حزب توده ایران تحمیل کرده اند، وظایف اصلی دیگر را در سایه قرار داده است.
ولی اگر نتوانیم نبرد برای سلامت حزب را به ثمر برسانیم، هیچ راه دیگری بر روی ما گشوده نخواهد بود. امکان جستجو و دنبال کردن دقیق مطبوعات و جریان های داخلی تقریباً وجود ندارد، مگر آن که رفقا در ایران آن ها را منتقل ساخته و پرسش های مطرح را طرح کنند.
در واقع تنها رفقا در ایران می توانند به داد ما برسند!