ژرفش نبرد طبقاتی در ایران و جایگاه پیشاهنگ
شعار سراسری و همه خلقی

image_pdfimage_print

سخن روز شماره: ۸۷ (۲۰ آذر ۱٣۹۷)

 

در گفت و شنفتی کوتاه نکته ی پراهمیتی در هماهنگی با رفیق عزیزی مطرح شد که بازگویی آن سودمند است. این رفیق با اشاره به فعالیت جاری دمکراتیک و سوسیالیستی حزب توده ایران، مورد تأیید قرار داد که حزب طبقه کارگر ایران «در این مبارزه از جسارت کافی» برخوردار است.

این ارزیابی بدون تردید واقع‌بینانه است. مقاله های انتشار یافته در نامه مردم و ازدیاد سرعت تجدید نشریات دیگر توده‌ای با نوشتارهای پرمضمون در زمینه ی توضیح و توجیه سیاست حزب توده ایران نشان صحت این ارزیابی است که شاد کننده است. وظیفه ی همه ی توده‌ای ها در تقویت این روند آشکار است و غرورانگیز!

 

آیا به منظور تقویت این روند انقلابی می‌توان گام های مشخص دیگری برداشت؟

به سخنی دیگر، آیا فعالیت تبلیغی- ترویجی پیشاهنگ به منظور تجهیز و سازماندهی توده ها در نبرد طبقاتی جاری، از تناسبی عینی برخوردار است؟ آیا اشکال و مضمون فعالیتِ پیشاهنگ طبقه کارگر؟ دارای محکی عینی است؟

به بیان دیگری که همین معنا را می رساند، آیا فعالیت ذهنی پیشاهنگ برای تجهیز و سازماندهی توده ها در نبرد جاری طبقاتی باید با تغییر شرایط عینی، تغییر یابد؟ محک عینی برای این تغییر شکل و مضمون فعالیت تبلیغی- ترویجی- افشاگرانه آیا در ارتباط قرار دارد با ژرفش نبرد انقلابی در ایران؟

محک این ژرفش چیست و چگونه می‌توان آن را در مبارزات روزمره دنبال نمود؟

 

تجربه ی حزب توده ایران در ارایه ی پاسخی مستدل به پرسش های پیش بسیار غنی است. برای نمونه، بدل شدن نشریه نویدنو از نشریه ای هرازگاه به نشریه ی روزانه در مرحله رشد روند انقلاب بهمن 57 در ایران؛ تبدیل نوشتارهای طولانی تحلیلی به نوشتارهای کوتاه تبلیغی- ترویجی در نویدنو در این مرحله؛ طرح هر روز دقیق‌تر و شفاف‌تر شعارهای راهگشا که قله ی آن اعلام ضرورت نبرد مسلحانه علیه رژیم سلطنتی است، روند تغییر انقلابی فعالیت تبلیغی- ترویجی- افشاگرانه حزب توده ایران را قابل شناخت می سازد که یکی از غنی ترین و شکوهمند ترین تجربه‌های حزب طبقه ی کارگر ایران در دوران انقلاب بهمن 57 است.

همین پدیده را می‌توان در فعالیت مرکزی حزب نیز در این دوران مشاهده نمود. مجله دنیا در این دوره به نشریه ای ماهانه بدل شد. جلد رنگی و کلفت آن، به رنگ سفید و کاغذ معمولی بدل گشت.

 

توصیف این تجربه البته به این معنا نیست که اکنون در ایران ما با شرایط مشابهی روبرو هستیم و یا باید به تکرار مکانیکی این تجربه‌های ذی قیمت پرداخت. بهیج وجه. هدف از بیان این نمونه ها، جلب توجه به این نکته است که با تغییر شرایط نبرد در جامعه، با ژرفش نبرد طبقاتی- انقلابی در ایران شیوه و اشکال فعالیت تبلیغی- ترویجی- افشاگرانه حزب توده ایران پا به پای این ژرفش تغییر یافته و غنی تر می شود.

می‌دانیم که به آنچه داریم و به آنچه که با آن با تمام توان خود عمل می کنیم، نباید قانع بود. می‌دانیم که هنگام «گشودن دروازه ی شهر های ناگشوده» فرا می رسد. می‌دانیم که با چنین ارزیابی، «سیمرغ را بال از پرواز است»، می‌دانیم که «خواستن، توانستن است». زیرا با خواستن، پیشاهنگ نیاز بیش تر به جستجوی امکان های خاموش و به کنار رفته و رانده شده دارد، و به جستجوی آن‌ها برمی خیزد. آری نیروی پیشاهنگ با وظایف آن رشد یافته، رشد می کند و و و. و این «بایای تاریخ است»!

 

از صفحه ی اخبار روز باید سپاس گذار بود که خبر مبارزات مردم میهن ما را با پشتکار انتشار می دهد. این کوشش نقش کمکی و برجسته‌ای را در روند کنونی مبارزات انقلابی مردم میهن ما ایفا می سازد. ولی آن طور که در زیر نشان داده خواهد شد، مضمون همه جانبه ی نبرد در جریان در ذهن به ثمر نرسیده است. از این رو نیز خبر مورد نظر زیر با عنوان کلی «طی روز جاری حداقل 13 تجمع اعتراضی برگزار شد»، تنها در ستون خبرهای دست راست صفحه انتشار یافته است. متن خبر چنین است:

روز گذشته، برخی از مردم نیازمند غیرپوششی کمیته امداد و بهزیستی شهرستان هندیجان با تجمع در مقابل کمیته امداد امام این شهر، خواستار توجه دولت و مسئولان به وضعیت اسفناک معیشتی خود شدند.
سهمیه‌های کمیته امداد امام خمینی هندیجان در جذب مردم نیازمند بسیار کم است، بنابراین نمی‌توانند قشر زیادی از مردم را تحت پوشش و چتر حمایتی قرار دهند.
شهرستان هندیجان یکی از شهرستانهای استان خوزستان است.

 

این خبر افشاگر، چند نکته را قابل شناخت می‌سازد که توجه به آن برای درک روند ژرفش نبرد طبقاتی- انقلابی در ایران پراهمیت است که محک عینی را برای پیشاهنگ تشکیل می‌دهد، هنگامی که باید و می‌خواهد شکل و مضمون فعالیت تبلیغی- ترویجی خود را در انطباق با ژرفش نبرد طبقاتی جاری در کشور به روز سازد. تناسب دیالکتیکی ضروری را میان آن دو ایجاد سازد.

نکته ی مرکزی این خبر، نشان دادن تضادی است که میان محروم ترین لایه‌های جامعه و نظام حاکم سرمایه داری وابسته به اقتصاد امپریالیستی وجود دارد. اهمیت آن تنها افشای این تضاد نیست که وجود آن بی تردید امری پنهان از مبارزان نیست. اهمیت آن نشان دادن حرکتی است که تا سطح این لایه‌های پیرامونی و به کنار جامعه رانده شده ایجاد شده است.

خبر، خواننده را به یاد مصاحبه با فرد روستایی می‌اندازد که از دورترین روستای کشور برای اولین بار به تهران آمده بود تا در انقلاب بهمن 57 مردم شرکت کند!

 

اهمیت خبر، قابل شناخت ساختن روند ژرفش نبرد طبقاتی- انقلابی در جامعه است

اهمیت خبر، هشدار است به پیشاهنگ، با توجه به این وقایع که به نظر آن‌قدر کوچک می‌نماید، که تنها برایشان در ستون جنبی و با عنوانی کلی جایی برای انتشار وجود دارد، ارزیابی خود را از شرایط  روند انقلابی تدقیق کند!

به سخنی دیگر، خبر تنها به عنوان پدیده‌ای کمّی مورد توجه قرار نگیرد، بلکه به کمک آن، کیفیت جدید در حال پاقرص کردن در روند انقلابی شناخته شود. پدیده ی حرکت انقلابی نزد لایه‌های کناری جامعه به عنوان آغاز توسعه ی پراهمیت تجهیز خود جوش در جامعه شناخته و درک گردد. سازمان یافتن خودجوش توده ها دارای سویه های مثبت و منفی است. پیشاهنگ باید برای تبدیل آن (و نمونه‌های دیگری از آن) به شط پرجوش و خروج انقلابی، یعنی به منظور تقویت سویه ی مثبت پدیده بکوشد. بکوشد اشکال ضروری را برای سازماندهی پدیده ی جدید بیابد و به کار گیرد.

 

وزن انگیزش اجتماعی چنین خبر کوچکی برای پیشاهنگ طبقه کارگر می تواند اما در عین حال نقش تکانه ای را نیز ایفا سازد برای طرح این پرسش که چگونه باید فعالیت تبلیغی- روشنگرانه- افشاگرانه خود را با ژرفش تغییرات جاری در نبرد هماهنگ ساخته، تناسب دیالکتیکی را میان تغییر شرایط و فعالیت خود ایجاد ساخت.

 

به نظر می رسد، که در روند انقلابی در ایران زمان آن فرا می‌رسد که کمّیت حرکت اعتراضی- اجتماعی، هر روز لایه‌های فرودست بیش تری را در برمی گیرد. حرکتی که به ویژه از دو سو هشدار دهنده است. یکی- آنکه حرکت اعتراضی- مطالباتی توده ها و لایه‌های به کنار جامعه رانده شده، بیکار و محروم را نیز دربر می‌گیرد و یا در جریان است در برگیرد. لایه‌هایی که تنها امیدشان «کمیته ی امداد» است!  به سخنی دیگر، هنگام سازماندهی این لایه ها نیز روند انقلابی جاری فرامی رسد که می‌توان با ایجاد ارتباط با آن ها، آن‌ها را به نیروی انقلابی برای تغییر شرایط سازمان داد، باید کوشید سازمان داد. گامی که در عین حال پوشش حفاظتی برای رهبرای جنبش کارگری نیز می‌تواند باشد.

سویه ی دوم- می‌دانیم که نیروهای راست و فاشیستی در کشورهای سرمایه داری توانسته اند با دنبال کردن و طرح نیازهای لایه‌های کناری و گرفتار در شرایط محرومیت شدید در جامعه، آن‌ها را برای مقاصد خود مورد سواستفاده قرار دهند. این خطر در ایران از سوی جریان های سلطنت طلب و مجاهدین و دیگران وجود دارد. عمال امپریالیسم در این زمینه فعالند. ترامپ و شیوه ی سواستفاده ی آن را نباید فراموش نمود.

 

وظیفه ی روز چیست؟ چگونه می‌تواند پیشاهنگ طبقه کارگر با توجه به دیالکتیک امکان های متفاوت مبارزان در ایران و خارج از کشور، فعالیت خود را توسعه داده، شکل و مضمون آن را متناسب با نیاز روز در نبرد طبقاتی- انقلابی در ایران بآراید؟ می‌دانیم که در شرایط سلطه ی رژیم دیکتاتوری ولایی امکان مبارزان در داخل و خارج از کشور یکی و همسان نیست. آیا می‌توان با توجه به این واقعیت، همه جانبه تر به وظیفه ی تجهیز و سازماندهی توده ها کمک نمود؟

شاید بتوان نکته‌های بیرون کشیده شده از تجربه ی گذشته حزب توده ایران و سازمان نوید را در سال‌های پیش از انقلاب مورد توجه قرار داد.

 

بدون تردید نقطه ی مرکزی در به روز کردن و متناسب ساختن فعالیتِ تبلیغی- ترویجیِ پیشاهنگ با روند رشد و ژرفش نبرد طبقاتی- انقلابی در ایران، انتشار روزانه نه تنها کمّی خبر و وقایع در نبرد توده ها است. بها دادن به کیفیت خبرها از اهمیت بسیار برخوردار است.

باید خواست و مطابات توده ها را حتی المقدور وسیع و با بیان خود آن‌ها انتقال و بازتاب داد. کاری دشوار است. امکانات محدود هستند. از این رو باید به این پرسش پاسخ داد که کدام شرایط را برای توسعه امکان ها باید تغییر داد، برای تغییر کدام شرایط کوشید؟

نکته ی پراهمیت دیگر در انتقال خبرها که به معنای بها دادن به مضمون وقایع است و کمک به جهت گیری هدفمند آن‌ها، افزودن موضع شفاف پیشاهنگ نسبت به وقایع هنگام انتشار خبر آن است. گامی که به معنای هویت تاریخی بخشیدن به حرکت توده است!

باید جایگاه وجهت حرکت وقایع را توضح داد.  از این طریق می توان مضمون جهت گیری وقایع را از دیدگاه منافع توده ها نشان داد. سرشت تضاد میان مراجعه کنندگان به «کمیته امداد» را با سلطه ی ارتجاع نشان داد. سرشت مردمی- دمکراتیک و ملی- ضد امپریالیستی وقایع را نشان داد.

 

کوششی که روزانه باید با هدف یافتن شعاری همراه باشد که جنبش مردمی را به جنبشی سراسری بدل می سازد. جنبش مردمی که با یک شعار برای تغییر شرایط و سلطه ی حاکمان به صحنه می آید. زنده یا احسان طبری آن را در جهان بینی ها و جنبش ها … پراهمیت ارزیابی می‌کند و می نویسد: «در جریان جنبش، وجود یک شعار مشخص و ساده و همه فهم و قابل لمس برای عامه، موجب حرکت همگانی [خواهد] شد …» (ص 104).

 

چنین شعاری از عینیت خواست جنبش انقلابی ناشی می شود

نتیجه‌گیری عینی از خواست های توده های مردم، از «پراتیک انقلابی« آن ها، امکان یافتن شعار سراسری و همه خلقی را در ایران نشان می دهد.

برای توده ها که زیر فشار بحران اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی قرار دارند که ناشی از اِعمال سیاست اقتصادی- اجتماعی خصوصی سازی و نابودی دستاوردهای طبقه کارگر است، خواست پایان دادن به برنامه امپریالیستی- اسلامی نئولیبرال به طور عینی و ذهنی به خواستی عمومی، به نیازی سراسری بدل شده است.

توده های مردم دریافته‌اند که دیکتاتوری ولایی ابزار وشکل حاکمیت نظام سرمایه داری وابسته به اقتصاد امپریالیستی است که با سیاست اقتصاد اسلامی- امپریالیستی، ایران و مردم آن را هر روز عمیق‌تر در بحران فزاینده فرو می برد. برای توده ی زحمتکش، برای طبقه کارگر، برای معلمان، زنان، جوانان، دانشجویان، بازنشستگان و همچنین لایه‌های محروم و زیر فشار کناری در جامعه وحدت هستی دیکتاتوری و نظام سرمایه داری قابل لمس شده است.

شرایط برپایی جبهه ضد دیکتاتوری از پایین فراهم شده است، می شود. با چنین شعاری می تواند تجهیز و سازماندهی توده های مردم از مرحله اعتصابات کارگری در واحدهای متفاوت در هفت تپه، صنایع ذوب آهن، معادن، معلمان، رانندگان ترابری و و و، به سطح سراسری و همه خلقی فراروید و «موجب حرکت همگانی» شود. چنین شعار همگانی به عنوان شعار مرکزی علیه دیکتاتوری ولایی همچنین مناسب‌ترین شعار برای جلب لایه‌های میهن دوست در حاکمیت و پیرامون آن را به جبهه ضد دیکتاتوری تشکیل می دهد.

 

بدیهی است چنین شعار سراسری بدون ارایه جایگزین برای اقتصاد نئولیبرال از محدودیت برخوردار است. فضای سواستفاده دشمنان انقلاب را می گشاید. درست بر این پایه است که باید رابطه میان خواست جبهه ضد دیکتاتوری را با شعاری سراسری برای پایان بخشیدن به اقتصاد امپریالیستی- اسلامی ایجاد نمود و آن را برای توده ها تفهیم کرد.

باید شعار سراسری ضد اقتصادِ سیاسی حاکم را با برنامه ی جایگزین برای این اقتصاد ضد مردمی و ضد ملی عجین نمود!

 

باید با طرح هدف‌های مردمی- دمکراتیک و ملی- ضد امپریالیستی در برنامه اقتصاد ملی متکی بر اقتصاد سیاسی ملی- دمکراتیک به منظور گذار از نظام سرمایه داری وابسته، زمینه عینی و ذهنی را برای برپایی جبهه متحد خلق فراهم ساخت، کوشید تا فراهم گردد. امری که در ارتباط تنگاتنگ با پیروزی نهایی انقلاب پیش رو دارد و مانع تکرار شکستی می‌شود که انقلاب بزرگ بهمن 57 مردم میهن ما تجربه نمود.

2 Comments

  1. aby

    بادرود وسلام وتشکر از زحمات رفقای دست اندرکار ، فرهاد جان من در تایید گفته های شما باید عرض کنم که تحلیل به موقع خبرو وقایع جهانی وانعکاس مبارزات طبقه کارگر وفرودستان دیگر کشورها کمک بسیار خوب وموثری در روشنگری و افشای نقش نولیبرالیسم اقتصادی و عمل کرد مخرب آن در ایران و جهان می باشد. به عنوان مثال توزیع و توضیح اعتراضات اخیر جلیقه زردان ومخالفان سرمایه داری در فرانسه زمینه خوبی است برای روشنگری توده ها وافشای جریانات طرفدار خصوصی سازی که میکوشند بار تمام مشکلات اقتصادی در ایران را به گردن بد خصوصی سازی
    یا اختصاصی سازی بیاندازند. رفقای گارگر باید از این شرایط و موقعیت طلایی پیش آمده حداکثر بهره را ببرند و چهره کریه نولیبرالیسم وطنی از نوع مذهبی وسکولار آن را افشا و وجه تفاوت و تشابه آنان را برای توده ها روشن و اقتصاد ملی دمکراتیک مد نظر حزب توده ایران را به عنوان جانشین در این مرحله تبلیغ نمایند. موفق باشید.

  2. توده ای ها

    رفیق عزیز ابی
    ممنون برای ابرازنظر. به علت اهمیت نظر شما، نوشتار در سخن روز انتشار خواهد یافت. در آن اهمیت فعالیت مشخص تبلیغی با نمونه هایی که شما خواستار هستید، ارایه می شود. امید می رود که مبارزانی که درباره ی وظایف مبارزاتی روز برای کمک به جنبش انقلابی در ایران سخن برای گفتن دارند و خواستار یافتن اشکال ضروری برای مبارزه ی روز هستند، واکنشی شایسته نسبت به ابرازنظر نشان دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *