گفتگو ميان توده اي ها ضرورتي مبرم! (”نويدنو“ ١) تسليم شيوه ارزان ”توپ بازي“ دشمن كار نشويم!

image_pdfimage_print

مقاله شماره ١٣٩٢ / ٥٩ (٣٠ بهمن)

واژه راهنما: مضمون گفتگوها. انتخاب دمكراتيك موضوع. عمده و غيرعمده در مبارزه روز. خط مشي انقلابي حزب توده ايران و برنامه حداقل كارگري آن. اهميت تشخيص مساله ”عمده“ از ”غيرعمده“ براي گفتگو ميان توده اي ها خود مي نمايد. ترفندِ شناخته شده كه نبايد به دام آن افتاد!

«بدان منگر كه سرد و زرد در تابوتم. من سراپاي قبيله ام»!

١- آن طور كه ”نويدنو“ (٢٩ آذر ١٣٩٢) اطلاع مي دهد، به ابتكار رفيق ها هاتف رحماني و احمد سپيداري «باب گفتگويي» ميان توده اي ها باز شده است. اين ابتكاري خلاق و سازنده است كه نگارنده هميشه چشم به راه آن بوده. تكرار عنوان ”گفتگو ميان توده اي ها“ در سايت ”توده اي ها“، شاهدي بر اين انتظار است. از اين رو، نگارنده كه بارها از ناتواني خود براي جلب نظر نظريه پردازان در شركت در آن، متاسف شده ام، از آغاز چنين بحثي و كمكي كه ”نويدنو“ (http://www.rahman-hatefi.net/navidenou-743-92-377-921124.htm) در اين زمينه مي كند، شادمانم.

٢- البته كه گفتگو ميان توده اي ها چيزي بس فراتر از ”با صداي بلند فكر كردن“ است و بايد باشد، تا «سرآغازي براي هم انديشي هاي بيشتر … [بوده] و شناخت و درك همه ما را [از شرايط حاكم بر نبرد طبقاتي جاري در ايران] ارتقا دهد» كه هيئت تحريريه ”نويدنو“ به درستي خواستار آن است. كوشش هدفمند و متناسبِ مبارزاتي ي توده اي ها به منظور يافتن راه هاي جسورانه، فعالانه و مبتكرانه  – همانند ابتكار دو رفيق -، و در عين حال جستجوي واقع بينانه ترين، آگاهانه ترين، علمي ترين راه هاي مبارزه در اين مرحله از نبرد طبقاتي كه حزب توده ايران آن را در سند اصلي ششمين كنگره خود، مرحله ملي- دمكراتيك فرازمندي جامعه ايراني اعلام كرده است، مي تواند و بايد مضمون اين گفتگوها باشد. جستجوي راه هاي مبارزه اي كه به ويژه خالي از هر هسته ماجراجويانه است.

٣- جستجو و انتخاب دمكراتيك موضوع اين گفتگوها مي تواند كمكي به تسهيل شركت توده اي ها در آن باشد و در عين حال، با تفكيك عمده از غيرعمده، كمكي باشد براي هدفمندتر ساختن بحث ها. بحث و گفتگوي پراكنده در ”نويدنو“ و يا سايت هاي ديگر در باره مساله هاي تاريخي كه بايد با تدارك ضروري در ارگان مربوطه و با توجه به همه سويه هاي واقعيت، مورد بررسي موشكافانه و علمي قرار گيرد، مي تواند مانع طرح و بررسي مساله هايِ ضروري ي مبارزاتي روز گردد.

(نگارنده اشاره هايي به برخي نكات طرح شده در ”نامه …“هاي انتشار يافته در ”نويدنو“ در مقاله ”ماركسيسم داراي چه مفهومي است؟“ http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/2279 دارد و به طور مقتضي در اين گفتگوها نيز شركت خواهد كرد)

٤- كوشش دشمنان حزب توده ايران به منظور ممانعت از طرح و مورد بررسي قرار گرفتن خط مشي انقلابي حزب توده ايران چشمگير است! خط مشي كه در ششمين كنگره آن به تصويب رسيده است. هنگامي كه ”راه توده“ قلابي يك بررسي دقيق علمي از مصوبات كنگره ششم حزب انتشار نداد، ولي تمام كوشش خود را براي به راه انداختن جنگ ”سني وشيعه“، برخورد ميان طرفداران و مخالفان ”پلنوم هفدهم“ به كار گرفت، و يا ”عدالت“ نيز به همين راه رفت و اكنون ”مهر“ نيز با انتشار مصاحبه هاي افرادي با عملكرد سياسي شناخته شده در دو دهه گذشته، به چنين جنگي دامن مي زد، آن وقت در شفايت تام، اهميت تشخيص مساله ”عمده“ از ”غيرعمده“ براي گفتگو ميان توده اي ها خود مي نمايد.

اين ”توپ بازي“ به راه انداخته شده به منظور به فراموش سپردن مساله عمده طرح خط مشي انقلابي حزب توده ايران و برنامه حداقل كارگري آن، متاسفانه دو سال پيش با نامه يك نشريه به رفيق محمد اميدوار آغاز شد.

”نامه سوم هاتف رحماني“ چهار صفحه دارد. يك صفحه در ارتباط با نطق ”الوارو گارسيا“ است. بيش از يك صفحه از سه صفحه بقيه آن به نقل نوشته هايي از ”راه توده“ و ”مهر“ متمركز شده است كه انتخاب غيرانتقادي و تكرار غيرضرور سخنان نادرست آن ها است. اين دو، خواستار جا انداختن نظرات معيوب و هدفمند خود به مثابه مساله عمده در جنبش توده اي هستند. كوشش آن ها به منظور القاي اين نظر و هدف است كه گويا نظرات آن ها، نظرات واقعي توده اي ها، نظرات پلنوم هفدهم و … است. ترفندي شناخته شده كه نبايد به دام آن افتاد!

آيا شركت در اين ”توپ بازي“ جريان هايي رنگ باخته وظيفه روز توده اي ها است؟ پاسخ قاطعانه منفي  است!

در همين شماره ”راه توده“ قلابي كه همزمان با شماره ”نويدنو“ كه در آن ”نامه سوم …“ انتشار يافته، قرار دارد، «دكتر سروش سهرابي» مقاله خود افشاگرانه اي با عنوان ”به چه دلايلي ژاپن جلو افتاد …“، نكاتي را مطرح مي سازد كه در آن انديشه حاكم بر اين جريان ضد ماركسيستي- ضدتوده اي عريان تر از آن قابل شناخت است كه ضرورتي وجود داشته باشد، ناشيانه به تله بحث در باره برنامه موذيگرانه آن ها به منظور جايگزين ساختن غيره عمده به جاي عمده افتاد. و ناشيانه تر، سخنان آن ها را مرجع قرار داد، براي بحث در باره تاريخ پرافتخار حزب توده ايران. تاريخي كه توده اي هاي آگاه، همان طور كه هاتف رحماني به درستي و صراحت در همين ”نامه سوم …“ با سربلندي برجسته مي سازد، «اصلاً اين پرونده همه ما است». به سخني ديگر، خوب و بد تاريخ مبارزات توده اي ها، فرار و نشيب هاي مبارزه، پيروزي ها و شكست هاي آن، تاريـخ مـاست! به سخن زنده ياد احسان طبري در ”با پچپچه پاييز“ (٨):

«بدان منگر كه سرد و زرد در تابوتم. من سراپاي قبيله ام»!

تسليم شيوه ارزان ”توپ بازي“ دشمن كار نشويم!

 

«دكتر» پيش گفته كه گويا مي خواهد در يك نشريه ”توده اي“ براي آموزش توده اي ها دلايل تاريخي ي «به جلو افتادن ژاپن» را توضيح دهد، نه از موضع انديشه ماترياليسم تاريخي، انديشه ماركسيستي- توده اي به ”پديده“ مي نگرد و روند واقعي انباشت اوليه سرمايه را در آن برمي شمرد و نشان مي دهد كه حاكمانِ سرمايه دار با سلب مالكيت از دهقانانِ اين كشور و در وابستگي كامل با سرمايه امپرياليستي و در راس آن امپرياليسم آمريكا، زحمتكشان اين كشور را به سيخ كشيدند، بلكه بي شرمانه به نام تحليل ”توده اي“بي شرمانه مي نويسد: «آغاز گذار به دمكراسي [؟!!!]در ژاپن» و منظورش از «دمكراسي»، ”دمكراسي اقتصاد بازار آزاد“ است! كه گويا «ربطي به خواست و تحميل ايالات متحده نداشت»!

مقاله ”راه توده“ قلابي و دزديده شده، «گذار به دمكراسي» را علت «به جلو افتاد»ن ژاپن مي داند! اين «دكتر» دانشگاه هاي نظام سرمايه داري كه لابد دكتر اقتصاد و جامعه شناسي نيز است، روند تاريخي رشد سرمايه داري امپرياليستي و نظامي ژاپن را همانجا چنين بر مي شمرد: «اين ورود گروه هاي گسترده مردم به عرصه اقتصاد و اجتماع و از هم پاشي نظام مبتني بر واحدهاي كوچك و پراكنده اقتصادي بود كه سرنوشت همه [!!] مردم ژاپن را به يكديگر و سياست و نحوه اداره دولت وابسته كرده بود»!

دكترِ ديگري از اين جنس، دكتر علي مزروعي است كه در مقاله اي با عنوان ”اقتصاد و سياست و دست نامرعي“، ”دست نامرعي بازار“ را براي توضيح همين موضع «دكتر سروش سهرابي» به خدمت مي گيرد. در نوشتاري مجزا اين موضع مورد بررسي قرار خواهد گرفت و انتشار خواهد يافت، لذا بيش از اين در اين سطور به آن پرداخته نمي شود. اما بايد برجسته ساخت كه براي مبارزه عليه جريان هاي قلابي از نوع ”راه توده“، ”مهر“ و … نبايد به ”توپ بازي“ با آن ها در صحنه دلخواهشان پرداخت! هدف آن ها از طرح مساله هاي تاريخي، انحراف سياست توده اي از وظيفه اصلي شركت واقعي در نبرد طبقاتي روز در ايران است و بس!

٥- به نظر نگارنده، وزن اصلي گفتگوي توده اي ها در شرايط نبرد در مرحله ملي- دمكراتيك فرازمندي جامعه ايراني، دسته كردن امكان هاي فعاليت تبليغي- ترويجي براي بازگشت به صحنه مبارزات نظري و از اين طريق عملي- سياسي در جامعه ايراني است. مركزِ اين فعاليتِ حزب طبقه كارگر ايران، شركت در مبارزه روز طبقه كارگر ميهن ما و ايفاي نقش تاريخي خود در اين صحنه است. به اين منظور بايد راهكارهاي ويژه اي را دنبال كرد كه خوشبختانه در مطبوعات حزبي اكنون نشانه هاي بسياري از آن را مي توان يافت.

بيانيه كميته مركزي حزب توده ايران در ارتباط با سي و پنجمين سالگرد انقلاب بهمن كه در ٢١ بهمن ١٣٩٢ انتشار يافته است (http://www.tudehpartyiran.org/2013-11-28-19-45-55/2413-2014-0)، نشاني بر اين امر است. در اين بيانيه نقش و فعاليت پرثمر و فداكارانه حزب توده ايران براي به ثمر رساندن انقلاب بهمن برجسته مي شود، و از اين طريق، علل يورش و سركوب حزب توده ايران توسط ارتجاع داخلي و متحدان خارجي آن به منظور قطع اين موفقيت ها، نشان داده مي شود.

٦- خط مشي انقلابي حزب توده ايران كه در سند اصلي ششمين كنگره آن تثبيت شده است، مي تواند وظيفه مبارزاتي توده اي ها را در اين مرحله براي ما قابل شناخت و درك سازد.

پيوند ميان مبارزه دمكراتيك و مبارزه براي شناخت و درك اقتصاد سياسي مرحله ملي- دمكراتيك فرازمندي جامعه توسط طبقه كارگر ايران و ديگر لايه هاي مبارزه ايراني در اين مرحله، دو صحنه اصلي و عمده استراتژيك مبارزاتي و فعاليت- پراتيكِ انقلابي روز توده اي ها را در مرحله كنوني تشكيل مي دهد.

به سخني ديگر، مبارزه براي فعاليت آزاد سنديكاهاي كارگري، مبارزه براي دست يابي به حقوق دمكراتيك زنان، جوانان، خلق ها ميهن ما و …، مي تواند و بايد در مبارزه روز ما با مبارزه به منظور افشاي سياست ضدمردمي و ضدملي ي نوليبراليسم امپرياليستي پيوند زده شود. بايد مبارزه دمكراتيك را در همه صحنه ها به مبارزه براي افشاي تاروپود علل توسعه روزافزون فقر و تنگ دستي ي زحمتكشان يدي و فكري، لايه هاي مياني جامعه و خلق هاي تحت ستم ملي، به سخني ديگر، به مبارزه براي افشاي تاروپود اقتصاد سياسي نوليبرال سرمايه داري حاكم از يك سو و ارايه جايگزين منحصر به فرد آن، اقتصاد سياسي مرحله ملي- دمكراتيك فرازمندي جامه ايراني، از سوي ديگر، پيوند زد.

٧- بايد مبارزه خلاق و فعال و تهاجمي را براي قابل شناخت ساختن خط مشي انقلابي حزب توده ايران كه هسته مركزي آن، همان طور كه اشاره شد، پيوند ميان مبارزه دمكراتيك و سوسياليستي است كه زنده ياد جوانشير در ”سيماي مردمي حزب توده ايران“ (نگاه شود به نوشتار با همين نام، آذر ٩٢ http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/2256) با وسعت و دقت بر شمرده است، به درون محافل توده اي و كارگري منتقل ساخت.

ما از دستاورد بزرگ ششمين كنگره حزب خود برخوردار هستيم كه به ما اجازه مي دهد با سر و قامتي افراشته در جلسه هاي پرسش و پاسخ، در بحث هاي عمومي با هر جرياني شركت و موضع خود را طرح و در باره آن توضيح دهيم و يا در نوشتارهايي «با حداكثر دقت و بهترين دانش تئوريك، اما همچنين به صورت دمكراتيك، به سخني ديگر به شيوه قابل فهم براي عموم مطرح سازيم» (اشتيگروالد، نوشتار پيش گفته ”ماركسيسم“ داراي چه مفهومي است؟) و پرچم ظفرنمون انديشه ماركسيستي- توده اي را براي آن ها قابل شناخت و درك سازيم.

نشان دهيم كه اين انديشه پرچمي مرده و عتيقه اي نيست، بلكه، همان طور كه زنده ياد احسان طبري ازجمله در آخرين آثار خود، در ”درباره انسان و جامعه انساني“، جلد دوم ”نوشته هاي فلسفي و اجتماعي“ و … بارها خاطرنشان ساخته است، «دست افزارِ» انديشه  و اسلوبِ قابل شناخت ساختن و درك ريشه هاي علّي پديده ها است، كه شناخت و درك آن ها به منظور تغيير انقلابي جامعه انساني ضروري است! يورش مبارزاتي- نظري- تئوريك به مثابه جان مايه مبارزي سياسي- طبقاتي حزب توده ايران با پرچم مصوبه هاي اصلي ششمين كنگره حزب طبقه كارگر ممكن و موفق است.

بحث و گفتگو ميان توده اي ها را براي سازماندهي اين مبارزه خطير و تاريخي به خدمت بگيريم. آن را به اهرم پرتوان بازتوليد جايگاه واقعي حزب توده ايران در مبارزات روزمره مردم ميهن ما بدل سازيم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *