حمله به کارگران بی دفاع و حق طلب محکوم است !

image_pdfimage_print

پيامد ارزيابي نادرست از وظايف حزب توده ايران

نگاهي به بيانيه “سايت حزب توده ايران” بيست و نهم شهريور ماه ١٣٩٦

 

تظاهرات منسجم كارگران كارخانه ي هپكو و آذر آب اراك كه از طرف حاكميت نظام سرمايه داري با يورش «ماموران امنيتي و يگان هاي ويژه ضد شورش نيروي انتظامي» (بيانيه) پاسخ داده شد، انعكاس وسيعي در رسانه هاي داخلي و خارجي و جريان هاي مختلف چپ يافت و همچنين توسط “سايت حزب توده ايران” در بيانيه اي مورد بررسي قرار گرفت. در اين بيانيه يورش به كارگران اعتراضي «محكوم» شد. سرعت موضع گيري توسط حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران در دفاع از مبارزه ي كارگران و عليه يورش ضد كارگري ارگان هاي سركوب نظام ديكتاتوري ولايي مثبت و موجب خشنودي است. مضمون بيانيه اما با كمبودهايي روبروست. آيا علت كمبودها ناشي از نگارش بيانيه رفيق جوان و كم تجربه است، و يا پيامد ارزيابي نادرست از وظايف حزب توده ايران؟

 

بيانيه چكمه ي آهنين عزم نيست! حتي، گيوه ي پاشنه كشيده براي رزم هم نيست!

– بيانيه «پراكندگي» را آن جا هم در جنبش كارگري “مي بيند”، هنگامي كه «كارگران كارخانه هپكو و آذر آب» به طور جمعي به خيابان ها مي ريزند و به تظاهرات اعتراضي به خون كشيده شده دست مي زنند!

– بيانيه «پراكندگي» جنبش كارگري را شابلن وار و به طور تكراري ذكر و در روز تظاهرات اعتراضي آنان برجسته مي سازد، هنگامي كه «اعتراض و راهپيمايي مورد يورش ماموران امنيتي و يگان هاي ويژه ضد شورش نيروهاي انتظامي» مورد سركوب قرار مي گيرد!

– بيانيه «پراكندگي» را در مبارزه ي طبقه كارگر آن هنگام به مثابه موضوع شايسته ي طرح ارزيابي مي كند كه بايد روند رشد يابنده ي تعميق همبستگي و انسجام مبارزات گردان هاي طبقه كارگر را به نمايش گذاشت!

– بيانيه «پراكندگي» را برجسته مي سازد، آن هنگام كه بايد روند رشد همبستگي و انسجام را در جنبش كارگري دريافت و تقويت نمود!

تكرار شابلون وارِ ضرورتِ پايان دادن به «پراكندگي» در جنبش كارگري كافي نيست!

ناتوانيِ بيانيه در تقويت روند همبستگي و انسجام در مبارزه ي طبقه كارگر ايران، از سر بدخواهي و مخالفت با جنبش رزمنده ي كارگري ايران نيست. ناتواني و سردرگمي در ارايه راهنما، ناتواني در نشان دادن ستاره ي راهنما براي ادامه هوشيارانه و هدفمند نبرد، ناتواني در ارايه پرچم مبارزه به منظور تقويت و موثرتر شدن مبارزه،ريشه ي نظري- كاركردي دارد!

ناتواني در ارايه ي پاسخ مثبت و مادي به مصوبه ي ششمين كنگره ي حزب توده ايران، در به ثمر رساندن اين مصوبه ريشه دارد كه بر ضرورت «پيوند» ميان مبارزه ي صنفي و سياسي- طبقاتي پاي مي فشارد و بايد مضمون آن را براي مبارزان در هر نوشتاري شكافت و به كمك مورد مشخص مستدل گردد!

ناتواني در اين امر خود مي نمايد كه همانند آصفي ها، وثيق ها، “راه توده” و ديگران، درك نمي كند كه دستيابي به آزادي هاي صنفي- قانوني و «تامين منافع صنفي- رفاهي» طبقه كارگر تنها با گذار از ديكتاتوري و نظام اقتصاد وابسته به اقتصاد جهاني امپرياليستي ممكن است؛ كه تحق بخشيدن به خواست صنفي- سياسي- طبقاتي در شرايط مشخص سلطه ي بلامنازع نظام سرمايه داري با ابزار سركوب ديكتاتوري ولايي خود، به وحدت رسيده است!

ناتواني در بيانيه در اين واقعيت تبلور مي يابد كه تن به بيان شعار و هدفي واهي مي دهد؛  به جاي ارايه ي پيشنهاد مشخصي كه واقعيت شرايط حاكم را برملا مي سازد و راه خروج از آن را مي نمايد، “انتزاعي توخالي” را مطرح مي سازد!

بيانيه «شرايط متحول كنوني» را به مثابه ي انتزاعي توخالي و مبهم مطرح مي سازد! شرايطي كه گويا با برقراري آن، «جنبش كارگري قادر به تامين منافع صنفي- رفاهي خود» خواهد شد. نه مضمون «شرايط متحول» و نه كيفيت «تامين منافع صنفي- رفاهي» تعريف و روشن مي شود.

 

آيا با چنين مضموني، بيانيه حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران، مي تواند به پرسش هاي مطرح در برابر طبقه كارگر ايران پاسخ ضروري ارايه دهد؟ آيا با چنين مضموني مي توان كمكي براي تعميق همبستگي و انسجام سازماني طبقه كارگر بود كه در شعار پاياني در بيانيه متبلور شده است: «كارگر متفرق هيچ چيز!»؟

بايد ترديد داشت، بايد به شدت ترديد داشت!

هنگامي كه حتي معاون وزير كار، ميرزايي، مجبور به اعتراف است كه تصميم و برنامه دولتيِ حاكميت نظام سرمايه داري، يعني«خصوصي سازي» علت بحران و «تعطيلي هپكو» است، آن وقت بايد شعار مشخص بازگشت ثروت هاي عمومي- دمكراتيك تحت كنترل دموكراتيك سازمان هاي صنفي- سياسي- مدني مطرح شود. شعاري كه به “انتزاع توخالي” پايان مي دهد و پرچم مبارزه ي كارگري و ملي را براي اقتصاد سياسي مرحله ملي- دمكراتيك انقلاب به دست طبقه كارگر مي سپارد!

مصوبات قاطع كنگره ي ساليانه حزب كارگر بريتانيا را بايد خواند و از آن براي جلب و سازماندهي كارگران به كار گرفت. كنگره كه دو روز پايان يافت، «بازگرداندن واحدهاي خصوصي سازي شده» را به عنوان برنامه “ب” مورد تائيد قرار داد. وظيفه «توسعه مالكيت عمومي، برقراري و توسعه ي كنترل كارگري و همچنين توسعه ي بخش تعاوني» را وظيفه “دولت سايه”ي حزب كارگر اعلام كرد!

پيامد ارزيابي نادرست از وظايف حزب توده ايران در شرايط كنونيِ نبرد طبقاتي براي جنبش كارگري ايران سنگين است. زيرا فضا را براي انحراف در جنبش “چپ” ايجاد و به انحراف دامن مي زند. پايبندي به تعريف مرحله ي ملي- دمكراتيك انقلاب كه حزب توده ايران اعلام داشته است و روشنگري درباره ي مضمون آن؛ پايبندي به ديگر مصوبه هاي كنگره ششم حزب ازجمله در ارتباط با وحدت مبارزه ي صنفي- سياسي- طبقاتي در مرحله مبارزاتي كنوني كمك خواهد بود براي خروج از اين تنگنا!

 

(توده ای ها)

 

یورش به کارگران به هدف هراس افکنی وممانعت از گسترش جنبش اعتراضی زحمتکشان – حمله به کارگران بی دفاع و حق طلب محکوم است !

 

سایت حزب توده ایران – بیست و نهم  شهریور ماه ۱۳۹۶

بر اساس گزارش های منتشرشده، دیروز بیست و هشتم شهریور ماه، کارگران کارخانه هپکو و آذر آب اراک هنگام اعتراض و راهپیمایی خود مورد یورش ماموران امنیتی و یگان ویژه ضد شورش نیروی انتظامی قرار گرفتند. کارگران دوکارخانه هپکو و آذر آب ماه هاست که مزدی دریافت نکرده و هیچ نهاد و ارگانی نیز در قبال مطالبات به حق  و بدیهی آنان پاسخگو نیست.کارگران این دو واحد حداقل  شش ماه مزد و دیگر مزایا طلب دارند .

برنامه هایی مانند خصوصی سازی  و آزاد سازی اقتصادی شرایط کار و زندگی طبقه کارگر  و زحمتکشان را به وخامت کشانده است.پدیده دستمزد معوقه که  واحد ها و کارخانه های سراسر کشور را فرا گرفته و زندگی  کارگران و زحمتکشان را بیش از پیش به ورطه فقر رهنمون ساخته در درجه اول پیامد و محصول اجرای این برنامه های ضد ملی و ضد کارگری است. یورش به کارگران بی دفاع و گرسنه سیاست هدفمند رژیم ولایت فقیه است که به موازات اعمال کنترل نرم به اجرا گذاشته می شود.طرح و برنامه  رژیم  همسو ساختن و انطباق دادن حوزهٌ کارگری و فراگرد تغییر و تحول و ایجاد تشکل‌های کارگری با الزامات نظام به هدف پیوند با سرمایه‌داری جهانی به‌ویژه عضویت در سازمان تجارت جهانی است. در این راستا سرکوب و قهر با اعمال کنترل نرم تلفیق شده و به مورد اجرا گذاشته می شود.

حزب توده ایران -حزب طبقه کارگر ایران ؛حمله به کارگران بی دفاع و حق طلب کارخانه هپکو و آذر آب را محکوم کرده و خواستار رسیدگی فوری به کارگران مجروح این حمله ددمنشانه و مجازات عاملان و آمران این اقدام وحشیانه است. یگانه راه موثر برای مقابله با سیاست هدفمند رژیم ولایت فقیه؛ ارتقاء سطح همبستگی و سازماندهی مبارزات پراکنده طبقه کارگر و زحمتکشان میهن ماست . با  اتحادعمل فراگیر برای احیای حقوق سندیکایی، ایجاد و احیای سندیکاهای مستقل کارگری و پیوند تنگاتنگ با جنبش همگانی مردم در راه  طرد رژیم ولایت فقیه؛  جنبش کارگری قادر به تامین منافع صنفی – رفاهی خود در شرایط متحول کنونی خواهد بود.

کارگر متحد همه چیز

کارگر متفرق هیچ چیز!

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *