حزب توده ایران از سیاست تفاهم در منطقه پشتیبانی می کند!

image_pdfimage_print

مقاله ۳۸/۹۹
۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۳۱ اکتبر ۲۰۲۰

وزیر خارجه جمهوری خلق چین، وانگ یی، هنگام دیدار ماه اکتبر امسال محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران از پکن، با طرح پیشنهاد «تفاهم و احترام به منافع مشروع کشورها در منطقه ی خلیج فارس»، خواستار ایجاد شدن «بستر و ترتیب گفت و گوی چند جانبهٔ در منطقه» شد. وزیر خارجه ایران وظیفه ی داشت در سفر خود، روند توافق نهایی را برای انعقاد قرارداد ۲۵ ساله همکاری اقتصادی، نظامی امنیتی میان ایران و جمهوری خلق چین به پیش برد.

بسیاری که رابطه میان پیشنهاد همکاری ۲۵ ساله میان دو کشور را با پیشنهاد جدید درباره ی «گفت وگوی چند جانبهٔ در منطقه» در نیافتند، مانند روزنامه «جهان اقتصاد» در ایران، از «غافلگیر» شدن محمد جواد ظریف سخن راندند.

طیف چپ سردرگم در ایران نیز با سکوت از کنار خبر گذشت. سایت خبری چپ اخبارروز که به جا، نظر روزنامه ی «جهان اقتصاد» را بازتاب داد، امکان ادامه بحث را در این زمینه در این سایت پراهمیت ایجاد نکرد. آمادگی نشان نداد برای انتشار مقاله هایی که در توده‌ای ها در این زمینه انتشار یافته است. *

علت این سکوت و بی‌تفاوتی غیرمستدل طیف چپ ایران نیز همان عدم درک رابطه ی میان برنامه صلح آمیز پیشنهاد شده توسط جمهوری خلق چین به ایران برای انعقاد قرارداد ۲۵ ساله است، با کوشش برای ایجاد «بستر .. تفاهم و احترام به منافع مشروع کشورها در منطقه ی خلیج فارس».

حزب توده ایران از دیرباز خواستار ایجاد شرایط تفاهم در منطقه خلیج فارس است.

حزب توده ایران این کوشش را مبارزه‌ای ضد امپریالیستی و ترقی خواهانه ارزیابی می کند، زیرا کارکردی روشنگرانه و افشاگرانه علیه سیاست تجاوزگرانه و نظامی گری امپریالیستی داراست. امپریالیسم می‌خواهد با دامن زدن به اختلاف‌های مذهبی و قومی، سلطه ی استعمارگرانه خود را در منطقه ی خلیج فارس و فراتر از آن حفظ کند. مبارزه علیه این سیاست، که مضمون مباره ی ضد امپریالیستی و ترقی خواهانه را تشکیل می دهد، وظیفه ی طیف چپ ایران و به طریق اولی حزب توده ایران، حزب طبقه ی کارگر ایران است!

حزب توده ایران با پیشنهاد به پایان دادن جنگ میان عراق و ایران پس از پیروزی و آزادی خرمشهر، ازجمله با توجه به برنامه امپریالیسم برای دامن زدن به اختلاف‌ها در منطقه و ادامه ی جنگ، خواستار پایان دادن به جنگ شد. حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها مضمون و ابعاد تاریخی این پیشنهاد میهن دوستانه را درک نکرد، ابعاد آن را در دفاع از منافع ملی ایران و حفظ انقلاب بزرگ مردم میهن ما درک نکرد، بلکه خواستِ میهن دوستانه و انقلابی حزب توده ایران را به ابزار برای یورش به حزب طبقه ی کارگر بدل ساخت.

اکنون نیز حاکمیت ارتجاعی در ایرانِ جمهوری اسلامی که برای تأیید برنامه پیشنهاد شده ی ۲۵ ساله به پنج سال چانه زنی و چرتکه انداختن نیاز داشت، تاکنون گامی در جهت استقبال از پیشنهاد جمهوری خلق چین برنداشته است. علت این سکوت و وقت کشی، پیابندی این رژیم ضد مردمی و ضد ملی است به سیاست دامن زدن به تفرقه ی مذهبی و قومی از طریق تقسیم جامعه به «خودی و غیرخودی»، به «حاج آقا» و «مشدی حسن»!

جمهوری خلق چین که تغییرات را در جهان، منطقه و در هر کشوری با نگرشی استراتژیک مورد توجه قرار می دهد، برنامه راه ابریشم جدید را تنها به مثابه ی یک برنامه صلح آمیز و تفاهم میان خلق ها درک نمی کند.

درک از این برنامه دارای ابعادی فرهنگی نیز است که در سیاست‌های دیگر این کشور نیز هویدا می‌شود و قابل شناخت است.

برای نمونه، در مصوبه های حزب کمونیست چین و دولت چین صحبت از «تمدن آکولوژیک» می شود.

در تعریف «تمدن اکولوژیک»، دو مقوله ی محیط زیست و رشد اقتصادی در جامعه ی سوسیالیستی، دو پدیده ی در برابر هم درک نمی‌شود که توسط برخی از خواستاران «اقتصاد سبز» طرح می شود. یافتن شیوه و راهکار حفظ محیط زیست و استفاده ی بهینه از منابع از طریق رشد نیروهای مولده دنبال می‌گردد که دیگر در خدمت سودورزی سرمایه نیست، بلکه در خدمت پاسخ دادن به نیاز مشروع انسان و حقوق انسانی آن قرار دارد.

طبق مصوبه مجلس ملی در جمهوری خلق چین در سال ۱۹۸۰، هر چینی از سن یازده سالگی موظف به کاشتن سه درخت در سال است. یک برنامه ی بازی برای بچه‌ها در تلفن دستی، آبیاری درختی است که کودک می کارد. هنگامی که درخت به رشد کافی دست می یابد، شرکت علی بابا که برنامه ی بازی را ارایه می دهد، یک درخت به نام کودکی که با آبیاری نهال، آن را به درخت کوچکی تبدیل کرده است، انجام می دهد!

در چهل سال اخیر، مساحتی بالغ بر یک سوم مساحت جمهوری فدرال آلمان (قریب به دویست هزار کیلومتر مربع) در کنار شرقی دشت گوبی به جنگل تبدیل شده است. این برنامه ادامه دارد و با خود فرهنگی را که آن را «تمدن اکولوژیک» نام نهاده اند، در جمهوری خلق چین توسعه ی می دهد!

برنامه پایان دادن به تولید گاز کربنیک که تا سال ۲۰۳۰ قله ی منفی تولید را در چین پشت سر خواهد گذاشت، تا سال ۲۰۶۰ در وضع و سطح صفر خواهد بود. هم‌اکنون در چین ۸۲ درصد روزها در سال هوای پاک در همه ی شهرها برقرار است. آب آشامیدنی بهبودی کامل یافته است. فقر در دورافتاده ترین زاویه ها در کشور بر طرف شده است. درآمد سرانه ی زحمتکشان از مرز ۱۰ هزار دلار در سال گذشته است.

ما با یک فرهنگ رشد یابنده ی سوسیالیستی روبرو هستیم که باید آن را درک کرد، ابعاد آن را دریافت، تا توانست اهمیت پیشنهاد جمهوری خلق چین را به ایرانِ ج ا دریافت، که خواستار آن است که ایران در کنار این کشور در جهت تفاهم و صلح در منطقه گام بردارد!

ولی حاکمیت سرمایه داری وابسته به اقتصاد امپریالیستی در جمهوری اسلامی، با ابزار دیکتاتوری ولایی کماکان به راهی دیگر می رود. زندان ها پر از زندانیان سیاسی بی‌گناهی است که زیر احکام جابرانه و قرون وسطی ای دستگاه قضایی مذهب ارتجاعی جان می دهند. پشت زحمتکشان از ضربه‌های شلاق احکام این دستگاه مخوف قضایی و امنیتی ارتجاعی خونین است. وابستگی اقتصادی- اجتماعی ایران به نظام سرمایه داری امپریالیستی تعمیق می یابد!

هر نوع خوش خیالی و پندار برای امکان ایجاد شدن شرایط یک «سوسیالیسم ارتجاعی» در ایران، سرابی بیش نیست. طبقه ی کارگر ایران با شعار و خواست پایان دادن به‌خصوصی سازی و نظم پیمانکاری که مضمون اقتصاد سیاسی امپریالیستی را در ایران نیز تشکیل می دهد، نقش راهبردی طبقه ی کارگر ایران را برای تغییرات انقلابی در ایران به عهده گرفته است و به کنشگر تاریخی بدل شده است در نبرد به منظور برپایی جایگزین ترقی خواهانه و سوسیالیستی در برابر سیاست نواستعماری اقتصاد سیاسی امپریالیستی و متحدان داخلی آن!

* سفر وزیر خارجه ایران به پکن با چه دستاوردی روبرو شد؟ مشکل در برابر توسعه ی روابط میان جمهوری خلق چین و ایرانِ جمهوری اسلامی؟! (https://tudehiha.org/fa/12734)

  مبارزه ی ضد امپریالیستی، مبارزه علیه نظامی گری و تجاوزگری امپریالیسم! (https://tudehiha.org/fa/12759)

2 Comments

  1. تئودوراکیس

    در ابتدای انقلاب اگر همه نیروها حوصله کرده بودند و گروههای عجول برای آزادیها که در سال 58 توسط انقلاب تقدیم ملت شده بود ارزش قائل بودند وبه احزاب با تجربه گوش میکردند و حقوق دموکراتیک را به آزادیهایی که به وفور در تمام رگ و پی جامعه جریان داشت اضافه و تعمیق میکردند حالا اوضاع اینطور نمیشد . آزادیها در تمام رگ و پی جامعه در شهر و روستا جریان داشت ولی افراطیون چپ و راست در زمینه حقوق دموکراتیک برای تعمیق انقلاب هیچ ایده ای نداشتند . و چون اهالی که به آزادی دست یافته بودند به حقوق دموکراتیک و قانونی کردن آن آشنایی نداشتند همان آزادی هم همراه با تازش افراطیون بتدریج ضعیف شد .
    یکی از مهمترین وجوه آزادی این بود که نیروها مترقی بتوانند با استفاده از جو آزادی اوضاع را تحلیل و مردم را از وقایع روز و وقایع احتمالی آینده آگاه کنند.
    به دو پاراگراف زیر در ارتباط غیر مستقیم با مقاله بالا توجه کنیم که چنین آزادی در سال 58 بود ولی در سال 62 حداقل مانند 58 دیگر نبود وتوجه شود اهمیت موضوع تا چه حد است .

    مصاحبه کیانوری با امیدایران در اردیبهشت 58

    http://tarikhirani.ir/fa/news/5969
    دو پاراگراف ازمصاحبه :

    1-در مورد ارتش چه نظری دارید؟

    معتقد هستیم ارتش باید ملی باشد نه ارتش وابسته به امپریالیسم و ژاندارم منطقه و فقط وظیفه‌اش حفظ و حراست ایران باشد.

    ما معتقدیم سرحدات ایران می‌تواند سرحدات دوستی و یگانگی باشد و پیشنهاد ما این است که یک قرارداد عدم تجاوز با کلیه کشورهای همسایه مثل عراق، شوروی، ترکیه، پاکستان، افغانستان و کشورهای عربی خلیج داشته باشیم و متعهد بشویم که علیه یکدیگر اقدامی نشود. این مورد می‌تواند در سیاست خارجی دولت منظور گردد.

    البته ما نیرویی که خیال تجاوز به ایران را داشته باشد نمی‌شناسیم و تصور نمی‌کنیم که مثلا شوروی، افغانستان یا عراق قصد تجاوز به ایران را داشته باشند و تصور نمی‌کنیم حتی جرات چنین اندیشه‌ای را داشته باشند. پاکستان و ترکیه هم که وابستگی واحدهای نظامی امپریالیستی دارند، در شرایط کنونی جرات چنین کاری ندارند؛ بنابراین یک ارتش ملی که حجم بادکرده ارتش طاغوتی شاه سابق را که فقط برای خرد کردن تمام جنبش‌های آزادی‌بخش ملی در سطح منطقه و اطراف ایران بوده نداشته باشد، می‌تواند وظایف کامل حفظ سرحدات ایران را داشته باشد.
    2-به قطع کامل ارتباط با آمریکا اعتقاد ندارید؟

    اصلا اعتقاد نداریم، بلکه معتقدیم با تمام کشورهای جهان می‌توانیم بر اساس منافع عادلانه و احترام متقابل رابطه دوستانه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ورزشی داشته باشیم. اصلا دنیای ما چنین چیزی را نمی‌تواند بپذیرد. تصور اینکه ما بتوانیم جزیره‌های محدودی درست کنیم بدون ارتباط با تمام دنیا، تصور درستی نیست. دنیای امروز دنیایی است که ما خیلی استفاده‌های علمی و تکنولوژیکی می‌توانیم داشته باشیم حتی می‌توانیم از امکانات اقتصادی غرب استفاده کنیم ولی به شرط آنکه بر اساس حفظ منافع ملت ایران باشد. ما به هیچ وجه با درست کردن یک جزیره بسته موافق نیستیم. بلکه می‌خواهیم با همه کشورها غیر از کشورهایی که متجاوز هستند مثل اسرائیل و کشور نژادپرست آفریقای جنوبی و مثل شیلی فاشیست آدمکش، با تمام کشورها ارتباط اقتصادی و تکنولوژیکی داشته باشیم.

  2. فرهاد عاصمی

    رفیق عزیز تئودوراکیس
    با سپاس برای ابرازنظر پر اهمیت شما و ارسال مصاحبه ی زنده یاد کیانوری. با شرمندگی و دیرکرد مطالعه ی مصاحبه را به علت کارهای دیگر هم اکنون به پایان رساندم.
    سیاست انقلابی و علمی حزب توده ایران در زمنیه های مختلف در این مصاحبه با امید ایران در اردیبهشت ۵۸ با شفافیت توضیح داده می شود. ما با سند بسیار پر اهمیتی روبرو هستیم.

    انتقاد رفیق کیانوری به جریان های چپ میهن ما که فاقد «یک برنامه روشن» هستند، برای شرایط کنونی نیز با قوت و شدت صدق می کند. او پرداختن «به مسائل درجه دوم را به سبب» فقدان این برنامه ی انقلابی ارزیابی می کند.
    متاسفانه «جناح راست» در رهبری کنونی حزب توده ایران نیز فاقد «یک برنامه روشن» و انقلابی است و مانند گروه های دیگر طیف چپ سردرگم است برای اتخاذ سیاستی انقلابی.

    در حالی که طبقه ی کارگر ایران با نبرد اعتراضی و اعتصابی خود به نک پیکان نبرد طبقاتی در ایران بدل شده است و در جستجوی راه خروج از زیر سلطه ی دیکتاتوری سرمایه می رزمد، جریان راست حاکم بر سرنوشت حزب تود ایران می کوشد جایگاه خود را در کنار دیگر گردن های سردرگم چپ، در سمت ٬٬چپ٬٬ یک نظام سرمایه داری دمکراتیک و سکولار بیابد و جا اندازد!

    مرحله ی حساس و تاریخی در ایران کنونی در جریان است. برای گذشتن موفقیت آمیز از آن نیاز است که همه ی نیروهای انقلابی را تجهیز کنیم و به حرکت اندازیم. یک دست صدا ندارد!
    کیانوری در این مصاحبه نظام فرعونی سلطنتی را برای «جنایتی» محکوم می کند. او آن را «جنایت نابود ساختن شخصیت های سیاسی و جمعیت های سیاسی و سنت فکر کردن» در ایران اعلام می کند.
    نه تنها حاکمیت جنایتکار جمهور اسلامی به این جنایت ادامه داده است، بلکه حتی «جناح راست» در رهبری کنونی حزب توده ایران نیز با قطع امکان «سنت فکر کردن» و بحث درون حزبی در حزب توده ایران به متحد ناخواسته ی ارتجاع بدل شده است.

    رفیق تئودوراکیس و رفقای دیگری که بی تردید کم نیستید، بدون کمک پر توان شما نمی توان وضع نابسامان مستولی بر فعالیت حزب توده ایران را تغییر داد. نمی توان سیاست انقلابی را به سیاست حزب توده ایران بدل ساخت!
    سکوت «جناح راست» درباره ی جایگاه مبارزه ی طبقه ی کارگر ایران در تعیین سرشت تغییرات انقلابی در پیش، نداشتن برنامه جایگزین برای نظام سرمایه داری، تعطیل کردن مبارزه ی سوسیالیستی حزب توده ایران به بهانه ی نا مناسب بودن توازن نیروها و نمونه های دیگر، به خطر تبدیل شدن حزب توده ایران، حزب طبقه ی کارگر ایران به «جناح چپ» در یک نظام سرمایه داری دامن می زند.

    بدون کمک شما رفقای در سایه، تغییر وضع و تصحیح سیاست کنونی حاکم بر حزب توده ایران ممکن نیست. این کمکی تاریخی و انقلابی است!

    دستتان را می فشارم
    فرهاد عاصمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *