مقاله شماره ۴٢/٨٩ (دوم بهمن)
واژه راهنما: حزب توده ایران خواستار مبارزه مستمر علیه نولیبرالیسم و مدافع اقتصاد ملى مردمگرا. مضمون نبرد آزادیبخش ملى در دوران کنونى، مبارزه علیه نولیبرالیسم امپریالیستى. پیامد پایمال کردن “حقوق ملت”، پیششرط «بىپناهى تودههاى مردم» و «بده بستان با امپریالیسم». “چپ دروغین” و هواداران “سوسیالیسم دموکراتیک” از یک قماش.
سرمقاله پراهمیت نامه مردم شماره ٨۵٩ تحت عنوان «طرح هدفمند کردن یارانهها، اقتصاد نولیبرالى و مدافعان “شرمگین” احمدىنژاد»، کارپایه سیاسى- تئوریکى مستدلى را براى نبرد «تودههاى مردم در راستاى مبارزه براى دموکراسى و تغیرات بنیادى اقتصادى- سیاسى با سمتگیرى در جهت عدالت اجتماعى» ارایه مىدهد و کارپایه شرایط نبرد «… جبهه ضددیکتاتورى علیه سیاستهاى ضدمردمى انگلىترین بخش سرمایهدارى کلان کشور که دولت احمدىنژاد نماینده آنها … و خواهان اجراى برنامههاى نولیبرالى در اقتصاد کشور است، …» را در شفافترین شکل برمىشمرد و آن را به مثابه مضمون نبرد آزادیبخش مردم میهن ما در دوران کنونى علیه امپریالیسم و علیه متحدان داخلى آن، «قدرتهایى که بر سرمایههاى انباشته شده از غارت و دزدى و جنایت خوابیدهاند و اکنون مىخواهند با تمکین به نولیبرالیسم اقتصادى جهانى در نهایت سازش رژیم با امپریالیسم را غسل دهند» ارزیابى مىکند.
نگاهى به فرازهاى سرمقاله نامه مردم
طرح “هدفمند کردن یارانهها”، سیاستى «ضدملى»
١- نسخه “هدفمند کردن یارانهها” را سرمقاله سیاستى «ضدملى» ارزیابى مىکند و آن را یکى از مفاد برنامه “آزادسازى اقتصادى” امپریالیستى مىداند که با «آزادسازى قیمتها» و ارتقاى آن به سطح قیمتها در “بازار جهانى” همراه و به نابودى اقتصاد ملى مىانجامد.
«بىپناهى تودهها»
٢- مقاله با برجسته ساختن سیاست ضدمردمى حاکمیت «انگلىترین بخشهاى سرمایهدارى کلان کشور» که با پایمال نمودن “حقوق ملت” در قانون اساسى و سرکوبى سازمانهاى صنفى- دموکراتیک و سیاسى- طبقاتى طبقات و لایههاى اجتماعى، کارگران، روستائیان، زنها، دانشجوها و معلمها و … را دچار «بىپناهى» کرده است. وضعى که بدون ایجاد شدن آن «دولت احمدىنژاد قادر نمىبود که تصمیمى چنین تبهکارانه و گستاخانهیى [براى اجراى برنامه نولیبرال هدفمندکردن یارانهها] را به پیش برد» و سیاست «ضدملى» خود را «به مورد اجرا بگذارد.»
«بىپناهى واقعى» مردم میهن ما ناشى از چیست؟
٣- سرمقاله «بىپناهى واقعى» مردم میهن ما را اما این واقعیت تلخ ارزیابى مىکند که دشمن امپریالیستى توانسته است «رسوخ و جا سازى اندیشههاى الگوى اقتصادى نولیبرالى» را « باوجود پیامدهاى بسیار منفى آن، در بین بخش بزرگى از روشنفکران کشور در حکم نوشداروى حلال مشکلها، مخصوصا در کشورهاى در حال رشد، تبلیغ» کرده و آن را به برخى از روشنفکران بباوراند.
مبارزه علیه «دیکتاتورى حاکم» به «برنامه اقتصادى مردمى» نیازمند است
۴- «مبارزه با دیکتاتورى حاکم بدون اتحاد قشرهاى مختلف جامعه مخصوصا سازماندهى زحمتکشان امکانپذیر نیست. [امرى که] تنها با ارایه برنامه اقتصادى مردمى با سمتگیرى بارز به سوى تحول نیروى کار و سرمایه تولیدى ملى ارزشافزا مىتوان زحمتکشان و قشرهاى جامعه را در راستاى مبارزه براى دموکراسى و تغییرات بنیادى اقتصادى- اجتماعى بسیج کرد.»
منافع ملى و دموکراتیک مردم جدایىناپذیرند!
۵- در نکات برجسته شده در بالا، رابطه پراهمیت میان منافع ملى در نبرد علیه برنامه نولیبرال امپریالیستى، مبارزه براى برنامه یک اقتصاد ملى و دموکراتیک مردمگرا و کوشش براى سازماندهى زحمتکشان و از این طریق توسعه پایگاه مردمى جنبش آزادیخواهى و ضددیکتاتورى در موجزترین شکل توضیح داده مىشود. در آن جا نشان داده مىشود که مبارزه براى سازماندهى زحمتکشان در سازمانهاى صنفى و سیاسى، یعنى تحقق بخشیدن به دستاوردهاى آزادىخواهانه انقلاب بهمن، تنها مىتواند با اتخاذ مواضع اقتصادى به سود یک برنامه اقتصادى دموکراتیک و مردمگرا تحقق یابد.
از این روى باید تصورات ایجاد شده تحت تاثیر تبلیغات دشمن امپریالیستى را نزد برخىها بدور افکند که گویا مىتوان با برقرارى «قانون مقدس “عرصه و تقاضا”ى “بازار آزاد” (بىنظارت) و کوچک سازى نقش بخش دولتى و کاهش آن به حد ایجاد بازار انعطافپذیر، … اقداماتى از قبیل آزادسازى قیمتها، سمتگیرى به سوى بازار آزاد در اختصاص دادن عاملهاى تولید، چوب حراج زدن به دارائىهاى عمومى …» به «آزادى و دموکراسى» دست یافت. این تصورات نهایتاً عمیقاً ضدملى را نباید جایگزین اندیشه برپایى یک اقتصاد دموکراتیک و ملى تضمین شده در اصلهاى اقتصادى قانون اساسى بیرون آمده از دل انقلاب بزرگ بهمن مردم میهن ما نمود که بیان نبرد انقلابى مردم میهن ما براى رهایى از استبداد ستمشاهى و سیاست نواستعمارى و استقلال شکن امپریالیسم مىباشد.
توهم ناشى از تبلیغات امپریالیستى
۶- سرمقاله پراهمیت نامه مردم (شماره ٨۵٩) در برخورد انتقادى به آن دسته از «روشنفکران و تحلیلگران اقتصادى کشورمان» که گرفتار توهمات ناشى از تبلیغات امپریالیستى هستند، مىنویسد: «شواهد، تائید کننده این واقعیت است که موضعگیرىهاى برخى روشنفکران و تحلیلگران اقتصادى کشورما در مورد سیاستهاى اقتصادى دولت احمدىنژاد در این روزها، و موشکافى این موضعگیرىها، عمق سقوط فکرى و سیاسى آنان را نشان مىدهد. در واقع همه طرفداران اقتصاد نولیبرالى، سازمان تجارت جهانى و هیزم شکنان صندوق بینالمللى پول در سرتیتر موضعگیرىهاى خود این طور مىگویند: ببینید، ما با ماهیت کار احمدىنژاد مخالف نیستیم، آزادسازى قیمتها، روىآوردن به بازار آزاد، فروش اموال عمومى، اخراج فلهاى کارگران همه با برنامههاى اقتصادى نولیبرالى و صندوق بینالمللى پول مطابقت دارد، اما کارى را که او انجام مىدهد، اینجایش کج و آنجایش لوچ است … و گر نه، با نفس کارهایش مخالفتى نیست. مخالفت این گروه تحلیلگران راستگرا و سوسیال دموکرات منش کشورمان در این است که احمدىنژاد همه این کارها را با ریش و تسبیح انجام مىدهد، چون او در عمل به جاى اینکه در مورد آخرین نسخهپیچىهاى صندوق بینالمللى پول و تئورىهاى پرطمطراق نظریهپردازان آن سخنورى کند، با فحاشى به سرمایهدارى جهانى، آن را انجام مىدهد و حتى پاى امام زمان را هم به میان مىکشد. … و آخوندها … به عنوان نماینده خدا بر روى زمین، صیغه عقد بین کلان سرمایهداران سپاه پاسداران و کلان سرمایهدارى فاسد بیت ولایت فقیه را با سرمایه بین المللى جارى مىسازند. … احمدىنژاد با روشهاى راهزنانه و غارتگرانه …، بزرگترین تمرکز سرمایه بوروکراتیک توسط نظامیان وابسته به سپاه پاسداران را به وجود آورد. … دولت کودتا، همانطور که مورد خواست باطنى شما نولیبرالها است، مىتواند آخرین روشهاى بهرهکشى را در کشور حاکم کند. قراردادهاى موقت را در عرصه کار و کارگرى مشاهده کنید[!] … آیا شما لیبرالها نبودید که به عوض افشاى سیاستهاى اقتصادى ویرانگرانه و سرمایهدارى احمدىنژاد، سیاستهاى او را – به دروغ – مترادف سیاستهاى اقتصادى چاوز در ونزوئلا و مورالس در بولیوى معرفى کردید؟»
«بازار آزاد (بىنظارت)»، الگوى رژیمهاى کوتایى پینوشه در شیلى و احمدىنژاد در ایران
٧- سرمقاله پراهمیت نامه مردم نشان مىدهد که چگونه سرشت کودتایى رژیم دستنشانده پینوشه و حاکمیت سرمایهدارى مافیایى حاکم بر ایران در همخوانى و همسویى قرار دارند. «دولت احمدىنژاد و سپاه پاسداران و با یارى بوروکراسى فاسد بیت ولایت فقیه، به طور متحد …» سیاست سرکوب خونین مردم را، همانند رژیم کودتایى پینوشه، به پیششرط «فرو دادن الگوى نولیبرالیسم اقتصادى در حلقوم مردم» میهن ما به خدمت گرفتهاند.
نوکلونیالیسم پیامد نولیبرالیسم
٨- سیاست استعمارگرانه و تجاوزگرى امپریالیسم نسبت به کشورهاى پیرامونى در دهههاى اخیر مبتنى بر «اشاعه و تحمیل نولیبرالیسم و تبلیع مزایاى “بازار بىنظارت” در دو دهه گذشته، رکن جدید و اصلى سیاستهاى امپریالیسم بوده است». مبارزه علیه این نبرد طبقاتى از بالا، مضمون نبرد آزادیبخش ملى مىباشد.
نبرد آزادیبخش ملى
٩- از این روى نیز مضمون نبرد آزادیبخش خلقها در شرایط “جهانىسازى” امپریالیستى، مبارزه با این برنامه استعمار و استثمارگرانه امپریالیستى است که هدف آن نابودى کامل استقلال اقتصادى کشورهاى پیرامونى و از این طریق برباد رفتن استقلال سیاسى آنها است.
نابودى و تاراج ثروتهاى ملى
١٠- تمرکز سرمایه در دست سپاه پاسداران در خدمت نولیبرالیسم اقتصادى
سرمقاله از ارزیابى خود این نتیجهگیرى را ارایه مىدهد که «سپاه در مقام بزرگترین نیروى مدافع تمرکز سرمایه در کشور، منطقا خواهان اجراى برنامه نولیبرالى در اقتصاد کشور است» که به دست محمود احمدىنژاد و حمایت «ولى فقیه رژیم، على خامنهاى» عملى مىشود … «بنیادهاى انگلى، بزرگترین شرکتها از نظر تمرکز سرمایه در کشور و حتى در سطح خاورمیانه به حساب مىآیند که بدون کوچترین پاسخگویى در زیر نظر خامنهاى قرار دارند … بیت ولى فقیه یکى از عظیمترین کانونهاى تمرکز سرمایههاى کلان کشور نیز بنا به منافع خود، پشتیبان برنامه نولیبرالى احمدىنژاد است. کلان تجار بازار که کانون تمرکز سرمایه عظیم غیرتولیدى و رانتخوارى است، دشمن آشتىناپذیر رشد و توسعه تولیدات داخلىاند و بنابراین از طرحهاى احمدىنژاد، مخصوصاً پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانى، حمایت مىکنند. … دولت احمدىنژاد محصول این سرمایهدارى فاسد است، و این دو عامل در شرایط کنونى، سد راه تغیرات بنیادى زیربنایى اقتصادى و تحول دموکراتیک روبناى سیاسى کشورمان اند.»
«تغیرات بنیادى جامعه» و «گشایش به سمت تغیرات دموکراتیک- ملى»
١١- سرمقاله درباره راه «تغیرات بنیادى جامعه» و «گشایش به سمت تغیرات دموکراتیک- ملى» چنین به نتیجهگیرى مىپردازد: «تغیرات بنیادى جامعه ما تنها از طریق درهم شکستن تسلط سیاسى این قدرتهاى اقتصادى ضدملى مىتواند ایجاد شود، قدرتهایى که بر سرمایههاى انباشته شده از غارت و دزدى و جنایت خوابیدهاند و اکنون مىخواهند با تمکین به نولیبرالیسم اقتصادى جهانى، در نهایت سازش رژیم با امپریالیسم را غسل دهند.»
موضع مبارزهجویانه حزب توده ایران
١٢- سرمقاله برپایه تحلیل فوق پایبندى به مضمون نبرد آزادیبخش خلقهاى میهن ما توسط حزب توده ایران، حزب طبقه کارگر ایران را برجسته مىسازد و مىنویسد: «حزب توده ایران مبارزه دائمى با نولیبرالیسم اقتصادى در چهارچوب جهانى شدن را دفاع واقعى از منافع ملى کشورمان در مقابل دست اندازى و تجاوز اقتصادى امپریالیسم در دو دهه گذشته دانسته است.»
پیشنهاد حزب توده ایران: «بدیل اقتصادى مردمگرا»
١٣- «بدیل اقتصادى مردمگرا» آماج مبارزات کنونى
این سرمقاله پراهمیت با تاکید بر وحدت نبرد ضدامپریالیستى - در چهارچوب مبارزه علیه برنامه نولیبرال امپریالیسم – و مبارزه براى دموکراسى و برقرار حق حاکمیت مردم – در چهارچوب مبارزه براى «بدیل اقتصادى مردمگرا» – را آماج مبارزات کنونى ارزیابى کرده و بر این واقعیت پاىمىفشرد که «ما بر این باوریم که با پیروى از برنامههاى اقتصادى نولیبرالى نمىتوان به مصاف احمدىنژاد رفت. در این مبارزه یک بدیل اقتصادى دیگرى را بایستى به عرصه مبارزه آورد، یک بدیل اقتصادى مردمگرا که رشد اقتصاد ملى و منافع تولید کنندگان ملى در آن لحاظ شده باشد. اقتصادى که بر پایه استعدادهاى انسانى، منابع طبیعى کشورما سازماندهى شده باشد و زندگى و کار لایههاى مختلف زحمتکشان بر پایه تولید ارزشافزا تضمین شده باشد. به عبارت دیگر، آن چنان برنامه اقتصادىیى که منافع و حقوق اقتصادى و اجتماعى و دموکراتیک طبقه کارگر و توده زحمتکشان شهرى و روستائى مشروط به انگیزه و توان سوداگرى سرمایهداران نباشد.»
“چپ دروغین رادیکال” و هواداران “سوسیالیسم دموکراتیک” از یک قماشند
١۴- سرمقاله نامه مردم در پایان، با اشاره به این واقعیت که همچنانکه «مروجان اقتصاد نولیبرال ناخواسته به نظریهپردازان بىجیره و مواجب بیت ولایت فقیه تبدیل شدهاند»، شوخى تلخ دیگرى را مبنى بر اینکه «برخى حامیان دروغین “چپ رادیکال” و توجیهگر بىپرده رژیم به همراه هواداران “سوسیالیسم دموکراتیک” مورد تائید بىبىسى، با سران موتلفه و مشاوران اقتصادى احمدىنژاد در رابطه با طرح “هدفمند کردن یارانهها” همصدا شدهاند»، برجسته مىسازد. واقعیتى که «این حقیقت تلخ را بار دیگر به نمایش مىگذارد که بین طرفداران اقتصاد نولیبرالیستى و نیروهائى که با صراحت مدافع “اصلاحات اقتصادى” دولت احمدىنژاد هستند، تفاوت ماهوى وجود ندارد.»
متن سرمقاله نامه مردم شماره ٨۵٩ تحت عنوان طرح “هدفمند کردن یارانهها”، اقتصاد نولیبرالى و مدافعان “شرمگین” احمدىنژاد