مقاله ۴۵/۱۴۰۲
۶ اسفند ۱۴۰۲، ۲۵ فوریه ۲۰۲۴
پیش گفتار
جمهوری اسلامی در همهی زمینههای اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ورشکست شدهاست، ولی سران آن هنوز باد در مشت میفروشند و به دروغ اقتصاد کشور را به سوی شکوفایی نشان میدهند.
رژیم با نظرسنجی های خود فهمیده است که شرکت در انتخابات زیاد نخواهد بود.
برای رژیم، انتخابات در پیش هم اکنون از مهترین چالش ها هست. رژیم با همه ی توان خود تلاش می کند که تا مردم را به آینده امیدوار کند، تا از شرکت آنها در انتخابات برای خود مشروعیت فراهم کند. رژیم ولایت فقیه از شرکت نکردن مردم در انتخابات وحشت دارد. همه نیروهای خود را برای نبرد با تحریم انتخابات سازمان دهی کرده است.
«تحریم انتخابات» برای جمهوری اسلامی مانند زهر در تن بیمارش است. بر پایه تازه ترین برآوردهای رسمی، شمار شرکت کنندگان زیر ۵۰ درصد و در تهران حتا زیر ۲۰ درصد خواهد بود. هنگامی که می دانیم که رژیم «درصد مشارکت» بالا را برابر با «مشروعیت» خود می داند، در می یابیم که چرا خواب از چشمان سردمداران رژیم پریده است.
جمهوری اسلامی مانند دیگر کشورهای سرمایه داری یاد گرفته است که میان چند دسته که هم نظام سرمایه داری را قبول دارند و هم نظام روبنایی و دینی آن را، رقابت پدید آورد تا نام این نمایش را انتخابات بگذارد. حتا همه ی نمازگزاران به سوی قبله نئولیبرالیسم و جماران، باید از چندین فیلتر حکومتی رد بشوند تا سرسپردگی آن ها به نظام سرمایه داری و ولی فقیه ثابت شود.
با این همه رژیم ولایت فقیه هم خدا را می خواهد و هم خرما را. از یک سوی می خواهد انتخابات نمایشی برگزار می کند و از سوی دیگر دلش می خواهد که برای مشروعیت نظام شمار شرکت کنندگان خیلی بالا باشد.
به چه دلیلی، به چه امیدی مردم، به ویژه زحمتکشان در این انتخابات شرکت کنند؟
سالهاست که همه ی دسته های درون و بیرون حاکمیت جمهوری اسلامی خواهان بدترین شکل ممکن نظام سرمایه داری با سیاستهای اقتصادی مبتنی بر نئولیبرالیسم بوده و هستند. هیچ کدام از دسته هایی که در انتخابات شرکت می کنند برنامه ای برای راه رشد اقتصادی ندارند. هنگامی هم که صحبت از اقتصاد می کنند در لفاظی های کلی مثل مهار تورم، کاهش نرخ دلار، ساختن خانه ووو بسنده می کنند.
دلیلش این است که تمام جناح ها با نظام سرمایه داری و اقتصاد نئولیبرالیستی مشکلی ندارند. سال ها است که همه ی دولت ها هنوز به اجرای سفارش های صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی می پردازند.
از لحاظ روبنای دینی هم، هیچ دسته ای صحبت از طرد ولی فقیه نمی کند. و حتا آنهایی که رد صلاحیت شدن این جرات را نداشته اند که حداقل استبداد ولی فقیه را زیر سوال ببرند.
هم اکنون ورشکستگی سراسری همهی زمینههای دستگاه فرماندهی جمهوری اسلامی را فرا گرفته است و خروارها دادههای گوناگون نشان میدهند که آقای خامنه ای هم مانند ولی فقیه به ناگزیر پوشش ریا بر کند و خود برای پشتیبانی از دوستان و یاران خود در لایههای گوناگون بورژوازی انگلی گام به نبردگاه طبقاتی گذاشت.
برای این کار رژیم در درون کشور سیاست شیرینی و تازیانه را به کار می برد و در برون کشور سیاست سازش با شیطان های بزرگ و کوچک .
تلاش رژیم برای بالا بردن شرکت در انتخابات
جمهوری اسلامی برای دل داری دادن به نیروهای نومید خود، برای نیرومند کردن خود در گفت و گو با امریکا می خواهد شمار شرکت کنندگان را با هر شیوه ای بالا ببرد.
– درون مرزی
سرکوب
تصادفی نیست که رژیم چند روز پس از کشتن چندین جوان، سخن از گسترش پیوند با عربستان در پهنه نبرد با تروریسم و کمک به مردم غزه می کند!!. تنش زدایی به سود خلق های خاورمیانه است، ولی خواست رژیم آماده شدن برای سرکوب خلق های زیر ستم، جنبش های کارگری و آزادی خواهانه و (زن، زندگی، آزادی) هست.
رژیم روزی نیست که گل سرخی را در زندان های فراوان میهن پرپر نکند؛ روزی نیست که ستاره یی را به زمین نکشاند؛ روزی نیست که گورستان های ما را با تن جوانان پرپر شده ی ما پر نکند. این رژیم ناپاک دل دشت را تهی از سرو والا می کند، و سینه زمین را پر از کنگرهای خارا می کند.
ستم گران و فرمان روایان روزگار همیشه روشن اندیشان آزادی خواه را به زندان، شکنجه و مرگ محکوم کردند، ولی جمهوری اسلامی پای را از این هم فراتر گذاشته است. این رژیم روشنایی، اندیشه و آزادی را کشته است. پاسداران تاریک اندیش برای حفاظت از منافع بهره کشان در تلاش همیشگی هستند تا خورشید را زیر ابرهای دروغ سیاه پنهان کنند. ولی زمین را نمی توان از چرخش ابدی بدور خورشید باز داشت.
یک مشت ستم گر واپسگرا و بی وجدان برای “اشیا اشخاص” را نابود می کنند. جمهوری اسلامی جامعه ای ساخته است که در آن انسان گرگ انسان می شود. این زراندوزان آزمند زشتی را پایدار کردند و نان را از سفرگان برچیدند و زیبایی را حرام کردند.
ناباوران شب پرست هم به شب نشینی این کرکسان مرده خور می روند و روزها اعدام ماهیان سپید در رودخانه های زلال را به تماشا می نشینند.
کرنش و نرمش
برای بالا بردن شرکت مردم در انتخابات، ولی فقیه “دموکرات انقلابی” پیشین و لیبرال دموکرات کنونی را به دست بوسی خود فراخواند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح امروز جمعی از مسئولان کشوری و لشکری و نمایندگان سیاسی کشورهای اسلامی در تهران، به مناسبت سالروز بعثت حضرت محمد(ص) با رهبر انقلاب دیدار کردند. محمود احمدی نژاد بعد از حواشی پیش آمده بخاطر تغییر چهره اش در مراسم تجدیدمیثاق اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در حرم امام (ره) این بار نیز یکی از سوژه های اصلی عکاسان بود.
برخی از “چپ”ها این پوپولیست را دموکرات انقلابی و نماینده خرده بورژوازی در حاکمیت می خواندند، ولی او در گفت و گو با شماره 73 ماهنامه «اندیشه پویا»، خود را یک لیبرال دموکرات خواند. احمدینژاد با همراهی دهها هوادار خود برای نامنویسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران به وزارت کشور رفت. در سخنانی تهدید کرد که اگر رد صلاحیت شود، نه در انتخابات شرکت میکند و نه از کسی پشتیبانی مینماید.
امیریفر به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: او با این توهم که نظام برای بالابردن مشارکت او را تایید صلاحیت کرده، می خواهد دوباره به انتخابات ورود کند. او همچنین گریزی به پشتیبانی صادق محصولی، دبیر کل جبهه پایداری از احمدینژاد می زند و می گوید که که پایداریها به دنبال سودجویی از سبد رای احمدینژاد هستند.
تلاش “پوپولیستی” رژیم برای بالا بردن شرکت مردم در انتخابات چشمک های دیگری هم به مردم می زند. برای انگیزه دادن به مردم برای شرکت در انتخابات، رژیم تا بدان جا پیش رفته است که شورای نگهبان واپسگرا پیشنهاد دولت “انقلابی ” در باره ی رد مصوبه متناسبسازی حقوق بازنشستگان را نپذیرفت. پس از اینکه در برنامه هفتم توسعه، مجلس به متناسب سازی حقوق بازنشستگان رأی داد، دولتیها با این مصوبه مخالفت کردند و با رفتن به شورای نگهبان این مصوبه را ضد اصل 75 قانون اساسی میدانستند و خواستار رد این مصوبه بودند.
این هفته نهاد برگزاری انتخابات می گوید که مهر توی شناسنامه هم لازم نیست. “بهگفتهی ستاد انتخابات کشور در انتخابات امسال الزامی بر ممهور شدن شناسنامهی فرد رأیدهنده وجود ندارد. رأیدهندگان میتوانند با در دست داشتن یکی از مدارک پنجگانهی گذرنامه، کارت ملی، شناسنامه، گواهینامه رانندگی و کارت پایان خدمت در انتخابات مشارکت داشته باشند “.
کارشناسان انتخابات نام یکی از این ترفندها را “پویش ملی «به اضافه یک»” گذاشته اند. به گزارش همشهری پویش ملی «به اضافه یک» تا کنون ۲ میلیونی شرکت کننده داشته است. بیش از ۵۰۰ هزار نفر آماده اند که دست کم یک نفر از مخالفان شرکت در انتخابات را پای صندوق رای ببرند.
یکی از ترفندهای دیگر رژیم ولایت فقیه تشویق دختران به شرکت در انتخابات و بالا بردن “عظمت” مجلس هست. کارشناس مسائل سیاسی، قنادباشی می گوید: بخش زیادی از جوانان ما نسبت به رسانههای معاند ناامید شدند. در ایران سه و نیم میلیون رای اولی داریم که اکثریت آن دختران این سرزمین هستند و نقش آنها در انتخابات حائز اهمیت است.
افزون بر این، هفته پیش نهاد برگزاری انتخابات گفت که بی حجابی برای رای دادن مساله ای نیست. به گمان بسیار در روزهای پیش از انتخابات پلیس فاشیستی “حجاب زنان”، کم کار تر می شود، تا زنان احساس کنند که سیاست های ضدزن رژیم در روند دگرگونی است.
قنادباشی با اشاره به هک سایت مجلس، گفت: ضربه زدن به اعتبار مجلس و انتقاد از شیوه تایید صلاحیتها و همه اینها واکنشی است در برابر روند درستی که کشور دارد پیش میرود. باید همه در انتخابات شرکت کنیم. یعنی رد اعتبار کردن اصلاح طلبان و دیگر چاکران پیشین نظام “روند درست” هست.
رژیم پورمحمدی، یکی از مسئولان مستقیم اعدام های زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ را به میدان فرستاد تا رقابت ساختگی پدید آورد.
پورمحمدی گفت: اگر می خواهید شما را قبول داشته باشند، روی منبر بروید و بگویید مردم در رأی دادن آزادید. اگر ناراحتید، از آنکه به او رأی داده اید، رأیتان را پس بگیرید! به یک نفر دیگر بدهید. می گویند نفر بعدی چه فایده! می گوییم شما اول رایت را از آن آقایی که می گویید قول داد و عمل نکرد پس می گیری و دیگر به او رای نمی دهی. مجازاتش می کنی. می گویی تو دیگر قابل اعتماد من نیستی. اگر هم فکرش هم آمد و خواست رای بگیرد، می گویی هم فکرانت ظاهرا خب عمل نکردند و اعتماد من اکنون سلب شده است.
نمایش انتخاباتی در جمهوری اسلامی چون تهی از درون مایه است، به نمایشی خنده دار دگرگون می شود. همه ی دسته های بزرگ و کوچکی که در انتخابات لیست های کاندیدایی داده اند در سیاست های کلان اقتصادی- اجتماعی و روبنای دینی با هم هم عقیده هستند.
برای همین کسانی که به دنبال کوبیدن رقیب می روند، سخن از بررسی برنامه های اقتصادی و کشورداری رقیبان نمی کنند. یا بیش تر دزدی های هم دیگر را افشا می کنند که خود را پاک تر نشان دهند و یا خود را مسلمان تر می نمایانند تا دین جویی رقیب را زیر پرسش برند.
روزنامه فرهیختگان نوشت: «اگر سیاست در وضع طبیعی بود، باید درباره تفاوت گروههای سیاسی حول مسائل اصلی کشور حرف میزدیم. درباره این حرف میزدیم که گروه الف نظرش درباره کنترل تورم و سیاستهای ارزی و… فلان است و گروه ب نظر مخالفی دارد. نظر این آقایان سیاسی درباره مسکن و عقبماندگی کشور در ساختوساز چیست؟ گره سرمایهگذاری در صنعت نفت کجاست؟ و دهها مساله دیگر»
«ائتلاف اصولگرایان که در مجلس فعلی جناب قالیباف را از میدان اجرایی به بهارستان آورد و رئیس کرد، با یک انشعاب بزرگ روبهرو شده است. انشعابی که هیچ معنابخشی کارکردی و اجتماعی ندارد.. جناح رقیب بهیکباره یک افشاگری بزرگ درباره سفر پسر محمدباقر قالیباف به کانادا فضایی شبیه ماجرای «سیسمونیگیت» برای او درست کرد. آقازاده رئیس مجلس برای تحصیلات میخواهد به یکی از مقصدهای مهاجرتی مهم ایرانیها برود. اگر فامیلی آقای «اسحاق» قالیباف نبود اتفاق خاصی از منظر سیاسی رخ نداده بود. »
پذیرفتن بی محتوا بودن رقابت انتخاباتی از سوی “فرهیختگان” ارجمند هست، ولی ” فرهیختگان” که به گمان بسیار هوادار رییس مجلس هست، یادش رفت که بگوید که مردم از دورویی سردمداران بی زارند.
چرا جوانان ما زیر مرزهای بی شمار دینی باید شکنجه شوند، ولی آقازادگان بتوانند از دوزخی که پدرانشان برای مردم ساختند بگریزند؟
با بسته شدن همه راه های دگرگونی، مردم چاره ای فرای تحریم انتخابات ندارند.
– برون مرزی
جمهوری اسلامی پس از سال ها دشمنی با شیطان کوچک، عربستان سعودی، هم اکنون یکی از دوستان نزدیک آن شده است. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی هم از دید زیربنایی و هم از لحاظ روبنایی همانند هم هستند. در هر دو کشور روبنای اسلامی (حنفی- شیعوی) فرمان روایی می کند که پاسبان منافع سرمایه داری ددمنشانه است. هر دو کشور بالاترین شمار اعدام ها را در جهان دارند.
پس از چند هفته تنش آفرینی و فرستادن موشک به عراق، پاکستان و سوریه، رژیم تلاش می کند که امید مردم به صلح را بالا ببرد.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در سفر به بیروت، پایتخت لبنان، می گوید که ایران و ایالات متحده از هنگام جنگ بین حماس و اسرائیل با یکدیگر تماس داشته اند. به گزارش خبرگزاری رویترز، وی می گوید در این زمان و در هفته های گذشته پیام هایی میان ایران و آمریکا دادوستد شده است.
او می گوید که ایالات متحده از جمهوری اسلامی خواسته است که «حزب الله را تشویق کند تا به طور کامل در جنگ علیه اسرائیل دخالت نکند». وزیر امور خارجه ایران در بیروت با همتای لبنانی خود دیدار و پس از آن در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که نه ایران و نه لبنان تلاشی برای افزایش تنش و درگیری در خاورمیانه نکرده اند.
به سخن دیگر عبداللهیان می گوید که ما به سخن امریکا گوش داده ایم، هم اکنون زمان پیش کشی (انعام) ما فرا رسیده است. کابوس تحریم انتخابات، خواب از چشمان رژیم ولایت فقیه ربوده است.
پایان سخن
رژیم می خواهد با هزاران ترفند مشروعیت سیاسی برای خود فراهم کند. چاکران ولی فقیه اصلاح خواه هم هنگام بحران “نظام” به یاری فقیه می شتابند.
ولی آمار خود رژیم نشان داده بود که درصد شرکت زیر ۵۰ و در تهران زیر ۲۰ درصد خواهد بود. رژیم ولی فقیه در درون و بیرون تنها شده است. گروه های رقیب “انتخاباتی” برای دستیابی به موقعیت دزدی از ثروت مردم به جان هم افتاده اند!
راستش این است که لایه های بورژوازی انگلی با هم ناسازگاری دارند، ولی در سرکوب مردم و اجرای اقتصاد نئولیبرالیستی به رهبری ولی فقیه همیشه با هم همگام هستند. حتا اصلاح خواهان سال ها است که یک مار بی نیش برای رژیم ولایت فقیه شدند.مازنی فعال سیاسی اصلاح خواه گفت: یکی از خطوط قرمز مخالفت با تحریم انتخابات است و تحریم انتخابات در ذات اصلاحطلبی وجود ندارد.
همه ی این دسته ها برای “حفظ نظام” با شیطان هم سازش می کنند، تا نیروی شان برای سرکوب خیزش های مردمی پرتوان تر کنند.عبداللهیان در گفت و گوی دیگری گفت که پس از آغاز جنگ غزه میان امریکا و جمهوری اسلامی گفت و گویی هایی بوده است.
به همین دلیل تحریم نمایش انتخاباتی جمهوری اسلامی کم هزینه ترین راه برای مبارزه با مشروعیت دادن به نظام سرمایه داری و رژیم ولایت فقیه جمهوری اسلامی است.
مواردی که در این مقاله مورد بحث قرارگرفته اند:
– ضعفهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رژیم: این یک مطلب کلیست و منحصر به انتخابات پیش رو نیست.
– نیاز رژیم به مشروعیت: این توهمی بیش نیست. هستی رژیم منوط به مشروعیتش نیست.
– شرکت درصد کمی از مردم در انتخابات: عمدتا حاصل این طرز تفکر است که نتیجه انتخابات هرچه باشد، سیاستهای کلی تغییر نخواهند کرد ( این رویکرد سالهای اخیر در اروپا شدت گرفت و یکی از دلایل افزایش نسبی آرای راست افراطی است).
– نبود کاندیداهای مناسب برای رای دادن: در این مورد نیاز است مواضع کاندیداهای تایید صلاحیت شده بررسی شود. در این مقاله اثری از این بررسی نیست.
نتیجه: شرکت کردن یا نکردن در انتخابات را از دو زاویه میتوان نگریست:
۱- تحریم بعنوان ابزار مبارزه با رژیم؛ که نظر به توازن قوا در شرایط کنونی این توهمی بیش نیست.
۲- نبود کاندیداهای قابل قبول؛ که در این مورد حرف آخر هنوز زده نشده است.
بسیار عالی رفیق دلاور
انوقت خدایی نامرد خاک بر سر که پرگار هم دعوتش میکند قباحت از حد میگذراند عدالت منحرف همینطور
زنده باد حزب توده
فلاکت بر منحرفین
بدرود