مقاله ۱/۱۴۰۳
۷ فروردین ۱۴۰۳، ۲۶ مارس ۲۰۲۴
پیشگفتار
کمی بیش از سه هفته از انتخابات فرمایشی و نمایشی نظام سرمایهداری- دینی جمهوری اسلامی گذشتهاست.
حاکمیت جمهوری اسلامی روزهای نخست مانند مشتزنی میماند که پس از خوردن یک ضربه مرگبار گیج و لرزان به روی پای خود ایستادهاست.
بورژوازی انگلی به رهبری ولیفقیه که نه تنها مردم را پس از انتخابات ریاست جمهوری فراموش کردهبود، بلکه به سرکوب گسترده جنبش کارگری، جنبش زنان و خلقهای میهن ما پرداخت، امیدوار بود که مردم فریب دروغگوییهای آن را بخورند و با شرکت در انتخابات به آنها برای کشتار، سرکوب، گرسنگی، بیکاری و بیابی پاداش بدهند.
در همین دو هفته گذشته، ما در این جا و آن جا نقشه رژیم ولیفقیه را برای گریز از بحرانهای فراوانی که دست و پاگیر آن شدهاست را دیدیم.
خیلی کوتاه، نظام سرمایهداری- دینی تصمیم دارد که اقتصاد سرمایهداری با شیوه نئولیبرالیستی را هم چنان دنبال کند و در پی آن به گسترش اقتصاد انگلی و نه تولید صنعتی بپردازد. همهی لایههای بورژوازی انگلی تصمیم گرفتند که هم اکنون در برابر نیازهای مدنی، مانند حق گزینش پوشش و موسیقی، تا اندازه ای کوتاه بیایند و کرنش کنند. همهی لایههای بورژوازی انگلی تصمیم گرفتند که به سرکوب ددمنشانه آن دسته از ایستادگی مردم که بوی دشمنی با رژیم ولیفقیه و براندازی نظام سرمایهداری میدهد بپردازند.
در پهنه سیاست برون مرزی رژیم ولایتفقیه همهی تلاشهای خود را برای یک سازش و یا “شکست آبرومندانه” در برابر امریکا و اروپا برای زنده کردن برنامه برجام و از میان برداشتن تحریم ها انجام خواهد داد.
بگذارید نخست نگاهی به انتخابات داشته باشیم. پس از آن به بررسی دنبال کردن اقتصاد سرمایهداری− نئولیبرالیستی و اقتصاد انگلی بپردازیم. در دنباله آن نگاهی به آن پهنههای برون- و درونمرزی که نظام سرمایهداری- دینی برای زنده ماندن آمادگی سازش دارد داشته باشیم.
انتخابات
شمار اندک شرکتکنندگان در انتخابات و پشت کردن مردم به انتخابات نمایشی، حتا خود رژیم ولیفقیه را از درون لرزاند. خبرگزاری خبرآنلاین می نویسد که وزارت کشور، در باره ی ۳۳۷۲ کاندیدای مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه “تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس ” گفته است که “۱۴ نفر اول این فهرست، با کسب حدنصاب حداقل ۲۰ درصد آرای صحیح، در دور اول به مجلس راه می یابند.”
به گزارش اقتصادنیوز، مصطفی میرسلیم ، گفت که “در کلانشهرها همچون تهران و مشهد …، آرا پراکنده شد و نفرات اول پیروز انتخابات با ۳۰ درصد توانستند وارد مجلس شورای اسلامی شوند که این به خاطر پراکندگی آراست.”
آن ها هم اکنون تلاش میکنند که با کاربرد “روان شناسی مثبت” مرهم بر زخم ژرفی که خوردهاند بگذارند. یکی از ترفندهای ویژه جمهوری اسلامی این است که هر رویدادی را یک پیروزی بزرگ بخواند.
بهتر است که از زبان آقای خویینیها بخوانیم که معنی این “پیروزی بزرگ” چیست؟
به گزارش همشهری آنلاین، سید محمد موسوی خوئینیها درباره انتخابات مجلس نوشت: «آمارها و تحلیلها میزان مشارکت را ۳۰ تا ۴۱درصدِ واجدین شرایط رأی تخمین زدند. پس از انتخابات، عدهای با ابراز خوشحالی از همین میزان مشارکت، آن را نشانه شکست دشمن و مُشتی محکم بر دهان بدخواهانی دانستند که مشارکتی کمتر از این را پیشبینی میکردند.
گویا مردمی که پای صندوق آمدند و رأی دادند (ولو رأی باطله)، طرفدار انقلاب و بلکه انقلابیاند و از این منظر لابد آن ۶۰درصد که پای صندوق نیامدند، ضدانقلاباند.
کسانی که میوه درخت رنجور انتخابات را چیدهاند و از کشته خویش ناخرسندند و نمیخواهند بدانند که چه کردهاند و چه میکنند که کار انتخابات به اینجا کشیده شده است، گریبان کسانی را گرفتهاند که با اکثریت همراهی و همدلی کردهاند.»
آقای محمود احمدینژاد هم در بارهی برگزاری انتخابات ۱۱ اسفندماه میگوید:
« خنده دارتر از این می شود که می گویند «پیروزی عظیم!» دلیلش چیست؟ اینکه دشمنان بسیج شده بودند انتخابات روی مشارکت ۳۰ درصد باشد، ما بردیم روی ۴۰ و خورده ای درصد، پس پیروزیم!»
هیچ تردیدی نیست که نظام سرمایهداری- دینی با همهی تلاشهای بیهوده خود برای بالا بردن شمار شرکتکنندگان، از این که در این ترفند پیروز نشد، اشکریزان و دلشکسته است. هم اکنون زمان گردآوری نیروهای نومید رسیده است. مشتی نیرومندی که بیشتر مردم بر دهان رژیم زدهاند، مایه لرزش لایه های نومید و کم باور هواداران رژیم خواهد شد. برای نبرد با دلسردی هواداران رژیم که در انتخابات رای دادند، به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نوشت: “برای ۲۵ میلیون نفری که در انتخابات شرکت کردند، پیامک تقدیر و تشکر ارسال شود”.
بخشی از حاکمیت امیدوار بودند که شمار بیشتری از اصلاحخواهان که به سازشکاری سرشناس هستند را به صندوقهای رای بکشانند. از آن جایی که این برنامه این بار با شکست روبرو شده است، آنها هم اکنون بسیار خشمگین هستند.
حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان در بارهی رای ندادن آقای خاتمی نوشت: اقدام این طیف از مدعیان اصلاحات به وضوح و بدون کمترین تردید، همراهی با دشمنان تابلودار نظام بوده است.
حتا آن دسته از اصلاحخواهان که با سازشکاری در انتخابات شرکت کرده اند، نمیخواهند که همراه رژیم ولایتفقیه به درّه بیفتدند.عارف سخن از ژرف شدن روزافزون شکاف “بین ملت و حاکمیت” گفت: حاکمیت معتقد به نزدیک شدن به قله است ولی ملت اوضاع را نامساعد میبیند.
او با گفتن این که شرایط اقتصادی مردم خیلی بد است، خواستار کمک به تنگدستان “با استفاده از ظرفیت خیریه و نهادهای مدنی” شد. جای شگفتی و افسوس است که نمآینده سیاسی اصلاحخواهان به جای خواست دگرگون شدن خط اقتصادی کشور، خواهان گدایی مردم است.
دنبال کردن راه رشد سر مایه داری با اقتصاد نئولیبرالیستی
روشن نیست که گروههای “چپ”ی که هوادار یک لایه بورژوازی انگلی هستند و برای ویژگی “ضدامپریالیستی” رژیم ولایتفقیه دلیل های پنداری می بافند، چگونه میتوانند با وجدانی آسوده چشم به روی دادههای فراوان در بارهی خط اقتصادی رژیم ببندند.
آقای خامنهای در پیام نوروزی خود گفت: اگر بخواهیم جهش تولیدی داشته باشیم، باید اقتصاد را مردمی کنیم باید پای مردم را در عرصه تولید به نحو محسوسی باز کنیم، موانع حضور مردم را برطرف کنیم. شعار امسال “جهش تولید با مشارکت مردم”.
هر کس که با زبان اقتصادی نئولیبرالیستها آشنایی دارد میداند که “مشارکت مردم”، “پای مردم را در عرصه تولید” باز کردن یعنی چه؟
طبقهکارگر و دیگر لایههای رنجبر و تنگدست که پولی برای انجام “جهش تولید” ندارند. خامنهای پس از پیاده کردن “مولدسازی”، هم اکنون با سخن گفتن از “مشارکت مردم” در اقتصاد، مهر پذیرش خود را یک بار دیگر زیر خط اقتصادی نئولیبرالیستی گذاشت.
چند روزی پس از این شعار خامنهای، مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به روشنی گفت: طلا و ارزی که در دست مردم است وارد صنعت نفت و گاز شود. راکد ماندن این سرمایهها اتفاق خوبی نیست و باید با ایجاد تشویق و اعتماد در مردم، در صنعت نفت و گاز به کار گرفته شود و خوشبختانه صندوق توسعه ملی برای سرمایه گذاری در این حوزه مجوز کسب کرده و میتواند از طریق بازار سرمایه طلا و ارز مردم را در حوزه انرژی به کار گیرد.
نیازی به پرسش نیست که چه کسانی دارای سرمایه طلا و ارز هستند؟
در دنباله سخنان مصباحی مقدم در مییابیم که نظام سرمایهداری- دینی خواهان خصوصیسازی هر چه بیشتر صنعت نفت است. او می گوید: حوزههای مشترک نفت و گاز میان ما و همسایگان کمتر مورد توجه قرار گرفته است و لازم است تا در این حوزه سرمایه گذاری صورت گیرد و در این راستا میتوان از منابع داخلی و خارجی بهره گرفت.
سخن گفتن “از منابع خارجی”، همان باز کردن درهای کشور به روی سرمایه امپریالیستی است.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز می گوید: سرمایه گذاری در حوزه انرژی سودآوری بالایی دارد و مردم مشتاقانه در این حوزه سرمایه گذاری کرده و جهش تولید صورت خواهد گرفت.
او برای گمراه کردن مردم از واژه “مردم” سود میجوید، با این که به خوبی میداند که “مردم” پول چنین سرمایهگزاریهایی را ندارند و تنها دوستان خودشان مانند بابک زنجانی و انحصارهای بزرگ نفتی برونمرزی از این گونه سرمایه برخوردار هستند.
اگر کسی تا کنون تردیدی در باره ی پذیرش خط اقتصادی سرمایهداری- نئولیبرالیستی از سوی همهی لایههای بورژوازی انگلی در حاکمیت داشته است، با خواندن سفارشهای نشست پایانی مجلس خبرگان باید حقیقت را در یابد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، سیزدهمین و نشست پایانی مجلس خبرگان رهبری در دوره پنجم به دولت سفارش داده است که “مشکلات داخلی و خارجی کشور در همه بخشها” را با ” کاهش دخالت دولت در اقتصاد و مردمیکردن آن” “حل و فصل” کند.
آقای سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه خاتم الانبیا و کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰، در انتقاد از راست خود به دولت رئیسی می گوید: برای چندمین سال پی در پی رهبر معظم انقلاب نامگذاری سال را با رویکرد اقتصادی و بصورت خاص در باب افزایش تولید انتخاب کردند. بخش شبه دولتی بجای انحصار طلبی و بنگاه داری، باید در نقش Developer عمل نماید و مسیر ورود بخش خصوصی و مردم را به کسب و کارها تسهیل نماید و پس از تثبیت بخش خصوصی و مردمی باید از کسب و کار خارج شود.
ایشان رک و راست آن چه را که دیگران به زبان نمیآورند می گوید. اقتصاد نئولیبرالیستی یعنی دادن رهبری اقتصاد به بخش خصوصی و از میان برداشتن نقش دولت در اقتصاد.
یکی از پیشکشهای نوروزی دولت نئولیبرالیستی ابراهیم رئیسی و کارفرمایانِ آن کمینه دستمزد در سال ۱۴۰۳ است. با این که نرخ تورم هر روز افزایش مییابد، شورای عالی کار بدون دیدسنجی و گفت و گو با کارگران و به سود بورژوازی کمینه دستمزد را بازنمود (اعلام) کرد.
قانون کار پس از انقلاب زیر فشار نیروهای چپ و به ویژه حزب تودهی ایران به ناگزیر بندهای پیش رو به سود کارگران را در درون خود گنجاندهبود. کمینه دستمزد برای زندگی بخور و نمیر کارگران یکی از این بندها بود. کم کم این بندها هم به سود بورژوازی دگرگون شد و هم اکنون افزایش کمینه دستمزد از افزایش نرخ تورم کمتر است. دولت کمینه دستمزد ۱۰ میلیون تومانی را پیشنهاد کرده است و می گوید افزایش بیش از این مایه تورم خواهد شد و باید جلوی آن را گرفت. کارگران برای داشتن یک زندگی که در آن بتوان هزینه اجاره خانه و خوراک را داد، کمینه دستمزد «۱۵ میلیون تومانی» را پیشنهاد کرده اند. برخی از نمایندگان کارگران حتا سخن از ۲۱ و ۲۷ میلیون تومان میکنند. در پی گزارش ها، وزارت بهداشت در راستای تلاشهای دولت برای جلوگیری از افزایش بیش از ۲۰ درصدی مزد، کالری نیازمند روزانه کارگران در سبد خوراکی را کاهش داده است، تا با افزایش دست مزد ۲۰ درصدی همآهنگ شود.
رئیس کمیته مزد کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران به خبرگزاری «ایلنا» گفت: ” نرخ سبد معیشت برای تهران، با توجه به قیمتهای بهمن ماه و برای یک خانوار ۴ نفره با کالری ۳ هزار، ۳۲ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان محاسبه شد و برهمین اساس نرخ سبد معیشت در سطح کشور نیز ۲۶ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان است “.
کسانی که بی هیچ گونه شرمی هنوز از یک لایه بورژوازی در جمهوری اسلامی پشتیبانی می کنند، باید دست کم بدانند که استقلال بدون استقلال اقتصادی معنی ندارد. جمهوری اسلامی نه تنها استقلال اقتصادی ندارد، بل که حتا یک اقتصاد تولیدگرا هم ندارد. بگذارید این گفته را در زیر بیشتر باز کنیم.
آلودگی گسترده و اقتصاد انگلی
اقتصاد جمهوری اسلامی سالها است که در روند ورشکستگی است. تنها صنعت نظامی و بازرگانی انگلی در این سالها گسترش یافته است. محسن رضایی پاسدار پیشین و عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:
گسستهایی که در تبدیل علم به تجارت وجود دارد ما را از صنعتیشدن بازداشته است. ما صنایع زیادی داریم، اما صنعتی نشدیم. ما در یک بخش در حال صنعتیشدن هستیم که همان صنایع نظامی است. اما در کشاورزی و خدمات و دیگر موارد صنعتی نشدیم.»
ما صنایع و کارخانه داریم و در کمیت، بیشتر از کشورهای دیگر دارای صنایع و کارخانه هستیم. اما این بخشها مثل یک جنگل بدون ارتباط باهم مرتب پروژه اجرا میکنند. نزدیک به پنج هزار همت هم در کشور پروژه نیمهتمام داریم، اما این تلاشها که باید با یک متدولوژی تبدیل به زنجیرههای ارزش کند، وجود ندارد.»
به گزارش خبرآنلاین، محمد مهاجری، کنشگر رسانه ای اصولگرا، در کانال تلگرامی خود در باره ی برنامه فضانورد فرستادن دولت به فضا نوشت: مراقب باشید آقای وزیر! ادعاهای بزرگ را کنار بگذارید و فضا را رها کنید. فعلا روی همین زمین مشکل ارتباطات مردم و اینترنت را حل کنید. حواستان باشد لگدتان به دیگ نخورد!
این برنامه بلندپروازانه رفتن به فضا بار دیگر نشان میدهد که تنها رشتهای که اجازه گسترش دارد، تولید نظامی به رهبری بورژوازی نظامی است.
ورشکستگی اقتصاد سرمایه داری جمهوری اسلامی آن چنان آشکار است که حتا سران رژیم هم به ناگزیر این حقیقت را پذیرفتهاند و کمتر به دنبال پوشش آن با دروغگویی هستند. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) منوچهر متکی وزیر امور خارجه پیشین می نویسد که “انقلاب سیاسی ما موفق بود اما در حوزه اقتصادی موفق نبودیم.”
مسعود نیلی اقتصاددان رژیم می گوید: در ۱۰سال اخیر رشد اقتصادی ما نزدیک به صفر بوده است. این درحالی است که حدود ۱۲میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شده، یعنی ۱۲میلیون نفر به کسانی که دور سفره نشستهاند اضافه شده، در حالیکه مقدار غذای روی سفره تغییری نکرده است؛ یعنی سطح درآمد سرانه کاهش یافته است.
آقای خمینی در سخن، کشور را از آنِ کارگران می دانست، ولی یک راه رشد اقتصادی برگزید که چیزی بیشتر از سرمایهداری با رنگ و بوی اسلامی نبود. خمینی به بورژوازی تجاری به رهبری سیاسی هیئت موتلفه میدان داد تا با دزدی از سرمایه مردم ما خود را فربه و پروار کند. پس از آن بورژوازی تجاری، یکی از لایههای بنیانی بورژوازی انگلی در حاکمیت جمهوری اسلامی شده است و هم اکنون با کمک بورژوازی نظامی حاکمیت را سراسر در دست خود دارد.
به گزارش خبرآنلاین، حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده چندین دوره مجلس و استاد علوم سیاسی، درباره دزدی های بورژوازی تجاری (بازرگانی) و وزیر پیشین و بازرگان آزمند صادق محصولی گفت:
“این شخص امتیاز سوآپ نفت گرفته و زمانی که ما برای کشور عراق که تحریم بود، دل میسوزاندیم، او نفت آنان را به ۵۰ درصد قیمت خریده و در مرزهای غرب ایران میفروخت. سپس امتیاز سوآپ گرفته و در مرزهای دیگر همان را به او میدادند و صادر میکرد. او تیلیاردر شده بود و الآن نیز یک مقام سیاسی و در مرکز یک الیگارشی حکومتی است”.
“دهان آقایان از نفت تحریم شده شیرین شده است، شرکت درست کردند و نفت را میفروشند. بعد میگویند تحریم نعمت است.”
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز نوشت که وزیر نفت گفت: در اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز در الجزایر که ۷۰ درصد ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند ما رتبه اول را برای جمعآوری گازهای مشعل و استفاده از آن را کسب کردهایم.
همان گونه که در بالا دیدهایم، این پول هنگفت از فروش فراوردههای نفتی ما به جیب بورژوازی انگلی میرود و طبقهکارگر، رنجبران، تنگدستان و تهیدستان از این همه پول بهرهای نمیبرند.
حتا برنامهریز اقتصاد جمهوری اسلامی سرمایه داری شکاف طبقاتی را می پذیرد. نیلی می افزاید :
البته وقتی گفته میشود درآمد سرانه کاهش پیدا کرده، برای همه اقشار به یک میزان، کاهش درآمد صورت نگرفته است و برخی از اقشار ضعیف جامعه بیشتر از سایرین از این امر لطمه خوردهاند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمد حسین پویانفر، روضه خوان سرشناس، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: آقای دولت! شأن مردم شریف ایران ایستادن در صفهای عریض و طویل برای تهیه گوشت با کارت ملی آنهم کمی ارزانتر از بازار نیست !
به گزارش خبرآنلاین، علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت:
با دقت در شواهد پیرامون شاهد نشانههای فقر سلامت حتی در طبقه متوسط رو به پایین هستیم. به عنوان مثال کاهش استفاده از خدمات درمانی در حوزههایی نظیر دندانپزشکی یکی از این موارد است. سلامت و آموزش که دو رکن اساسی عدالت در جامعه هستند، طبقاتی و غیر پاسخگو به طبقات پایین شده است
هم زمان میبینیم که دزدان فراوان از دوستان و آشنایان حاکمیت در روز روشن بدون هیچ ترسی و یا پیامدی به دزدی سرمایه مردم می پردازند. پس از دزدی چنین تخته فرش بسیار گرانبها از کاخ سعدآباد، دزدی چند میلیارد دلاری چای نبش، هم اکنون امام جمعه تهران برای پس نماندن از قافله دست به کار شده است. کاظم صدیقی، امام جمعه تهران، یک زمین چهار هزار متری در شمال تهران را به نام خود و فرزندانش سند زد. بهای این زمین ۴۲۰۰ متری، در شمال شرق مدرسه علمیه امام خمینی «هزار میلیارد تومان»، یا ۲۵ میلیون دلار است.
مانند همیشه در دستگاه آلوده جمهوری اسلامی نمیداند که چگونه این کار انجام شده است و خود آقای امام جمعه “دیندار” می گوید که از این “جعل و خیانت” آگاهی نداشتهاست. جعفرزاده ایمنآبادی نماینده پیشین مجلس از اژهای پرسید که “چرا به فساد نهادههای کشاورزی و چای دبش دولت رئیسی ورود نمیکنید؟”
سازش با امپریالیسم امریکا
پس از انتخابات اسفند ماه که در آن نظام سرمایهداری- دینی جمهوری اسلامی نتوانست که از مردم “مشروعیت” بگیرد، هم اکنون همهی تلاشهای رژیم ولایتفقیه برای سازش با امریکا هست، تا با برداشتن تحریمهای گتسرده باد تازهای به اقتصاد کشور دمیده شود.
البته امریکا که از سیلی مردم به رژیم ولیفقیه به خوبی آگاه هست، از سیاست تازیانه و هویج سود می جوید، تا در گفت و گو با جمهوری اسلامی به امتیازهای بیشتری دست یابد. آمریکا ناجی شریفی زیندشتی و بریتانیا عضوهای یگان ۸۴۰ سپاه پاسداران را تحریم کرد.
روزنامه فایننشال تایمز می نویسد که دیدار «پنهانی» ایران و آمریکا در مسقط برای برداشتن «تحریم» و «تنش زدایی در دریای سرخ» انجام شد. یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا گفت: «ما کانالهای زیادی برای انتقال پیام به ایران داریم»
گفته شده که برِت مکگورک، مشاور کاخ سفید در امور خاورمیانه و آبرام پیلی فرستاده آمریکا در امور ایران و علی باقری کنی، معاون وزیر خارجه ایران و مسئول مذاکرات اتمی، رهبری گفت و گوها را در دست داشتند.
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) گزارش داده است که گفتگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در عمان انجام شده، ولی «صرفاً به چارچوب مذاکرات رفع تحریم بوده است.»
به گزارش خبرآنلاین، علی ربیعی در روزنامه اعتماد در این باره نوشت:
در آخرین روزهای سال در روزنامه دولت خواندم «تبادل پیامها و گفتوگوهای غیر مستقیم در عمان میان ایران با امریکا پیرامون رفع تحریمها در جریان است» (ایرنا، ۲۴ اسفند ۱۴۰۲.) البته واقف هستیم عبارت «رفع تحریم» برای نشان دادن اقدامی جدید، جایگزین واژه «برجام» که هدف آن رفع تحریم و غیر امنیتیسازی ایران بوده، شده است.»
پیش از آن رژیم با شیطان کوچک آشتی کرده بود. دولت ابراهیم رئیسی با هدف کاهش پیامدهای فشار غرب به دنبال بهبودی پیوند کشور با کشورهای دوروبر خلیج فارس است. رژیم با امارات متحده عربی هم در گفت وگو برای آشتی است. عربستان و جمهوری اسلامی در پی آشتی با هم پیمان بستند که به گروه های اپوزسیون هم دیگر کمک نکنند. ایران به رایزنی با انصارالله برای پایان جنگ بی پایان یمن زمینهسازی می کند. عربستان سعودی هم باید پشتیبانی از گروههای تروریستی در استان سیستان و بلوچستان، سازمان های رادیکالی مانند جیشالعدل، نیروهای جداییطلب عرب در خوزستان و مجاهدین خلق پایان دهد.
این تنها امپریالیسم امریکا نیست که از شکست رژیم در انتخابات برای فشار به جمهوری اسلامی سود می جوید، امیر کویت در سفر خود به امارات عربی متحده میدان گازی آرش و جزیره های سهگانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک خلیج فارس را بخشی از کشورهای عربی دانست.
آن هایی که سیاست جمهوری اسلامی در برابر یورش ارتش فاشیستی به غزه را بهتر از کشورهای عربی می دانند و آن را “ضدامپریالیستی” می خوانند باید بدانند که به گزارش خبرآنلاین، حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه ایران در گفتوگو با خبرنگاران درنشست شورای وزیران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی مانند عربستان، ترکیه و اردن درباره ی غزه در جده گفت: کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطین اختلافنظر جدی ندارند.
سازش در باره ی ارزش ها و سرکوب ایستادگی ها
دادههای فراوانی نشانگر این است که لایههای گوناگون بورژوازی انگلی برای “حفظ نظام” به سازشهایی با هم رسیدهاند. در پی این سازشها فشار بر آزادیهای مدنی کمتر می شود.
به گزارش مشرق، «سپهر خلجی» رئیس شورای اطلاع رسانی دولت گفت: “برای اولین بار سند موسیقی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید؛ این اقدام بزرگی برای حوزه موسیقی بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دوره انجام داد و در ۴ دهه گذشته بی سابقه بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما هم دستور اکید به استانداران داده ایم که مجوزهای قانونی که دستگاههای دولتی و وزارت ارشاد صادر می کنند، مکلف به اجرا هستند؛ ما برخورد سلیقهای در این موضوعات نداریم و مراحل قانونی همه مجوزها طی شده است.”
به گزارش خبر آنلاین, امیرحسین بانکیپور عضو مجلس شورای اسلامی, نماینده مدافع لایحه عفاف و حجاب در شبکه تلویزیونی استان اصفهان گفت: گفت: «یک روش، گشت ارشاد بود که همه مخالف بودند که بخواهد به طور مستقیم با افراد برخورد شود. روش دیگر برخورد قضایی شود و همه مستقیم به دادگاه معرفی شوند که این هم روش درستی نبود بخواهیم این همه پرونده کیفری درست کنیم.»
وی افزود: «تمام ارکان نظام به این جمعبندی رسیدند که جریمه را اعمال کنند. هم شورای عالی انقلاب فرهنگی، هم شورای عالی امنیت ملی، هم قوه قضاییه، هم مجریه، هم مجلس، هم شورای نگهبان، همه ارگانها موافق بودند.»
به سخن دیگر, همهی لایههای بورژوازی انگلی به این نتیجه رسیدهاند که نیازی به برخورد سرکوبگرایانه ددمنشانه در برابر پوشش زنان نیست. زنان به ویژه بخش جوان آن به پوشش دینی تن در نخواهند داد و اگر نمیتوان همهی آن ها را مانند مهسا و آرمیتا کُشت پس بهتر است که به شیوه فشار اقتصادی آنها را رام و آرام کرد.
همراه با این کوتاه آمدن در برابر پوشش زنان ما می بینیم که کُشتار فرزندان خلقهای کرد، عرب و بلوچستان هم چنان دنبال میشود. جریمه کردن بد حجابان و نه دستگیری و زندان، نه تنها به آزادی زنان آزادیخواه ما مانند سپیده قلیان نیانجامیده است، بلکه فشار بر زندانیان سازشناپذیر بیشتر هم شده است.
پایان سخن
پس از سیلی جانانه مردم، جمهوری اسلامی در روند پیاده کردن برنامه زیرکانه خود برای گریز از بحران و افزودن به زندگی انگلی خود است.
بار دیگر ولیفقیه به نمایندگی از بورژوازی انگلی به دنبال کردن خط اقتصادی سرمایهداری- نئولیبرالیستی پافشاری کرد. دولت در روزهای نخست سال نو یک بار دیگر سرشت ضدکارگری و نئولیبرالیستی خود را نشان داده است.
همزمان روشن شده است که هیچ یک از لایههای بورژوازی انگلی نه خواست و نه برنامهای برای صنعتی کردن کشور دارند.
ما پیشتر گفته بودیم که بورژوازی بوروکراتیک و مالی چندان دلبستگی به ارزشهای دینی ندارند و تا آن جا از آن بهره میگیرند که به سود انباشت سرمایه خود باشد. هم اکنون تردیدی نیست که این دو لایه بورژوازی انگلی، بورژوازی تجاری و بورژوازی نظامی را وادار کردهاند که برای “حفظ نظام” در باره ی پوشش زنان و موسیقی کوتاه بیاید.
در بارهی سیاست برونمرزی، به ویژه گفت و گو با امریکا، رژیم سیاست سازشکاری را در پیش گرفتهاست، ولی بورژوازی تجاری و بورژوازی نظامی دلشان می خواهد که از میان برداشتن تحریمها را به نام خود بنویسند.