1

مصرف گرایی یا رفاه اجتماعی ديالكتيك نياز به كالا و نياز به مصرف!

مقاله شماره: ١٣٩٥ / ٣٤ (١٣ تير)

واژه راهنما: تئوريك. سياسي

علم تبليغات، پيوند سوداگرانه ميان روانشناسي و جامعه شناسي بورژوايي. «تكثرگرايي و دموكراسي»، نام رمز براي حفظ سلطه نظام سرمايه داري!

رفيق سيامك در باره اهميت مبارزه براي انتقال تئوري ماركسيستي به درون طبقه كارگر و روشنفكران انقلابي مي نويسد:

موضوعی‌ که رفیق عاصمی (در مقاله ي ”نوك نيزه ي نبرد ايدئولوژيك- فرهنگي- مدني) مطرح کرده است (١) در کنه خود بیان اختلاف بین تولید سوسیالیستی و تولید سرمایه داری کالا است. این موضوعی است اساسی‌ که به نوبه خود باید به طور وسیع و علمی‌ آن را تحلیل کرد. اما آن چه به اختصار می توان گفت، این است که سرمایه داری برای ادامه حیات مجبور به تولید مداوم است. و برای موفقیت در این کار، علم تبلیغات را با پیوند سوداگرنه بین روانشناسی و جامعه شناسی‌ اختراع کرد، تا بتواند نیاز به مصرف را از اصل طبیعی نیاز به کالا جدا کند.

کالاهای زیادی فقط برای رفع روانی اشتیاق به مصرف خریداری می شود. كالاهای زیادی هم برای نشان دادن موقعیت اجتماعیِ خریدار، خریداری می شود. اقتصاددانان سرمایه داری حتا مدل قیمت گذاری این کالاها را از کالاهای معمولی جدا کرده‌اند. به طور مثال، تعداد فروش ساعت های لوکسِ رولکس با پایین آمدن قیمت، بالا نمی رود، بلکه برعکس، پایین می آید. چرا که موقعیت خود را برای نشان دادن جایگاه اجتماعیِ طبقاتیِ خریدار، با تقليل قيمت کمی ا‌ز دست داده است.

برای همين است كه اصل در سرمايه داري، بر مصرف است و نه بر برآوردن احتیاج واقعی‌ مردم برای بهبود شرایط زندگی‌. پارادکسِ مصرف سرمايه دارانه ي کالاهاي مورد نيازهاي واقعي مردم در این است، که حتا در آن جا که شرایط سخت زندگی‌ را بهبود می‌دهد، مانند یک ماشین لباسشویی، به خاطر اصل مصرف گرایی بعد ا‌ز دو سال باید آن را با یک ماشین جدید عوض کرد. این، یعنی‌ نیروی کار بیش تری باید فروخته شود که در نهایت موجب اضافه کاری و بد شدن شرایط زندگی‌ می شود که استرس، اضطراب و غیره ا‌ز عواقب آن است.

بر عکس، این گونه کالاها در کشورهای سوسیالیستی مدت مصرف تقریبا نامحدود داشتند.
ولی‌ این دولت‌ها ا‌ز ترس افتادن به دام مصرف گرایی ا‌ز بهبود کالایی شهروندان خود کمی غفلت کردند. می‌بایست خانه یک شهروند سوسیالیستی آنقدر مجهز به این وسائل باشد که او به قول گورکی بتواند فراغت کافی‌ برای ارتقأ بشری خود و لذت ا‌ز زیبایی‌های طبیعت داشته باشد.

بحث بسیار جالبی است که امیدوارم در آینده بتوانیم آنرا به طور وسیع و علمی‌ ادامه بدهیم.

سیامک

اضافه شد

«تكثرگرايي و دموكراسي»، نام رمز براي حفظ سلطه نظام سرمايه داري!

رفيق عزيز سيامك توجه را به نكته پراهميت ”جبر توليد“ در نظام سرمايه داري و پرداختن وسيع و علمي به آن جلب مي كند. اين، توجه به عمل به تداوم وظيفه سوسياليستي حزب توده ايران است. انتقال مضمون ”اقتصاد سياسي“ سوسياليستي به درون طبقه كارگر كه با سخنان به جاي اين رفيق بايد سازمان داده شود كه در تداوم اجراي وظيفه سوسياليستي حزب توده ايران قرار دارد، در بحث حاضر به معناي انتقال مضمون ”اقتصاد سياسي“ سوسياليستي به درون طبقه كارگر است. وظيفه اي كه عمل به آن، نيروهاي حامل خود را به وجود خواهد آورد و تقويت خواهد كرد.

در ”اقتصاد سياسي“ي نظام سرمايه داري، همان طور كه رفيق سيامك نشان داد، ما با يك تضاد دروني روبرو هستيم كه عبارتست از ”توليد به خاطر توليد“ كه به منظور مصرف گرايي انجام مي شود كه به نوبه خود در خدمت توليد است!

به سخني ديگر، جنبه انسان دوستانه توليد به منظور برطرف نمودن نيازهاي واقعي مردم، در نظام سرمايه داري گم شده است! امري كه از ديدگاه انسان شناسي (انتروپولوژيك) گامي عليه سلامت و بقاي هستي گونه ي انساني است. هستي اي كه تنها در هماهنگي با محيط زيست و كليت هستي بر روي زمين قرار دارد و تضمين مي گردد.

 

يك نمونه مشخص را مورد توجه قرار دهيم كه در نوشتاري ديگر نيز به آن اشاره شده بود. در اتحاديه اروپا در چندين ماه گذشته مبارزه ي مردم در كشورهاي مختلف به منظور ممنوعيت مصرف ماده شيميايي ضدآفتي با نام ”گليفوسات“ ادامه دارد كه يك شركت آمريكايي توليد مي كند. تمديد مصرف اين ماده براي ١٨ ماه مورد تائيد ”كميسيون اروپايي“ قرار گرفت. (٢).

برخي از تحقيقاتِ دانشمندان مربوطه، خطر توليد سرطان را نزد انسان توسط اين ماده مورد تائيد قرار داده است. اين ماده همچنين با نابودي و نسل كشي بسياري از انواع حشرات ضروري براي چرخه هستي گياهي، ازجمله زنبور عسل همراه است. باوجود اين، دولت اتحاديه اروپايي كه خادم نظام سرمايه داري است، به بهانه آن كه تحقيقات ديگري نيز وجود دارد كه خطر سرطان زاييِ اين ماده شيميايي را نفي مي كند، در روز پيش و با وجود راي منفي ٥٢ درصد از مردم انگلستان به اين اتحاديه كه سياست ”رياضت اقتصادي“ را به زحمتكشان تحميل مي كند، به سود تداوم توليد و مصرف اين ماده شيميايي راي داد. به سخني ديگر، جنبه انسان دوستانه ي نگرش به روند انسان شناسي جامعه، نقشي در تصميم گيري نمايندگان دولت هاي در خدمت نظام سرمايه داري در اتحاديه اروپايي ندارد!

جاي وظيفه حفظ شرايط هستي انسان و محيط زيست در چرخه توليد سرمايه داري را هدف سودورزي و انباشت سرمايه به سود لايه اي از مالكين ابزار توليد اشغال كرده است كه خودخواهانه مي خواهند  آن را به مردم همه كشورها تحميل كنند. به اين منظور اين توليد به منظور ”مصرف گرايي“ را «ايجاد شغل و كار» ناميده و منافع خود را به مثابه منافع كل جامعه مي نمايانند.

 

«تكثرگرايي و دموكراسي»، نام رمز براي حفظ سلطه نظام سرمايه داري!

برخي از مبلغان اين ايدئولوژي ضد انساني، آن را «تگثرگرايي» و «دموكراسي» مي نامند (٣). از اين رو مبارزه با اين انديشه ي ايدئولوژيكِ در خدمت نظام سرمايه داري، امروز از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، زيرا هدف توليد به خاطر مصرف گرايي به نابودي زندگي بر روي زمين منجر مي شود.

آري، يكي از تضادهاي عمده در دوران كنوني كه بايد با نبردي انسان دوستانه آن را افشا نمود، مبارزه عليه هدف توليد به خاطر مصرف گرايي است! بايد با انتقال آگاهي طبقاتي در باره ”اقتصاد سياسي“ نظام سرمايه داري، هم زمان نبردي ايدئولوژيك- مدني- فرهنگي را سازمان داد!

پيشنهاد رفيق سيامك در اين زمينه، بسيار به موقع مطرح مي شود و بايد اميدوار بود، با شركت وسيع صاحب نظران با موفقيت به پيش برده شود.

١- نگاه شود به مقاله ”نوك نيزه ي نبرد ايدئولوژيك- فرهنگي- مدني! شماره ٩٥/٣٢ http://www.tudehiha.com/lang/fa/archives/2805).

٢- ”كميسيون اروپايي“ كه نقش دولت مركزي را در اين اتحاديه ايفا مي كند كه از مجموعه افرادي تشكيل مي شود كه از طرف مردم كشورهاي اروپايي انتخاب نشده اند، بلكه به عنوان ”مامور“ از طرف دولت هاي هر كشور در اين ارگان منصوب مي شوند – واقعيتي كه سرشت ”غيردموكراتيك“ بودن اين ارگان و اتحاديه اروپايي را به راحتي قابل شناخت مي سازد، كه حتي در تضاد است با ظاهرِ تعريف ”دموكراسي بورژوازي“.

٣- نگاه شود به مقاله ”لوبي يسم يا نبرد طبقاتي؟“ و ابرازنظرها نسبت به آن در اخبار روز (بخش ديدگاه، ٦ تير٩٥) www.ahkbar-rooz كه در ادامه بخش هايي از آن نقل مي شود: ابرازنظر كننده اي با عنوان ”وجود جمع هاي مختلف، تكثرگرايي در حوزه انديشه، دموكراسي در حوزه سياست“، مي نويسد: «در زيست جمعي كه با توجه به مشتركاتي حادث مي شود [و] ساختار سياسي خاصي برقرار» مي گردد، «فرديت هايي در جمع هاي مختلف خود را سازماندهي» مي كنند و «با قدرت مانور خاص خودشان … شرايط زيست مناسب را براي زيست جمعي فراهم» مي كنند!

اين برداشت به عنوان مضمون مشخص «لوبي يسم» در خدمت حفظ نظام سرمايه داري ارزيابي شد كه هدف آن «ابدي ساختن نظام سرمايه داري و استثمار انسان از انسان است»! به موضع به طور مجزا باز هم پرداخته خواهد شد.