1

بی‌بی‌سی» فارسی، جنبش کارگری، و مبارزهٔ دشوار با سیاست‌های نولیبرالی»

در برنامه “۶۰ دقیقه” تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی، شنبه، ۲۶ آبان‌ماه /۱۷ نوامبر، در مصاحبه‌ای ظاهراً به‌قصد بررسی اعتصاب و اعتراض‌های کارگران نیشکر هفت‌تپه، حجت قندی، اقتصاددانی از آمریکا یک مصاحبه شونده و در برنامه صبحگاهی رادیوی بی‌بی‌سی فارسی، علی افشاری، فعال سابق دانشجویی، در همین ارتباط یک مصاحبه‌شونده دیگر بود و هر دو نفر نیز اظهاراتی کردند.

در هر دو برنامه تلویزیونی و رادیویی، مصاحبه شوندگان بدون توجه به عمق اعتراض‌های کارگران و نادیده گرفتن اینکه کارگران پایان دادن به اداره این کارخانه خصوصی‌سازی‌شده به‌و‌سیله کسانی که با مزایده صاحب آن شده‌اند (در سال ۱۳۹۴) و واگذار شدن دوباره آن به دولت و همچنین به‌عهده گرفتن نقش اصلی در هدایت پروسه تولید این کارخانه از سوی کارگران مجتمع را خواستار شده‌اند این‌طور القا می‌کردند که مشکل خصوصی‌سازی- یا به‌عبارت دیگر سیاست‌های نولیبرالیستی- نیست، بلکه مشکل بد اجرا شدن این برنامه (یعنی خصوصی‌سازی) بوده است. اینکه بی‌بی‌سی و “کارشناسان” مدعو که قاعدتاً می‌بایست به‌دقت دست‌چین شده باشند از مطرح کردن مسائل کارگران با چاشنی تحریف واقعیت‌ها چه هدف‌هایی را دنبال می‌کنند در مطلبی دیگر می‌تواند بررسی شود. اما این نکته را باید یادآوری کرد که رسانه بی‌بی‌سی و دیگر رسانه‌های فارسی‌زبان متعلق به دولت‌های فرانسه، آمریکا و جز این‌ها، معمولاً با اقتصاددانانی مصاحبه  می‌کنند که پشتیبان اقتصاد نولیبرالی‌اند. در طول یکی دو هفته گذشته این کارشناسان اقتصادی که دربارهٔ مسائل مختلف اقتصاد ایران مرتباً به اظهارنظر می‌پردازند، سخنانی مشابه با سخنان این دو مصاحبه‌شونده و در جهت پشتیبانی از خصوصی‌سازی گفته‌اند. خبرگزاری تسنیم، ۲۷ آبان‌ماه، در گزارشی به‌همین منظور و به‌نقل از اسدی، یکی از کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه، می‌نویسد: “پیش از این وضعیت شرکت آن‌قدر خوب بود که ‌استخدام ‌در شرکت نیشکر هفت‌تپه به آرزویی برای جوانان تبدیل شده بود و هر جوانی که استخدام می‌شد به‌راحتی ازدواج می‌کرد و در منطقه ساکن می‌شد اما امروز کارمان به جایی رسیده که کارگران شهرداری هم با ترحم با ما برخورد می‌کنند.” سایت مردم‌سالاری آنلاین، ۲۷ آبان‌ماه، می‌نویسد: “مدیرعامل شرکت نیشکر هفت‌تپه که با تأیید قوه قضاییه مشخص شده که متواری است، فردی به‌نام امید اسدبیگی است. امید اسدبیگی، سهامدار اصلی شرکت هفت‌تپه است و از طریق شرکتی که خود مدیرعامل آن است، یعنی شرکت آریاک، نسبت به خرید هفت‌تپه اقدام کرده است. جالب است که شرکت آریاک قدمتی ندارد و در سال ۱۳۸۸ تأسیس شده است. عملیات احداث کارخانه هفت‌تپه در سال ۱۳۳۸ آغاز شد و بدین ترتیب با خصوصی‌سازی، یکی از قدیمی‌ترین شرکت‌های کشور به شرکتی نوپا واگذار شد.” در هفته‌های گذشته، شنیده‌ها حاکی از این بود که سهامداران هفت‌تپه، جزو متخلفان ارزی هستند. به‌عنوان مثال: “فردی در خوزستان شرکتی را خریداری کرده و از سال ۹۴ تا ۹۶، ۸۰۰ میلیون دلار گرفته است و تا کنون تعهدات ارزی خود را انجام نداده و در حال حاضر نیز متواری است.” برخی در فضای مجازی ادعا کردند که منظور دادستان تهران [از فردی]، مدیرعامل شرکت هفت‌تپه است.” نگرانی‌های فزاینده در ارتباط با بیداری کارگران نیز باعث شده است که اظهاراتی متفاوت را در رسانه‌ها شاهد باشیم. محمد سلامتی (که قبلاً در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی فعال بود) در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، ۲۸ آبان‌ماه، می‌گوید: “امروز اگر افرادی به اقتصاد بازار معتقد باشند و بگویند همه این مسائل باید توسط بازار انجام شود و عرضه و تقاضا نقش ایفا کند، هیچ کاری پیش نخواهد رفت و این طرز تفکر امروز جواب نمی‌دهد.” روزنامه رسالت، ۲۹ آبان‌ماه، می‌نویسد: “اسماعیل بخشی، نماینده کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه در این زمینه گفته است: ٬تقریباً ۱۵ سالی است که اوضاع شرکت نابسامان است ولی نه به آن صورت که شرکت به گِل بنشیند اما از زمستان ۹۴ که دولت، این شرکت را رسماً به بخش خصوصی واگذار کرد، روزبه‌روز این کشتی در گِل فرورفت و درحال حاضر اصلاً تکان هم نمی‌خورد. مسئولیت شرکت به دو جوان سپرده‌ شده که کار آنها تولید نیست، آنها بازرگان بودند و با زدوبندهای دولتی به چین سفر می‌کردند و کار واردات انجام می‌دادند. همچنین شرکت‌های ورشکسته را با قیمت ارزان می‌گرفتند و با برند آنها (شرکت‌ها) که به‌اصطلاح می‌خواهند آن شرکت‌ها را سرپا و احیا کنند، تسهیلات مجدد دریافت می‌کردند ولی باز واردات خودشان را انجام می‌دادند. آنها هفت‌تپه را گرفتند و متوجه شدند که نمی‌توانند آن را اداره کنند.٬” هفته گذشته حسن روحانی در سخنانی که در خوی ایراد کرد ازجمله گفت: “در شرایط امسال در شرایط سال آینده مردم ما با امیدواری کامل به آینده ایران نگاه کنند. نخواهیم گذاشت فشارهای آمریکا و صهیونیست‌ها زندگی مردم را با مشکلات بزرگ روبرو کند” [روزنامه ابتکار، ۲۹ آبان‌ماه].

اولین بار نیست که روحانی به چنین یاوه‌گویی‌هایی می‌پردازد، اما برای محک زدن این لاطائلات معمول از سوی حسن روحانی، مطلب بهار نیوز، ۲۹ آبان‌ماه، روشن کننده است. این سایت خبری در مطلب خود ازجمله می‌نویسد: “با نگاهی به رفتار و گفتار رسانه‌ها و مسئولان دولتی می‌توان به این نتیجه رسید که ظاهراً آنچه از سوی کارگران معترض مطرح می‌شود اندازه ارزنی نیز برای دولت اهمیت ندارد. رسانه‌های حامی دولت روزه سکوت گرفته‌اند و مسئولان دولتی نیز به‌شکلی رفتار می‌کنند که گویی اصلاً جایی به‌نام نیشکر هفت‌تپه وجود خارجی ندارد چه برسد به آن که صدای اعتراض کارگران را بشنوند. به‌واقع در چنین شرایطی چگونه می‌توان امیدی به بهبود اوضاع داشت هنگامی‌که دولت ثروتمند تمایلی برای برنامه‌ریزی جهت پرداخت حق‌وحقوق حداقلی کارگران هم ندارد و آنان را به‌رسمیت نمی‌شناسد؟ ” [!]

کارگران نیشکر هفت‌تپه در طول چند هفته گذشته به اعتراضات خود ادامه داده‌اند. آنان خواست‌هایی مشخص دارند. شرکت نیشکر هفت‌تپه به‌ظاهر به بخش خصوصی واگذار شده است. خریدارانش هم قاعدتاً باید وابستگان به مقام‌های حکومتی باشند. خریداران نه‌تنها در جهت پیشرفت این کارخانه اقدامی نکرده‌اند، بلکه تسهیلات بانکی را دریافت کرده‌اند و آن‌ها را در اموری دیگر به‌کار گرفته‌اند. کارخانه نیشکر هفت‌تپه گوشه‌ای کوچک از مصیبت‌های خصوصی‌سازی در ایران است که زندگی هزاران نفر از زحمتکشان میهن را با معضل‌هایی جدی مواجه کرده است. صرف‌نظر از اینکه سرنوشت کارخانه نیشکر هفت‌تپه و کارگرانش به کجا ختم ‌شود، رویدادهای اخیر در این مجتمع و حرکت کارگرانش را باید نقطهٔ ‌عطفی در مبارزات زحمتکشان دانست. برای مبارزه با سیاست‌های نولیبرالیستی و مقابله با دولت نولیبرال و تبلیغ هواخواهانهٔ این سیاست‌های خانمان‌برانداز نولیبرالی و ازجمله خصوصی‌سازی از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی، جنبش کارگری مبارزه‌ای دشوار در پیشِ‌رو دارد.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۶۵،‌ دوشنبه ۵ آذر ماه