«حاكميت طبقه كارگر» يك امكان تحقق پذير است!«بگذار مرا خام پندار بنامند»!
مقاله شماره: ۱۷
اقتصاد سياسي اي كه «همه موانع را با “خصوصي سازي” از سر راه غارت ثروت هاي متعلق به مردم بر طرف ساخته است، تا انباشت سرمايه را بدون هر مرز و محدوديتي ممكن سازد». آن ها كه با موضع ضد توده اي و ضد كمونيستي، و يا حتي از موضعي به اصطلاح “عاقلانه”ي «عقل سليم» خود که منطبق است با تائيد “واقعيت موجود”، همراه شرايط گام برمي دارند كه شما از آن ها نام برديد. آن ها بايد با صراحت پاسخ دهند كه آيا از دید خود چنين شرايطي را به عنوان سرنوشت ميلياردها انسان در ايران و جهان خواستارند؟ اقتصاد سياسي ضد مردمي اي كه منافع ملي ايران را نيز به باد مي دهد و كشور را به نومستعمره ي اقتصاد جهاني امپرياليستي بدل ساخته است!؟
نفی “اختلاف طبقاتی” و یا “طبیعی” ارزیابی نمودن آن، یک استدلال نیست! یک تز اثبات نشده است!