«وطن پرستي» داريم تا «وطن پرستي»! نگرشي به جنس «وطن پرستي»!

image_pdfimage_print

مقاله شماره: ١٣٩٤ / ٣٠ (١٣ مرداد)

واژه راهنما: معيار سنجش محدوديت آزادي و تعميق نبرد طبقاتي.

معيار براي سنجش شدت سركوب آزادي در ايران، شدت رنجي است كه بايد زنان زحمتكش با دستمزد سه بار زير مرز فقر و يا محروم بودن زنان حتي از تماشاي بازي واليبال و يا تعقيب به خاطر رعايت نكردن ”پوشش اسلامي“ تحمل كنند.

معيار تشديد نبرد طبقاتي در ايران، شدت توده اي ستيزي ي دستگاه هاي تبليغات ارتجاع حاكم در نظام سرمايه داري است. در اين صحنه، نقش «عملة ارتجاع» (احسان طبري)، نقشي چشم گير و در عين حال افشا كننده براي سنجش تعميق تضاد اصلي در جامعه است.

”امير ايراني“ در ابراز نظري نسبت به مقاله اردشير قلندري با عنوان ”شادي هاي گذرا!“ (اخبار روز ٣١ تير ١٣٩٤)، موضع «يك وطن پرست ايراني» را در برابر موضع «يك توده اي»، «وطن پرستي» را در برابر «توده اي» بودن قرار داد! ادعايي ميان تهي و غير مستدل!

 

موضع توده اي ها و حزب توده ايران در دفاع از منافع ملي ايران و حراست از ميهن كه آن را «ميهن دوستي ترقي خواهانه» مي نامند، شفاف و از صراحت برخوردار است!

به برخي از اين مواضع اشاره كنيم و آن را با «ميهن پرستي»ي از جنس مدعيان  مقايسه نمايم؟!

١- توده اي ها و حزبشان مخالف بي چون و چراي اجراي برنامه ديكته شده توسط سازمان هاي مالي امپرياليستي هستند كه قريب به سي سال است كه در ايران به مورد اجرا گذاشته شده است. اين برنامه كه در خدمت انباشت سود و سرمايه در نظام سرمايه داري جهاني شده امپرياليستي قرار دارد، خواستار نقض قوانين ملي كشورها است. مقرر مي دارد كه براي سودورزي سرمايه مالي امپرياليستي، بايد همه قوانين حمايتي از توليد داخلي ملغي گردد، بايد با ”آزاد سازي اقتصادي“، كليه قوانين اجتماعي حامي زحمتكشان لغو شود، بايد با اعمال برنامه ”خصوصي سازي“، ثروت ها و منابع ملي به صاحبان سرمايه ي سوداگر مالي داخلي و خارجي به فروش رسانده و وجب به وجب، سرزمين هزاران ساله خلق هاي ايراني براي هميشه به مالكيت آن ها واگذار گردد! خواستار آنند كه ”آينه و شمعدان نقره عروس“ كه مي تواند تنها يك بار به فروش رسانده شود، براي هميشه به مالكيت آن ها در آيد!

توده اي ها و حزبشان اجراي اين سياست ضد ملي و ضد مردمي را خيانت به منافع ملي ايران و به حراست از تمايت ارضي آن ارزيابي مي كنند!

موضع «وطن پرستي» مدعياني از جنس  ”امير ايراني“ در اين باره چيست؟

٢- توده اي ها و حزبشان ”حكم حكومتي“ غيرقانوني ”رهبر“ را كه در سال ١٣٨٥ به منظور نقض اصل هاي ٤٣ و ٤٤ قانون اساسي صادر شد، يك خيانت ضد ملي، خيانتي به منافع ملي مردم ايران ارزيابي مي كنند.

اين ”حكم حكومتي“ وجاهت قانوني ندارد، زيرا تغيير اصل هاي قانون اساسي تنها با همه پرسي عمومي مجاز است. اين اقدام غيرقانوني ”رهبر“ كه ”شرايطِ به اصطلاح ”قانوني“ي اِعمال آن در زمان رياست جمهوري احمدي نژاد پايه ريزي و اكنون به دست رئيس جمهور روحاني به وسعت ادامه دارد، خيانتي است كه شرايط به اصطلاح ”قانوني“ مورد نياز سرمايه مالي امپرياليستي را براي تبديل ايران به نيمه مستعمره اقتصاد جهاني شده امپرياليستي در اختيار امپرياليسم قرار داده و نشان وابستگي حاكميت نظام سرمايه داري كنوني در ايران به اقتصاد امپرياليستي است.

خيانتي كه در نگاه مردم ايران و در مركز آن زحمتكشان يدي و فكري در همه لايه بندي هاي كنوني آن، محكوم است!

موضع «وطن پرستي» مدعياني از جنس ”امير ايراني“ در اين باره چيست؟

٣- توده اي ها و حزبشان پايمال كردن اصل ٢٦ قانون اساسي بيرون آمده از دل انقلاب بهمن توسط حاكميتي كه به مظهر خيانت به منافع ملي مردم ايران تبديل شده است را اقدامي ضد مردمي ارزيابي مي كنند كه به اين منظور توسط رژيم ديكتاتوري به مورد اجرا گذاشته مي شود، تا با ايجاد خفقان عمومي، سياست ضد ملي خود را به مورد اجرا بگذارد. سياست ضد مردمي و ضد حقوق قانوني مردم ميهن ما، روي ديگر سياست ضد ملي رژيم ديكتاتوري ولايي است! وحدت منافع سركوبگرانه و ضد ملي نظام حاكم سرمايه داري انكارناپذير است!

اوج سرشت ضد مردمي و ضد ملي اين سياست خائنانه را مي توان در برخورد رژيم ديكتاتوري به حقوق زحمتكشان ايران، به ويژه عليه زنان ايراني و خلق هاي ساكن اين سرزمين چند هزار ساله دريافت. عملكرد ضد مردمي و ضد ملي ديكتاتوري شفاف است و صراحت دارد!

موضع «وطن پرستي» مدعياني از جنس ”امير ايراني“ در اين باره چيست؟

٤- تفاوت موضع و ارزيابي مردمي- دموكراتيك و ملي- ضد امپرياليستي ي شفاف و صريح توده اي ها و حزبشان و «وطن پرستي» از جنس مدعيان رنگارنگ آن است كه توده اي ها از منافع زحمتكشان و ميهن دوستان ايراني دفاع مي كنند، كه دفاع از منافع كل مردم ايران است! در حالي كه «عمله» ارتجاع دفاع از منافع طبقات و لايه هاي حاكم سركوبگر و وابسته به نظام اقتصاد امپرياليستي را وظيفه خود مي دانند. صراحت اين «وطن پرستي» در وابستگي به امپرياليسم در نظر ابراز شده مشهود است!

٥- آيا در چنين شرايطي مي توان تعجب كردن كه «وطن پرستي» از جنس مدعيان رنگارنگ، چاره ديگري داشته باشد جز ”مكيدن بر پستانك كپك زده“ شوروي ستيزي و توده اي ستيزي؟ متوصل شدن به ”دستاوردهاي“ شكنجه گران آبرو باخته؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *