رژیم ولایت فقیه می کوشد که “چپ”های خوش بین را در تور “ضدامپریالیستی” خود به دام بیندازد. کارگردانان این برنامه و سربازان پشت پرده “امام زمان” با نام پژوهشگرانی که “نگاه به شرق” دارند و همکاری نویسندگان خود دلباختهای که خود را ”چپ” میدانند به پیاده کردن نمایشی می پردازند که هرچند پایانی شکستآمیز دارد، ولی دست کم با گردوخاکسازی و مشت تاریکی پاشیدن به روی آفتاب، جنبش را به سرگرم شدن به جستارهای نازا که چهل سال ازگار بازگویی شده است وا می دارد و از پرداختن به چالشهای بنیانی مانند نان، آزادی، کار و خانه به دور می کند.
بی شک دستگاه زیرک و فریب کار امنیتی از گمراهان بسیاری برای نقش آفرینی در این نمایش سود می جوید و نخهای پشت پرده این نمایش را پنهان می کند و چاپلوسان، کاسهلیسان و روباهمنشان را برای کارگردانی آشکار میدان می دهد. دستگاه دروغ افکن جمهوری اسلامی راه را برای خود شیفتگان بلندپرواز و خاطرهنویسان شیرین سخن باز گذاشته است تا خونمایی کنند. بسیاری از اینها هنوز از خواب سنگین چهل ساله بیدار نشدهاند و خود را بزرگ هم چون رهبران رزمنده و تیرباران شده ما می بینند، اگر چه دانشی اندک و دلی بزگونه دارند. آن ها خود دوستی را به جای مردم دوستی؛ سازشگری را به جای باور به نیروی تودهها، بورژوازی را به جای طبقه کارگر گذاشتهاند. این گونه ”چپ”ها در برابر ستایش و پیشنهاد دشمنان نرم می شوند. خواست و توان رزمندگی کوچک و دلبستگی به سازش بزرگ دارند؛ در آنها عشق و همبستگی انسانی می میرد و پرنده خودبالاکشی بال پرواز می گیرد. هشیاری طبقاتی جایش را به دامافتادگی در تور بورژوازی می دهد.
کناررفتگان دنیای سیاست اگر به راستی دیگر سیاسی نیستند، بهتر است بازنشسته بمانند. چرا که کارگردانان این نمایش می خواهند از سایهشان برای سرکوب جنبش سود جویند.