“توده ایها” می خواهد مرکز جمع آوری توده ایها باشد. مرکزی که با ایجاد محیط برای بحث آزاد و روشنگر در چارچوب احترام به برنامه و اساسنامه حزب میتواند در راستای تبادل نظر با آفرینش نظرات مشترک در مسائل اصلی و عمده به وحدت نهایی میان هواداران حزب کمک کند.
“توده ایها” نمی خواهد و مدعی نیست که جانشین حزب است. همچنین “توده ایها” خود را در معارضه با حزب توده ایران نمی بیند. ولی ما معتقدیم که بحث آزاد با احترام متقابل تنها راه مبارزه با دسیسه های دشمن در مورد پاره پاره کردن حزب است.
برای انجام وظیفه و موفقیت در این راه ما به کمک رفقایی در ایران که با مسائل کارگری آشنا دارند احتیاج مبرم داریم. نظر ما این استکه از بار مطالب “روشنفکری” “توده ایها” کمی بکاهیم و به بار کارگری ان بیافزاییم.
پراکندگی توده ایها دلایل مختلفی دارد که از حوصله این نوشته خارج است ولی آنچه که مسلم است همه ما به نوبه خود در این پراکندگی به نوعی “شریک جرم” هستیم. در این میان اما مسولیت مسوولین فعلی حزب توده ایران را نیز نباید از یاد برد. این رفقا هر چند با تکرار همیشگی جملاتی نظیر ” حزب توده ایران متعلق به همه کسانی است که به وظیفه تاریخی حزب طبقه کارگر، و [به] آرمان ها و برنامهء حزب باورمندند…. حزب ما به همه وفاداران به آرمان های طبقه کارگر نیاز دارد” اینطور وانمود میکنند که “حزب توده ایران خانهء تمام کسانی است که جز پیروزی طبقه کارگر و زحمتکشان و رهایی میهن از بندهای استبداد قرون وسطایی و استقرار سوسیالیسم آرزو و اندیشهء دیگری ندارند. قدرت ما در وحدت ماست” ولی در عمل درهای حوزه های حزبی را برای رفقایی که به شهادت تاریخ “جز پیروزی طبقه کارگر و زحمتکشان […] و استقرار سوسیالیسم آرزو و اندیشهء دیگری ندارند” می بندند و با این عمل بار بزرگی از “گناه” این پراکندگی را بر دوش میکشند.
“خط قرمز” شرایط عضویت در حوزه نه بر حسب وفاداری به برنامه و اساسنامه حزب بلکه بر پایه تبعیض کشیده شده است. بقول جورج اوول “همه با هم برابرند. ولی بعضی ها از دیگران برابرترند”.
از دوستان و هواداران حزب و دیگر نیروهای کارگری و سوسیالیستی خواهشمندیم که آدرس الکترونیکی مقاله ها و یا اخبار در رسانه ها و خبرگزاری ها در ایران که هواداران سوسیالیسم بررسی انتقادی آن ها را پر اهمیت ارزیابی می کنند، زیر عنوان ابراز نظر برایمان بفرستند. برای فرستادن اظهار نظر لزومی نیست که خوانندگان از ایمیل حقیقی خود استفاده کنند.
…
“… در چارچوب احترام به برنامه و اساسنامه حزب …”
كدام حزب ؟
بناي شما از همين آغاز، بناي ” خانه اي بر آب” است . مخاطبين را چه فرض كرده ايد ؟
مرادتان از ” توده اي ها ” ، اگر آنانند كه ” گفتمان حزب توده ايران” را گرامي مي دارند و به ترويج آن در قول و عمل باور دارند، آنها ” جمع ” اند و به راه خود مي روند . در” معارضه” با تشكيلاتي كه در خارج از ايران خود را ” حزب توده ايران ” مي خواند هم قراردارند . به تعارفات شان نگاه نكنيد، كه خاطرات مصائب مشترك ، گاهي دور هم مي آوردشان. جامي مي زنند و سرودي مي خوانند . وقت عمل به وظايف مهم سياسي ، مثل ” انتخابات” ، اعضاي محترم آن ” حزب توده ايران”، همرهان ديشب را عامل و مزدور ” رژيم” مي خوانند!
“توده ایها” می خواهد مرکز جمع آوری توده ایها باشد.
شما تحمل یک کامنت چند سطری را نیاورده و حذفش کردید! چه ادعایی دارید؟
رفیق گرامی نامی شاکری
ممنون برای سطور ارسال کرده.
رفیق گرامی شما نکته ی پراهمیت و در عین حال بغرنجی را مطرح نموده اید. باید به آن به طور مجزا پرداخت. اگر تا آن زمان که به نظر مشترک برسیم، بر سر یک نکته توافق کنیم که همزمان یادی است از زنده یاد رفیق عزیز منوچهر بهزادی. او همیشه توصیه می کرد که هر توده ای باید خود حزب باشد. اگر رفیقی تنها در یک کارخانه تنها هوادار و یا عضو حزب است و دسترسی به سازمان حزبی ندارد، باید چه کند؟
باید با آموزش و تجربه ی گذشته و مبتنی بر اندیشه نظری و فلسفی حزب به وظایف در محل کار عمل کند.
چنین شیوه ای البته با خطر پراکندگی روبروست. تنها زمانی می توان از پراکندگی نظری و نهایتا تشکیلاتی طفره رفت و آن را گام به گام از مبارزه ی روزانه دور نمود، هنگامی که نظرات خود را کلام آخر ندانیم و آن را سویی از واقعیت بدانیم، زمینه گفتگو و نزدیکی نظرات ایجاد می شود. مطلق گرایی بزرگ ترین خطر است.
جنبش ضد دیکتاتوری در ایران وارد مرحله حساسی شده است. علائم بسیاری از آن را می توان نشان داد که در مقاله ها حتی المقدور انجام می شود. در شرایط کنونی، ارایه جایگزین برای اقتصاد سیاسی نئولیبرال حاکم ضروری است، زیرا می تواند نقش پرچم مبارزاتی را در جامعه ایفا سازد.
می توان تصور نمود که با شناخت مرحله کنونی مبارزه و طرح جایگزین اقتصادی- اجتماعی در برابر برنامه نواستعماری “خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادی”، وحدت نظری و سازمانی حزب تامین خواهد شد. طبری وحدت را روندی پرتضاریس می نامد. باید به این نکته اندیشید و همه توان خود را برای برپایی آن و تحقق بخشیدن به خط مشی انقلابی حزب توده ایران به کار گرفت.
بادورود .اقای نامی شاکری جان کلام را گفته به نظر من همه هوادارن کامنت این دوست را لایک کنند کافی است .شما سالها در کشورهای ازاد نتوانستید خود را جمع کنید تازه نخبه های گروه ها بودید ما داخلیها میدانیم چه کنیم !!!!!
به کاوه گلسرخ:
دوران تایید و محکوم کردن های “آریامهری” یا “مکتبی” گذشته. محل سکونت برای فرد نظردهنده هیچ اعتبار مضاعفی دست و پا نمی کند. همانطور که مسئولیت بالا در حزب در مقاطعی الزاما بمعنای سهم داشتن بر آنچه بر حزب رفته نمیتواند تلقی شود. من نه در مقام دفاع از گرداننده سایت توده ای ها که بعنوان یک خواننده شما را توجه می دهم باینکه هر حزب یا سازمان سیاسی قبیله یا عشیره نیست که بواسطه وابستگی افراد در گذشته به آن، همواره زمینه جمع کردن همه آنان، صرفنظر از دیدگاه سیاسی کنونی اشان و همخوانی و نزدیکی اشان با خط و مشی آن حزب یا سازمان فراهم باشد.
نمی توان از میان “دود کباب و می” از داخل کشور، فراخوان شرکت در انتخاباتی مهندسی شده را داد، آنهم برای ریختن رای بنام قاتلین همرزمان سابقشان و شرم آورتر در سالروز اعدامشان (هفتم اسفند)! و بعد مدعی مخالفین مشارکت هم شد!
چگونه می توان در داخل بود و شاهد کلیه فروشی، کبد فروشی، خود فروشی و فرزند فروشی بخشی از جامعه بود، و همزمان به یکی از جناح های مسئول این وضعیت چشم امید داشت؟ آیا این در بهترین حالت نوعی بی مسئلیوتی نیست؟
چگونه می توان کسانی که تاریخ همین 40 سال گذشته را تحریف می کنند و همه “زیر ضربه رفته ها” را تروریست و جاسوس معرفی کرده و قتل عام آنان بدستور امامشان را تائید و توجیه می کنند را (هنوز!) متحد طبیعی خود دانست؟
چگونه می توان حمایت از دولتی که فعالیت سندیکایی را مخل امنیت جمهوری اسلامی می داند را حیاتی دانست؟
چگونه …؟
در شرایط حاضر حد اقل در داخل ایران هیچ تحلیل واقع بینانه ای را نمی شناسیم و هیچ فریاد رسی یا الگویی را نمی بینیم
رفیق عزیز Ali Zare
حق با شماست، تنها بودن سخت، ولی زاینده و تکانه نیز است. ارتجاع با علم به این نکته، حزب توده ایران راغیرقانونی کرده است تا صدای ما را خفه کند. او نمی داند که تفاوت توده ای ها با مبارزان دیگر ضد دیکتاتوری، این تفاوت است که به توصیف وضع اکتفا نمی کنند و برای تغییر شرایط می کوشند. این کوشش نقطه ی توانایی ماست. توانایی که تنها نیست. تجربه و دانش مارکسیستی- توده ای را در چنته دارد و صبر انقلابی را در کوله بار. هستی پربار رفقای گذشته و آموزش هایشان ثروت و سرمایه ماست و توشه راه آینده.
متاسفم که چند روز نگارش این سطور به عقب افتاد که نباید پیش آید. هدف سخنی مجزا و وسیع تر با شما بود که در روزهای آینده انجام خواهد شد و به طور مجزا منتشر خواهد شد درباره ی چگونه به تنهایی پایان دادن.
دستتان را می فشارم
فرهاد عاصمی