مقاله شماره: ١٣٩٢ / ٤٩ (٢ آذر)
واژه راهنما: رفرم در خدمت انقلاب و نه به جاي انقلاب و يا در برابر آن. وظايف روز جنبش انقلابي كارگري. اهميت پيود وظايف سوسياليستي و وظايف دمكراتيك.
كتاب نود صفحه اي ”سيماي مردمي حزب توده ايران“ اثر زنده ياد ف. م. جوانشير (فرج اله ميزاني) دو موضوع را مورد بررسي قرار مي دهد كه مضمون آن در زيرعنوان كتاب پديدار مي شود: ”بحثي در مشخصات حزب طراز نوين طبقه كارگر ايران“!
اولين موضوع در ”سيماي مردمي حزب توده ايران“، ترسيم نبرد سخت كوشانه همه نسل هاي توده اي است عليه دشمنان و آن هايي كه هدف نابودي و تسخير حزب توده ايران را از درون دنبال مي كنند. در اين كتاب، كوشش جريان هاي ضدتوده اي عليه حزب توده ايران افشا و موفقيت مبارزه عليه آن توسط توده اي ها نشان داده مي شود.
ما با نمونه ديگري از اين افشاگري عليه عملكرد مخالفان و دشمنان حزب طبقه كارگر ايران از طريق ”نامه سرگشاده رفيق علي خاوري، عضو هيئت سياسي كميته مركزي حزب توده ايران به كادر رهبري سازمان مجاهدين خلق“ دو باره آشنا مي شويم كه همين روزها در ”نويدنو“ (١٣٩٢ر٠٨ر٢٦ http://www.rahman-hatefi.net/navidenou-731-92-247-920826.htm) باز انتشار يافته است. در اين نامه سرگشاده، رفيق عزيز علي خاوري در نامه مردم (دوره هفتم، سال دوم، شماره ٣٩٤، ٢٣ آذر ١٣٥٩) ناتواني جريان هاي ضدتوده اي را در برخورد منطقي و سازنده با نظريات حزب توده ايران افشا و مورد انتقاد قرار مي دهد. رفيق خاوري در اين نامه برخورد «خصمانه، عصبي، غيرمسئول، انتقادناپذير و گريزان از بحث سالم و در عين حال نامطمئن از مواضع انتخاب شده» را نزد رهبران سازمان مجاهدين خلق مورد انتقاد قرار مي دهد كه در فحاشي به تنها حزبِ مدافع منافع زحمتكشان ايران خلاصه مي شود.
رفيق جوانشير در افشاگري عليه چنين كوشش دشمنان و مخالفان براي منحرف ساختن هدف گيري ملي، مردمي و انقلابي حزب توده ايران در «نبرد عليه انحراف هاي ”چپ“ و راست» در صفحه ٤٤ اثر خود مي نويسد:
«يكي از بزرگترين وظايفي كه از نخستين روز تاسيس حزب توده ايران بر دوش آن افتاد، نبرد عليه انحراف ها در جنبش كارگري و موضع گيري قاطع در سطح جهاني بود.
چنان كه مي دانيم، تلاش امپرياليسم جهاني از ده ها سال پيش متوجه آن است كه دژ طبقه كارگر را از دورن اشغال كند. در كشورهاي پيشرفته سرمايه داري اين تلاش از مدت ها پيش – حتي از زمان ماركس – آغاز شده و موفقيت هايي نيز كسب كرده است [كه اكنون بايد متاسفانه تجربه هاي تلخ بيشتري را به آن افزود]. پس از جنگ دوم جهاني اين تلاش وسعت بيشتر يافت و از جمله در كشور ما كه امپرياليست ها نسبت به آن حساسيت ويژه دارند، كوشش براي منحرف كردن جنبش كارگري از نخستين روز تاسيس حزب در مركز توجه محافل امپرياليستي قرار گرفت. …».
موضوع دوم در كتاب، توضيح سرشت انقلابي حزب توده ايران است كه در برقراري پيوند و مستدل نمودن ضرورت پيوند ميان «وظيفه دمكراتيك» و «وظيفه سوسياليستي» حزب توده ايران ريشه دارد (نگاه شود به ”واكاوي ديدگاه هاي اقتصادي- سياسي حزب توده ايران در دو دهه اخير …“ آبان ٩٢، http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/2250). رفيق جوانشير اين سرشت انقلابي حزب را در صفحه ٤٦ كتاب چنين بر مي شمرد: «سومين مشخصه اصلي حزب طراز نوين طبقه كارگر اين است كه اين حزب در برابر نظام ضدمردمي حاكم موضع قاطع انقلابي دارد. حاضر به سازش اصولي با حاكميت ضدخلقي نيست و براي تحول بنيادي جامعه مي رزمد. مسلما اين بدان معنا نيست كه احزاب كارگري با هرگونه رفرم و با هرگونه سازش، در هر شرايطي مخالفند. ولي اين بدان معناست كه اين احزاب رفرم را هم در خدمت انقلاب مي خواهند و نه به جاي انقلاب و يا در برابر آن.»
پيشتر زنده ياد جوانشير با اشاره به برداشت لنين از «احزاب طراز نوين» و دوران پايه گذاري آن پس از پيروزي انقلاب اكتبر، در صفحه ١٣ در توضيح وظايف روز جنبش انقلابي كارگري ازجمله مي نويسد:
«در اين دوران نوين ديگر گفتگو از تئوري انقلابي به طور كلي كافي نيست. بايد تئوري انقلابي را در شرايط مشخص تكامل بخشيد و به كاربرد؛ ديگر بحث كلي از پشتيباني از جنبش هاي انقلابي كافي نيست، بايد جنبش هاي واقعي انقلابي موجود و ازجمله و بخصوص جنبش انقلابي توده هاي ستمكش مستعمرات را شناخت و از آن حمايت كرد و آن را رهبري نمود؛ ديگر بحث كلي از پيوند با توده ها كافي نيست، بايد در شرايط نوين انقلابي توده ها را درك كرد، به اهميت پيود وظايف سوسياليستي و وظايف دمكراتيك، اتحاد كارگران و دهقانان، اتحاد پرولتارياي جهاني با جنبش هاي مستعمرات پي برد و اشكال ضرور استقرار اين پيوند را يافت . …».
بدون ترديد وظايف فوقِ حزب طبقه كارگر ايران در اشكال و مضمون هاي نوين در دوران كنوني نيز به قوت خود باقي هستند. درك نقش اسلوبي اهميت «پيوند ميان وظايف دمكراتيك و سوسياليستي حزب طبقه كارگر» كه در وسعت در كتاب نشان داده و در كنار نكات پراهميت ديگري مستدل مي گردد، اين اثر را به ”كتاب باليني“ هر توده اي مبارز بدل مي سازد. لذا مي توان انتشار آن را به صورت PDF گامي در جهت تحقق بخشيدن به وظايف روز حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران ارزيابي و آن را همگام و همراه با انتشار كتاب هاي توده اي در پايگاه اينترنتي حزب توده ايران تلقي نمود.
اثر ديگر زنده ياد جوانشير با عنوان ”اقتصاد سياسي“ نيز با سخت كوشي رفيق ها دو باره نويسي و با چاپ جديد در همان پايگاه اينترنتي ي نامه مردم به صورت PDF انتشار يافته است و نمونه موفق ديگري را در كمك به خودآموزي توده اي ها تشكيل مي دهد. مطالعه ”اقتصاد سياسي“ كه همراه است با نكاتي از شرايط اقتصادي ايران و زندگي طبقه كارگر آن، مي تواند براي علاقمندان كمكي جدي در درك اثر دورانساز كارل ماركس، ”سرمايه“، باشد كه اخيرا همزمان با ”مانيفست حزب كمونيست“، اثر مشترك كارل ماركس و فردريش انگلس، بانيان سوسياليسم علمي به عنوان ”ارثيه دانش ماندگار بشري“ در فهرست يونسكو ثبت و حفظ دستخط هاي اين دو اثر به وظيفه همه بشري بدل شده است.