سخن روز شماره ۵۱/۹۸
۲۵ آبان ۱۳۹۸– ۱۷ نوامبر
تاج زاده در یک نوشتار با هفت بند و یک سخن آخر به انتقاد از سیاست منع مذاکره با آمریکا توسط «آیت الله خامنه ای» می پردازد. بی تردید طرح این انتقاد توسط تاج زاده که میتوان آن را از دید کارکرد فرد نشان جسارت ارزیابی نمود، از دید اجتماعی نشان ژرفش نبرد طبقاتی در ایران است. ژرفشی که ناخواسته در نوشتار تاج زاده نیز بازتاب مییابد هنگامی که او بر وجود تضاد میان حاکمیت و اکثریت مردم انگشت می گذارد. تاج زاده در ارتباط با سخن خامنه ای که میگوید در صورت مذاکره با آمریکا، «بعد هم هیچ امتیازی نخواهد داد» به درستی انگشت بر روی ضعف کیفی نظام حاکم می گذار و خاطر نشان میسازد که «کاخ سفید البته وقتی با حکومتی متکی به اقلیت ملت طرف شود، ناچار نیست امتیاز بدهد و نمیدهد ..».
بررسی مواردی که تاج زاده در نوشتارش در دفاع از مذاکره با آمریکا مینویسد وظیفه ی این سطور نیست. بلکه نشان دادن این نکته ضروری است که در برداشت تاج زاده و آنهایی که موافق مذاکره با آمریکا هستند، گرچه حرکتی به چشم می خورد، ولی این حرکت تنها گردش در حول محور شرایط حاکم است که تنها به معنای سکون است. در جا زدن است. همانطور که برجام نیز جز درجا زدن از کار در نیامد و در چند سالی که زنده بود، راهی نگشود. بر عکس بحران اقتصادی- اجتماعی در ایران تشدید نیز شد. خیزش دی ماه و مبارزات و اعتراض های کارگری، معلمان، بازنشستگان، کامیونداران و دیگران که هنوز هم ادامه دارد، نشان درجا زدنی است که تاج زاده ها نیز دچار آنند. آنها می خواهند با دستکاری خرده کارها، کلیت نظام را حفظ کنند که مردم نمی خواهند!
اگر خامنه ای تن به مذاکره نمی دهد، از این رو نیست که نمیتوان در مذاکرات با تساوی حقوق حتی با دشمن به خواست های مشروع ایران دست نیافت، و یا لااقل برای دست یافتن به آن نکوشید. بلکه علت مخالفت او برای مذاکره این نکته است که او با هدف دفاع از منافع ملی ایران به صحنه نمی رود، نمیرود از حق حاکمیت ایران در مذاکرات دفاع کند، و به این منظور نادرستی فشار ضد انسانی اقتصادی امپریالیسم آمریکا را محکوم و رسوا سازد، پایان آن را بخواهد. تهدید به بالا بردن درصد اورانیوم می کنند، و تهدید به پایان دادن به اجرای اقتصاد دیکته شده توسط سازمان های مالی امپریالیستی، یعنی سیاست خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادی نمی کنند.
خامنه ای تن به مذاکره نمی دهد، زیرا خواستار حفظ سیطره ی دیکتاتوری ولایی و تحمیل شرایط ضد مردمی و ضد انسانی اقتصادی- اجتماعی به مردم میهن ماست. او نگران حفظ حجاب اجباری به زنان است و از این رو تن به مذاکره نمی دهد.
تاج زاده این دلایل پشت پرده را افشا نمی کند، بلکه به بحث با خامنه ای مینشیند تا او را قانع سازد که مذاکره خوبست!
تاج زاده با چنین برداشتی درضمن افشا میکند که خود او و دیگر اصلاح طلبان نیز در مذاکره احتمالی با آمریکا هدف دیگری را دنبال نمی کند، جز حفظ و تثبیت نظام حاکم ضد مردمی و ضد ملی و مجری برنامه اقتصادی امپریالیستی در ایران. هم تا دانستن سیاست «روسیه و انگلستان» که تظاهر کمونیست ستیزی موضع اوست، جایگاه او و اصلاح طلبان هم سو با او را برای باصطلاح مبارزه برای گذار از دیکتاتوری نه تنها مورد پرسش قرار می دهد، بلکه افشا میکند که حرکت ضد خامنه ای نزد او چیزی نیست، جز گذار از این دیکتاتوری به صورت ٬٬نرم٬٬ برای حفظ دیکتاتوری نظام سرمایه داری وابسته به اقتصاد جهانی امپریالیستی. او از این طریق افشا میکند که مذاکره با آمریکا تحت رهبری این جریان اصلاح طلب، برای مردم میهن ما و منافع ملی ایران نکته ی مثبتی را در بر نخواهد داشت. او اعتراف میکند که مذاکره با آمریکا باید با هدف حفظ شرایط حاکم عملی گردد، زیرا قاعدتا خامنه ای باید بداند که اگر مانند عربستان شود، امریکا کاری به وضع داخلی ندارد بلکه حتی احتمال حمایت و یا حداقل چشم بستن بر شرایط ضد مردمی کنونی وجود دارد.
امید بستن به چنین جریان هایی برای برپایی جبهه ضد دیکتاتوری سرابی بیش نیست!