مقاله شماره: ۱۲ ( ۲۵ فروردین ۱٣۹۷ )
واژه ی راهنما: سیاسی– تئوری
نشانی اینترنتی این مقاله: https://tudehiha.org/fa/5447
زن ستیزی مذهب در طول تاریخ جامعه بشری پیامد گذار جامعه ی بی طبقه ی كمونیسم كهن (كمون اولیه) به جامعه طبقاتی مبتنی بر نظام برده دارانه است. ماركس زن (و كودك) را «اولین برده در جهان» می نامد.
روند گذار جامعه ی مادرسالارِ كمونیسم كهن به مردسالار برده داری چهار هزار سال به طول كشید. افسانه های “همر”، شاعر یونانی، نقش و نبرد خدایان را در این دوران به ثبت تاریخ سپرده است كه در آن پیروزی خدای مرد بر زن، نقطه ی پایانی را تشكیل می دهد.
به دنبال “انقلاب كشاورزی” در آغاز دوران “سنگ نو” كه زن در خانوارهای با ریشه ی زبانی “آریایی” ازطریق فراگرفتن فرهنگ تولید “گندم كهن” در كناره جوها در كوه های تارزوس (شرق تركیه امروز، وهمچنین زاگرس در غرب ایران) عملی ساخت، نقش مركزی زن در خانواده تحكیم گردید.
با رام كردن گاو و آموختن فرهنگ و تكنیك شخم زدن زمین و از این طریق ارتقای بازده تولید كشاورزی،شرایط حاكمیت مردسالاری در جامعه ایجاد شد و اولین “ضد انقلاب علیه زن” تحقق یافت و جامعه ی بردهداران پرپا شد. اولین “دولت برده دار سومرایی” پایه گذاری شد.
شرایط ایجاد شدن ایدئولوژی زن ستیز مذهبی كه در اشعار همر نیز ترسیم می شود، در تحقیقات باستان شناسیدر جنوب شرقی تركیه- شمال عراق و سوریه و واقعیت كاركرد تاریخی آن در سال های اخیر مورد تایید قرارگرفته است (عبداله اوچلان آن را در كتاب دفاعیات خود در دادگاه حقوق بشر اروپایی با عنوان “وارثان گیلگامش برمی شمرد و نشان می دهد).
بدون شناخت تاریخ و ریشه ی اجتماعی زن ستیزی مذهب در همه ی ادیان و در همه ی جامعه های مردسالار،مبارزه با این پدیده در جامعه طبقاتی سرمایه داری كنونی نمی تواند پیگیر باشد و راه حلی بنیادین را به منظورپایان بخشیدن به زن ستیزی و مردسالاری به توده ها تفهیم كند.
ایدئولوژی مذهبی در هیچ دینی بدون زن ستیزی، قادر نیست جایگاه خدای گونه زن را در جامعه كمونیستی كهن نابود سازد كه دوران قریب به دویست هزار سال برپا بوده است. زن ستیزی خشن و داعش گونه مذهبدر همه ی ادیان به زن به عنوان برده، به عنوان “كالا” می نگرد و برای اقتصاد خود به آن نیاز دارد.
مقاله ی نظرگیر بانو فرنگیس بیات با عنوان “اقتصاد ثانی و رهاشدگی زن” كه شرحِ وضعِ دهشتناك استثمارزنان در ایران كنونی است، با شفافیت جایگاه اقتصاد سیاسی نئولیبرال را در خدمت نظام سرمایه داری وابسته در ایران به ثبوت می رساند. در این مقاله، نقش سلطه ی سرمایه مالی كه زاییده «حاكمیت بازار» نئولیبرال است، در استثمار غیر قابل تصور زنان زحمتكش میهن ما افشا می شود. بانو بیات به درستی می نویسد: «باتوجه به وضعیت زنان در این شرایط دشوار و آشفته، نیاز مبرم به جنبش سازی برای مقابله با فسادسالاری،مقابله با حاكمیت بازارهای مالی و مقابله با زمین گیر كردن سیاست گذاری های اجتماعی جدی تر» قابل شناخت و درك می گردد.
بانو فرنگیس بیات نقش تخریبی «سرمایه داری مالی» را در جامعه طبقاتی ایران كنونی علیه منافع زنان برمیشمرد، نقش ضد انسانی آن را علیه كلیت هستی زنان ایران نشان می دهد و به ثبوت می رساند كه سلطه ی«سرمایه داری مالی» در ایران «موفق به ایجاد شبكه ای كنترل گر در سیاست» شده است: «سرمایه داری مالی در پهنه ای از روابط تودرتو موفق به ایجاد شبكه ای كنترل گر بر سیاست ها شده است.
در یکی از نشستهای اخیر درباره اعتراضات دی ماه، فاطمه صادقی، پژوهشگر علوم سیاسی و فعال حقوق زنان، از نسبت نزدیک حاکمیت بازار با تشدید نابرابریهای جنسیتی و بویژه رویه خانهنشینی زنان منتج از سیاستگذاریهای اقتصادی/جنسیتی در سالهای اخیر گفت. او این نکته را مطرح کرد که برغم تصور و تلاش فمینیستهای برابریخواه برای بالابردن سهم زنان از اشتغال [بازیگری در بازار]، اتفاقا این بازار است که به خانهنشینی زنان منجر شده است.
حاكمیت دیگر بافت سنتی یكدست سابق خود را ندارد و روابط دو سویه مردم با حاكمیت نیز در چنین شرایطیدر حفره پركشش سود این الیگارشی مالی از بین رفته است.»
او واقعیت «قربانی شدن زنان» را كه اولین برده ی تاریخی در جهان است (ماركس)، به عنوان ضعیف ترین حلقه در استثمار غیرانسانی در جامعه ایران نشان می دهد و افشا می كند كه زن «قربانی همیشگی» در جامعه طبقاتی سرمایه داری امروز ایران است: «زنان یكی از قربانیان همیشگی فرار دولت [نظام سرمایه داری] ازمسئولیت های حاكمیتی و خصوصی شدن/ كالایی شدن رفاه» است.
مضمون روشنگرانه مقاله ی نظرگیر بانو فرنگیس بیات می آموزد كه نبرد دمكراتیك تساوی طلبی زنان درجامعه طبقاتی، بخشی از نبرد رهایی بخش زحمتكشان در جامعه ی طبقاتی، بخشی جدایی ناپذیر در نبرد طبقاتی در جامعه ایران کنونی است. «جنبش ففمینیستی زنان» تنها در ارتباط با كلیت جنبش طبقاتی علیه نظام سرمایه داری به ثمر می رسد. از این رو باید مضمون این جنبش را به عنوان «جنبشی فمینیستی طبقاتی»درك و تفهیم كرد.
نشانی اینترنتی این مقاله: https://tudehiha.org/fa/5447