اوضاع هفته گذشته عراق را میتوان بروز یک وضعیت اضطراری نامید. تصمیم مقامات برای استفاده از زور علیه معترضان که از مدتها پیش مدام خواستار ایجاد اشتغال، بهبودی شرایط معیشتی، مبارزه با فساد بودند، فقط یک اشتباه ساده نبود. این تصمیم به نتیجه معکوس منجر شد. اعتراضات تقریبا سرتاسر کشور را فراگرفت و به شکل مقاومت فعال، منجمله، استفاده از سلاح درآمد. طی چهار روز اعتراضات حداقل ۱٠۵ نفر کشته شد. ۱۶ نفر از آنها مأموران نیروهای انتظامی بودند. نزدیک به ۴ هزار نفر مجروح گردید. دهها ساختمان دولتی و همچنین دفاتر چندین استانداری و حزبی تصرف و به آتش کشیده شد.
روز دوم اکتبر(۱٠ مهر- میزان) نیروهای مسلح بدستور نجاح حسن الشمری وزیر دفاع بحالت آمادهباش کامل درآمدند. بامداد روز سوم اکتبر (۱۱ مهر- میزان) دولت عراق در بغداد ساعت منع عبور و مرور اعلام کرد که بر اساس آن، حرکت پیاده و وسایل حمل و نقل در تمام شهر، به استثنای خدمات اضطراری و سفر به فرودگاه ممنوع گردید. با این وجود، حرکت در مسیر فرودگاه نیز توسط معترضان قطع شد. حتی محمد الحلبوسی رئیس مجلس عراق که فورا از سفر خارج برگشت، مجبور شد بوسیله بالگرد به محل زندگی خود برود. در این شرایط، حمله موشکی به مرکز بغداد در سایه قرار گرفت. یکی از موشکها در مقابل سفارت ترکیه منفجر شد و دیگری به پل دجله اصابت کرد.
دولت فعالیت اوپراتورهای تلفن همراه را متوقف و دسترسی به اینترنت را مسدود نمود. در استانهای نجف، بابل و میسان ساعت منع عبور و مرور برقرار گردید. در استان جنوبی ذیقار ممنوعیت کامل رفت و آمد مردم و وسایل نقلیه یک روز قبل اعمال شد، با این وجود، رویارویی با پلیس در آنجا ادامه یافت و ۹ نفر کشته شد. اعتراضات همچنین به استانهای بصره، واسط و کربلا گسترش یافت.
قابل توجه این است، که در همه روزهای اعتراضات حتی یک بیانیه از سوی رئیس جمهور کشور صادر نشد. عادل عبدالمهدی، نخست وزیر نیز سه روز سکوت کرد و فقط روز ۴ اکتبر (۱۲ مهر- میزان) خطاب به ملت پبام داد. مفهوم پیام نخست وزیر این بود، که او خواستههای معترضان را مشروع، معقول و عادلانه میداند، اما، اجرای آنها به زمان نیاز دارد. رئیس دولت اظهار داشت، که او وارت نظام فاسدی است، که از سال ۲٠٠۳ (۱۳۸۲) توسعه یافت. صدها میلیارد دلار توسط اختلاسگران غارت شد. جنگ با تروریسم همه منابع کشور را از بین برد و مجبور شد «برای بازسازی نیروهای امنیتی و سایر نیازمندیهای اساسی» میلیاردها دلار قرض کند. توجه داشته باشید که ما در باره کشوری صحبت میکنیم که از نظر ذخایر نفتی در رتبۀ چهارم جهان قرار دارد، اما یک چهارم از جمعیت تقریبا ۴٠ میلیون نفری آن در زیر خط فقر بسر میبرد.
مقتدا الصدر در بهرهبرداری از اوضاع ناکام ماند و خواستار استعفای دولت و برگزاری فوری انتخابات زودهنگام گردید. ناظران داخلی این موضع را عجیب خواندند. بخصوص اینکه پیشتر به الصدر توصیه شده بود با استفاده از اعتبار خود در پارلمان به حل بحران کمک نماید. برغم این، او با منع شرکت فراکسیون خود در جلسات مجلس، کار نهاد قانونگزاری را مختل نمود. این اقدامات با انتقادات تند همراه شد. الصدر را به این متهم میکنند، که او بدون ارائه هیچ راهکاری سعی میکند رهبری اعتراضات را بدست بگیرد. بعید است این کار بسود او عمل کند. چرا که اگر انتخابات مجلس همین امروز برگزار میشد، جنبش صدر ۱۵ کرسی بجای ۵۳ کرسی در مجلس فعلی بدست میآورد.
روحانیت شیعه عراق نیز در مجموع از ناآرامیهای رو به رشد فقط اظهار نگرانی میکند. بسیاریهای میگویند، آیت الله العظمی سیستانی که بموقع خود در خصوص تشکیل گروه «شبهنظامی» شیعه برای مبارزه با داعش فتوا صادر کرد، اما برای بهبودی شرایط زندگی و مبارزه با فساد هیچ کاری نکرد. اطلاعیۀ نماینده سعید احمد الصافی مرجع عالی شیعۀ در خصوص تشدید مبارزه با فساد از طریق تشکیل یک کمیته مستقل دیگر فقط موجب تحریک در جامعه گردید.
مقامات عراق یادآور میشوند، که «اعتراضات اخیر دو ماه قبل برنامهریزی شده»، و برخی کشورها با سوءاستفاده از خواستههای مشروع مردم قصد دارند به اهداف خود نایل شوند. در تهران نیز این گزینه را محتمل میدانند. روز ۳ اکتبر (۱۱ مهر- میزان) نیز «توطئه اسرائیلی- عربی» مبنی بر ترور سرلشکر قاسم سلیمانی در آنجا افشاءشد. بگفته سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرح سوءقصد مدتها پیش آماده شده و انجام آن برای اوایل سپتامبر برنامهریزی شده بود.
گمانهزنیهایی در باره سازماندهی اعتراضات توسط آمریکا وجود دارد. در اینترنت در مورد وجود تکتیراندازان ناشناس که هم به نیروهای پلیس و هم به معترضین شلیک کردند، گزارشاتی منتشر شده است (آمریکا از چنین روش ایجاد آشوب تا کنون در همه «انقلابهای رنگی» استفاده کرده است. در جریان کودتای فاشیستی سال ۲٠۱۴ در اوکراین که ۱٠۱ نفر از نیروی پلیس توسط تکتیراندازان آلمانی کشته شد، یکی بارزترین نمونه آن است. م).
احتمال تصمیمگیر در واشینگتن زیاد است، زیرا، نخست وزیر عراق در مسیری که از او انتظار داشت، به اندازه کافی فعال نیست. کوشش عادل عبدالمهدی برای عدم از حمایت «معامله قرن»، حمله به اسرائیل، حفظ روابط بازرگانی- اقتصادی با ایران برغم تحریمهای آمریکا و همچنین، عدم «اراده» در حل سایر مسائل، بویژه، در تضمین حضور نظامی طولانی مدت آمریکا در عراق میتوانست آمریکا را برای دست زدن به هر بازی تشویق کند.
همانطور که معلوم است، تخریب بمعنی ساختن نیست. آمریکاییها میتوانند ویران کنند، بویژه، کشورهایی را که قادر به دفاع از خود نیستند. این که اعتراضات میتواند به شروع یک جنگ داخلی در عراق منجر شود، کسی را در واشینگتن نگران نمیکند. مسئله اصلی نشان دادن این است که سرپیچی از دستور واشینگتن قابل قبول نیست.
آنتون وسلوف (Anton Veselov)
کارشناس منطقه خاورمیانه
https://www.fondsk.ru/news/2019/10/07/vzorvavshijsja-vulkan-iraka-49189.html
ا. م. شیری