جمهوری اسلامی با سرکوب بیش از چهل ساله مردم، هم اکنون خود را در دوراهی جنگ و گریز در برابر دولت فاشیستی اسراییل تنها می‌بیند!

image_pdfimage_print

مقاله ۲۸/۱۴۰۳
۱۷ مهر ۱۴۰۳، ۸ اکتبر ۲۰۲۴

پیش‌گفتار

در هفته‌های گذشته جمهوری اسلامی دست‌خوش روی‌دادهای ناگوار فراوانی بوده‌است. جمهوری اسلامی با همه‌ی گنده‌گویی‌های خود، به ناگزیر ضربه‌های کُشنده ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیستی را  پذیرفت و به فرستادن ۲۰۰ موشک به دشت و بیابان، به یک پاسخ نمادین بسنده کرد.

حاکمیت جمهوری اسلامی، با هم‌اندیشی همه‌ی لایه‌های بورژوازی انگلی، به دنبال یک سازش بزرگ با غرب و رها شدن همیشگی از تحریم‌ها بود. ولی رژیم صهیونیستی با کنش‌های تروریستی، همه‌ی  این نقشه‌ها را بر هم ریخته‌است.

از سوی دیگر، دست‌گاه فرمان‌روایی جمهوری اسلامی با روبنای ولایت فقیهی و اقتصاد سرمایه‌داری- نئولیبرالیستی، آن چنان مردم را سرکوب کرده است و رنج‌بران و تهی‌دستان را به گشنگی کشانده‌است که امید کمک توده‌ها به خود، در جنگ با اسراییل را از دست داده‌است. 

سیاست‌های درون- و برون‌مرزی جمهوری اسلامی هم اکنون با بن‌بست شگفت‌انگیزی روبرو شده‌است که می تواند سرنوشت مرگ‌باری برای جمهوری اسلامی داشته‌باشد.

بگذارید نخست به بررسی اقتصاد نئولیبرالیستی و ضدکارگری جمهوری اسلامی بپردازیم؛ سپس نگاهی به آزار آزادی‌خواهان و گسترش فساد داشته باشیم؛ و در پایان با واکاوی سیاست برون‌مرزی جمهوری اسلامی چالش‌های حاکمیت لایه‌های بورژوازی انگلی‌ی که هم‌گراتر از گذشته با هم کنش می کنند، را نشان دهیم.

اقتصاد نئولیبرالیستی

اگر کسانی هنوز بر این باور هستند که خط اقتصادی حاکمیت جمهوری اسلامی، سرمایه‌داری- نئولیبرالیستی نیست، باید سخنان وزیر جهاد کشاورزی را بخوانند.

به گزارش مشرق ۶ مهر، وزیر جهاد کشاورزی غلامرضا نوری قزلجه گفت: «رییس‌جمهور و هیات دولت بر واگذاری امور به بخش خصوصی مصمم است و سپردن اقتصاد به دست مردم و خروج از اقتصاد دولتی مطابق با سیاست‌های کلی نظام ذیل اصل ۴۴ قانون اساسی را سرلوحه کار خود قرار داده است».

اقتصاد جمهوری اسلامی سال‌ها است که با پیاده کردن آموزه نئولیبرالیستی و پندهای نهادهای نئولیبرالیستی جهانی، مانند بانک‌جهانی پول رهبری می‌شود. اگر چه برنامه‌ریزان بزرگ این اقتصاد کارگرکُش، در اتاق بازرگانی نشسته‌اند، ولی هیچ لایه‌ای از بورژوازی انگلی در دست‌گاه فرمان‌روایی جمهوری اسلامی، خواهان یک اقتصاد مستقل و ملی نیست.

دیدگاه‌های اقتصادی همه‌ی لایه‌های بورژوازی انگلی کم و بیش با هم یک‌سان است. اگر کسی به مردم بگوید که در میان آن‌ها هستند کسانی که به یک اقتصاد ملی و مردمی با عدالت اجتماعی باور دارند، خاک به چشم مردم پاشیدن است. هنگام شنیدن زمزمه‌هایی از  خرده‌گیری از اقتصاد نئولیبرالیستی، نباید از یاد برد که همه‌ی لایه‌های بورژوازی انگلی،مانند همان سخنانی که آقای جلیلی در گفت‌وگوهای زمان انتخابات رییس جمهوری گفته بود، به دنبال کوچک کردن دولت و سپردن اقتصاد به دست “مردم” هستند. برخی‌ها مردم‌فریبانه از آزادسازی بهای ارز، برداشتن یارانه‌ها یا هم‌سازی نکردن دست‌مزدها با تورم انتقاد می کنند، ولی سخنی از اقتصاد کلان نئولیبرالیستی نمی‌گویند و یا از سازمان‌دهی مستقل کارگران  در  سنديکاها پشتیبانی نمی‌کنند. دید مشترک بورژوازی انگلی بر این است که یک اقتصاد تک‌کالایی با فروش نفت به بیرون و خرید کالاهای بنجل و بی‌ارزش و فروش آن در درون، یک اقتصاد انگلی و غیرتولیدی داشته باشد.   

بورژوازی بازرگانی آن‌چنان سرمست از سودورزی از دادوستد خود است که حتا نیم نگاهی به صنعت مونتاژ هم ندارد و آن را به چشم رقیب آزمندی های خود می‌بیند. به گزارش  ایلنا، مهدی طبیب‌زاده، عضو اتاق بازرگانی ایران، می گوید که خودروسازان ایران برای تهیه ارز به فروش پسته، مس و  فولاد روی آورده‌اند.

بورژوازی بازرگانی به رهبری سیاسی موتلفه و گروه‌های دوروبر آن از همان سال‌های نخست شصت، اقتصاد کشور را در دست گرفت و اصل ملی کردن بازرگانی قانون اساسی را زیر پا گذاشت. حتا در دوره جنگ که کشور برای رهبری اقتصاد جنگی، نیاز به یک دولت کم‌وبیش نیرومند در بخش اقتصاد داشت، آنها آرام آرام هواداران اقتصاد دولتی را به کناری راندند . پس از آن برخی از بندهای پیش‌رو اقتصاد به رهبری آقای خامنه‌ای به سود سرمایه‌داران دگرگون شد که  با در پیش‌گیری یک اقتصاد  نئولیبرالیستی به رهبری دولت «سازندگی» رفسنجانی آغاز شد. همه‌ی دولت‌های جمهوری اسلامی پس از آن، همان راه رفسنجانی را دنبال کرده‌اند.   

اصل ۴۴ پیشین قانون اساسی می‌گفت: «نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه‌ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانک‌داری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‌های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‌آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است».

خامنه‌ای برای پیاده کردن اصل دگرگون شده  ۴۴ قانون اساسی به واگذاری صنعت و شرکت‌های دولتی، مانند نیشکر هفت‌تپه به بخش خصوصی پرداخت.

زیر فشار سنگین حزب‌توده‌ایران قانون کار واپس‌گرای جمهوری اسلامی به رهبری توکلی، نه تنها پیاده نشد، بل‌که کم‌وبیش به سود کارگران دگرگون شد و کارگران حتا پس از یورش به حزب این نبرد طبقاتی را فراموش نکردند و به دست‌آوردهایی رسیدند. سال‌ها است که این دست‌آوردهای بزرگ برباد رفته‌است.

کُشتن کارگران

نظام جمهوری اسلامی، یکی از ددمنشانه‌ترین نظام سرمایه‌داری است که  بر پایه بهره‌کشی سهمگین از  کارگران پایه‌گزاری شده‌است. برای همین، سرمایه‌داران نیازی به پیاده‌کردن قانون‌های نیم‌بند ایمنی نمی‌بینید، زیرا می‌دانند که در جمهوری اسلامی جان کارگر پشیزی هم ارزش ندارد.

پیامد ناگوار فروریزی معدن زغال سنگ  « معدنجوی طبس» کُشته شدن بیش از ۵۰ کارگر بوده است. پیش از این در سال ۱۳۹۶ در معدن یورت در استان گلستان بیش از ۴۲ کارگر کُشته شدند.

خصوصی‌سازی، واگذاری صنعت معدن به پیمان‌کاران دوست و آشنا، نبود بازرسی دولت بر شرایط ایمنی بخشی از انتقاداتی بود که خانه کارگر هوادار نظام، به یادآوری آن پرداخته‌است. صادقی دستیار دبیرکل خانه کارگر استان مرکزی گفت که روی‌داد معدن طبس، نه نخستین و نه واپسین روی‌دادی است که کارگران را به کُشتن می‌دهد.

او می‌گوید: «ما تقریبا دو میلیون کارگاه داریم در حالی‌که تنها ۱۳۰۰ نفر بازرس کار داریم. تقریبا پنج سال و سه ماه طول می‌کشد تا یک کارگاه مورد ارزیابی و بازرسی قرار گیرد».

صادقی می‌گوید که در دو سال گذشته، بازرسی دولت و دادن گواهی به پیمان‌کاران معدن در باره‌ی شرایط شایسته ایمنی در معدن از میان برداشته شده است. وی می‌گوید: «وزیر کار و معاون روابط کار او به دلیل عدم آشنایی با این حوزه، حادثه معدن طبس را حادثه‌ای معمول و طبیعی خواندند که جامعه کارگری را با این حرف ناراحت کردند. سیستم مانیتورینگ معدن طبس چرا باید خاموش باشد؟ در تمام دنیا یک ربع قبل از انفجار، صدای آلارم انفجار به صدا درمی‌آید ولی در معادن ما اینگونه نیست. مقصر اصلی حادثه معدن طبس، عدم نظارت و کنترل و مقصر دوم، کارفرمای معدن بوده است».

جمهوری اسلامی دست پیمان‌کاران آزمند را برای بازی با جان کارگران باز گذشته‌است، چرا که به گفته وزیر، کُشته‌شدن کارگران هنگام کار “حادثه‌ای معمول و طبیعی” است.

علی قیاسی، دبیر خانه کارگر اراک گفت :«معادن ما به بخش خصوصی واگذار شده و هیچکس پاسخگو نیست و جان کارگر ارزشی ندارد». آن چه که او نمی‌گوید و یا نمی‌داند این است که با فرمان آقای خامنه‌ای و با دگردیسی اصل ۴۴ قانون اساسی در  سال ۱۳۸۴ در شیپور خصوصی‌سازی دمیده شد.

خود جمهوری اسلامی گفته‌است که شمار معدن‌های بخش خصوصی بیش از ۱۰ برابر بخش دولتی است. برای حاکمیت جمهوری اسلامی خصوصی‌سازی زیر نام‌های گوناگون مانند “مولدسازی” یک هدف نئولیبرالیستی است که همه‌ی لایه‌های بورژوازی انگلی به آن سوگند خورده اند. خصوصی‌سازی گسترده جمهوری اسلامی، تنها مایه فروش ارزان دارایی  مردم به دوستان و هواداران نشده است، بل‌که پس از دزدی ابزارهای ارزشمند، بسیاری از این کارخانه‌ها و کارگاه‌ها  بسته شده‌اند.

در آن دسته از کارخانه‌ها و معدن‌ها که در روند کار است، از طبقه کارگر بی‌اندازه بهره‌کشی می شود و پایه‌ای‌ترین شرایط ایمنی کار به دلیل آزمندی سرمایه‌داران پیاده نمی‌شود.

آقای خامنه‌ای، یکی از بزرگ‌ترین “اندیشمندان” خصوصی‌سازی اقتصاد کشور، پس از مرگ ناگوار این کارگران اشک تمساح می‌ریزد و از دست اندرکاران خواست که تلاش خود را «مصروف نجات» معدن‌چیان به کار بردند. ولی امیر مرتاضی،‌ ‌رئیس اداره کار تعاون و رفاه اجتماعی طبس، گفت که «به دلیل حجم زیاد گاز امدادرسانی فوری در داخل تونل» با دشواری روبرو شد.

محمد اتابک، وزیر صمت به دنبال نوش‌داروی پس از مرگ سهراب رفت و گفت که «کارهای شرکت خصوصی که این معدن زغال سنگ را بر عهده دارد، در دست بررسی است.» هم‌زمان احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خبرنگاران گفت: «این معدن جزو معادن تمام مکانیزه نبوده.»

اگر این معدن « تمام مکانیزه نبوده» پس چرا پروانه کار گرفت؟ چه کسانی و برای چه بدون بازرسی شرایط ایمنی به این معدن پروانه کار دادند؟

این نادرست است که بر این باور بود که کارگران بخش‌های دیگر اقتصاد، دارای شرایط کاری به‌تری هستند.

اقتصاد ۱۰۰می‌نویسد که کارگران ساختمانی درگیر دشواری‌های بسیار هستند؛ ۵۰ درصد از مرگ‌ومیر و زخمی‌شدن سرکار در پیوند با کارگران ساختمانی است. این  کارگران بدون برخورداری از بیمه روی داربست می‌روند و در گودبرداری‌های زیر  آوارهای سنگین جان خود را از دست می‌دهند.

اقتصاد ۱۰۰می‌نویسد : «این در حالیست که مرگ و از کارافتادگی و نقص عضوِ برخی از آن‌ها هرگز به رسانه‌ها و مقامات رسمی گزارش نمی‌شود.»

بیش از ۵۰۰ هزار کارگر ساختمانی هنوز بیمه نشده‌اند و بیش از سه سال است که چشم به راه گذر ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی، از مجلس هستند. این کارگران چند هفته از هر ماه را بی‌کارند و افت سنگین ساخت‌وساز در کشور، این کارگران را تنگ‌دست‌ترین بخش طبقه کارگر کرده‌است.

در این میان، یک فعال کارگران ساختمانی می‌گوید که «مسئولان به وعده های خود عمل نمی‌کنند و کارگران ساختمانی برای آن‌ها فقط پیاده‌نظام هستند برای رسیدن به اهداف مشخص سیاسی».

رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی کارگری نقاشان ساختمانی کشور می‌گوید که « درخصوص سخت و زیان آور بودنِ شغلِ کارگران ساختمانی به خصوص رشته نقاشان ساختمان که اکثر آنها با رنگ و مواد مصرفی با شیمیایی سر و کار دارند و دچار مشکلات جسمی حاد می‌شوند».

سیاست اقتصادی نئولیبرالیستی چنان پیامدهای ناگواری، نه تنها برای طبقه کارگر و رنج‌بران، بل که برای لایه‌های میانی، مانند فرهنگیان و پرستاران نیز داشته‌است که در پهنه نبرد دریافتند که باید هم‌راه با کارگران علیه نئولیبرالیسم بجنگند.  

در هفته‌های گذشته کارگران نفت، گاز و پتروشیمی، بازنشستگان، فرهنگیان و پرستاران برای دست‌مزد و کم کردن فشار کار دست به نشست‌های گوناگون زده‌اند.

فساد، آزار آزادی‌خواهان و گرانی

به سرکار آوردن یک اصلاح‌خواه دل‌بسته به ولی‌فقیه، برای باز کردن راه سازش با امریکا بوده است و نه برای باز کردن سپهر سیاسی میهن. دولت پزشکیان حتا پیش از استوار کردن پایه‌های خود به دنبال بدتر کردن شرایط زندگی رنج‌بران و تنگ‌دستان رفته‌است و سیاست گران‌سازی بنزین، نان، شیر، گوشت و دیگر کالاهایی که تنگ‌دستان برای زنده ماندن به آن‌ها نیاز دارند، را در پیش گرفته‌است. 

گرانی و تورم افسار گریخته کمر تنگ‌دستان را زیر فشار هزینه‌های روزانه شکسته‌است. به گزارش اقتصاد  نیوز ۱۲ مهر، بهای هر کیلو مرغ کشتار در بازار به ۸۸،۱۳۳ ؛ بهای هر کیلو مرغ زنده در بازار ۶۳،۹۲۸؛ بهای هر کیلو گوشت منجمد گوساله به  ۲۹۰  هزار تومان؛ بهای هر کیلو بوقلمون کشتار به  ۱۲۰  هزار تومان تومان؛ بهای هر کیلو دام در کشتارگاه به ۶۲۰  هزار تومان؛  بهای هر کیلو دام زنده به  ۳۰۰  هزار تومان؛ بهای هر کیلو گوشت شترمرغ کشتار به ۳۷۰  هزار تومان افزایش یافته است. بهای  شیر خام ۲۰ درصد و بهای فراورده‌های شیری مانند ماست، شیر پاستوریزه، دوغ، پنیر، خامه و کره تا ۲۵ درصد افزایش یافته‌است.

به گزارش اقتصاد۱۰۰، با گفت‌وگو با یک کنشگر کارگری می نویسد: «متاسفانه بیشتر قیمت‌ها صعودی است و کالاهای مهم سبد معیشت خانوار هم تغییر داشته است، در چنین حالتی نمی‌توان انتظار داشت دستمزد هزینه‌های زندگی را جبران کند. میانگین هزینه ماهانه سبد معیشت خانوار کارگری را ۲۵ میلیون تومان در ماه است.  وقتی یک کارگر ۱۲ تا ۱۳ میلیون تومان در ماه حقوق می‌گیرد، چگونه می‌خواهیم برای او مزد منطقه‌ای درنظر بگیریم و دستمزدها را منطقه‌ای کنیم؟»

داده‌ها نشان‌گر این است که زور پزشکیان “آزادی‌خواه” و” دادخواه” به ستم‌گران نرسیده‌است و آن چه که به آزادی برمی‌گردد در بر همان پاشنه همیشگی می‌گردد. بی‌دادگاه جمهوری اسلامی ژینا مدرس گرجی، روزنامه‌نگار و کنش‌گر حقوق زنان کُرد را به دو سال و چهار ماه زندان محکوم کرد. گروهی از زنانِ زندانیِ سیاسی و عقیدتی مانند گلرخ ایرایی و نرگس محمدی در زندان اوین خواستار  رسیدگی به آزارهای جنسیِ زندانیان هنگام  بازرسی بدنی شدند. سردم‌داران زندان اوین جلوی دادن دارو و آزمایش پزشکی ابوالفضل قدیانی،کنش‌گر  سیاسی ۸۰ ساله و ضد ولی فقیه را گرفته‌اند.

سراسر دستگاه دیوان‌سالاری جمهوری اسلامی پر از ندانم‌کاری‌ها و فساد است.

به گزارش اقتصادنیوز ۱۱ مهر، محمد آیینی مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری گفت که  ۲ میلیون و ۶۳۶ هزار بنای ناپایدار در کشور هستند که یک میلیون و ۴۰۰ هزار بنا در بافت‌های فرسوده هستند. او افزود: «حدود ۶ هزار بنا در سکونتگاه‌های غیر رسمی و مابقی در بافت‌های فرسوده قرار دارد. در این بافت‌ها حدود ۱۰میلیون نفر ساکن هستند که جان آنها در خطر قرار دارد».

همشهری می‌نویسد  که مهدی تاج، عضو پیشین سپاه پاسداران و رئیس فدراسیون فوتبال و محمدرضا ساکت، عضو هیئت‌رئیسه این فدراسیون، به دلیل دست داشتن در فساد گسترده مالی در فوتبال ایران محکوم شده‌اند.

از آن سوی دیگر پول دزدی، خودبهتردانی، زندگی انگلی فرزندان دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی تا بدان اندازه خار چشم رنج‌بران شده‌است که حتا داد سران رژیم را هم درآورده‌است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهدی کلهر، مشاور پیشین محمود احمدی نژاد، در بخشی از گفت و گوی خود با خبرگزاری خبرآنلاین گفت، «طبق پروتکل‌های تعریف شده در مراسم رسمی هرگز نباید آقازادگان را در کنار آقایان و مسئولان بلندپایه نشاند و جایگاه آنان را در مراسم رسمی در کنار بزرگان قرار داد. چون نا خودآگاه هم مردم و هم خود آقازادگان دچار توهم آقا شدن و آقا بودن می‌شوند. آقازاده‌ها اگر یله و رها شوند، هسته مافیاهای قدرت و محور مافیاهای ثروت می شوند وی افزود: آقازاده‌ها همچون درب مساجد هستند نه، کندنی‌اند و نه سوزاندی».

نبود آزادی، نبود کار و خانه، دوست‌بازی و فساد جوانان ما را آن چنان نامید به آینده کرده‌است که چاره‌ای فرای خودکشی نمی‌بینند. به گزارش اقتصاد  نیوز «آمار خودکشی تقریباً از چهار نفر در هر صد هزار نفر طی ۱۰ سال به هشت نفر در هر صد هزار نفر رسیده است. »

سیاست برون‌مرزی

سال‌هاست که جمهوری اسلامی در تلاش است تا از جنگ رودررو با امریکا و اسراییل جلوگیری کند. به همین دلیل است که پیمان هسته‌ای برجام را در سال ۲۰۱۵  با ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و اتحادیه اروپا امضا کرد. دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ یکجانبه ایالات متحده را از برجام بیرون کشید. جو بایدن با این که می‌توانست تصمیم ترامپ را دگرگون کند، به جای آن او خواست‌های بیش‌تری را برای برگشت به پیمان برجام در پیش گذاشت.

پزشکیان، در ۲۵ سپتامبر به نیویورک آمد، و سه عضو تیم برجام (جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کنونی؛ و مجید روانچی، دستیار وزیر امور خارجه)  را به هم‌راه خود آورد.

پیام رئیس جمهور پزشکیان در نیویورک آشتی‌جویانه بود. او گفت: «در رابطه با برجام، ما صد بار گفتیم که مایلیم به توافقات خود عمل کنیم.» ما امیدواریم که بتوانیم پشت میز بنشینیم و بحث کنیم.»

پزشکیان در باره‌ی خاورمیانه گفت که ایران خواهان صلح است. او گفت: « ما صلح برای همه می خواهیم و به دنبال جنگ یا نزاع با کسی نیستیم

پزشکیان در سخن‌رانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سخن از آغاز گام به «عصر جدید» گفت و از آمریکا و غرب خواست که آشتی‌پذیری دولت او را بپذیرند. شرطش البته این است که تحریم‌ها برداشته شود.

هیچ تردیدی نیست که پزشکیان نامزد برگزیده حاکمیت جمهوری اسلامی در انتخابات مهندسی شده‌بوده‌است. یکی از  دلیل‌های بنیادی آن، امید به او برای راه‌گشایی سازش با غرب بود. هم‌زمان او سیاست‌مدار گوش به فرمانی است که دیدگاه ویژه‌ای ندارد، بل‌که بازتاب دهنده دید سازش میان لایه‌های گوناگون بورژوازی انگلی است.   

رویداد ۲۴ می‌نویسد: «تصمیمات سیاست خارجی در جایی دیگر اتخاذ می‌شود و دولت با همه توان خود اجرا می‌کند». روزنامه خراسان با ستایش از سفر عراقچی به لبنان و سوریه، آن را  آشتی اصولگرایان با سیاست خارجی دولت پزشکیان می‌خواند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدعطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات گفت: «برخی دولت پزشکیان را در این باره نقد و شماتت می‌کردند که مثلا چرا زودتر انتقام نگرفته است. آنان می‌دانند که رییس‌جمهور در موقعیت فرماندهی کل قوا و اتخاذ تصمیم نظامی نیست».

گفت‌آوردهای بالا به روشنی نشان می‌دهند که سخنان پزشکیان، سخنان همه‌ی لایه‌های بورژوازی انگلی است.  

او با این که از غزه گفت ولی چیزی از «نابودی صهیونیسم» بر زبان نیاورد. پزشکیان گفت که ایران به دنبال «پرهیز از جنگ با اسرائیل» است. او تا بدانجا پیش رفت که گفت: «بیایید وضعیتی ایجاد کنیم که بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم». او گفت: «بیایید سعی کنیم تنش ها را از طریق گفتگو حل کنیم… ما حاضریم همه سلاح هایمان را کنار بگذاریم تا زمانی که اسرائیل نیز همین کار را انجام دهد.» او حتا سخنی از انتقام سنگین نگفت.

سخن‌رانی پزشکیان، نشان‌گر سیاست سازش همه‌ی لایه‌های بورژوازی انگلی برای نزدیکی به غرب بود؛ سیاستی که نشان از ترس و شکست داشت.

اسراییل در ماه آوریل، کنسولگری ایران در دمشق سوریه را بمب‌گذاری کرد و ژنرال ارشد محمدرضا زاهدی را کُشت؛ اسماعیل هنیه، یکی از رهبران حماس را در  تهران ترور کرد؛ سپس، حسن نصرالله، دبیر کل دیرینه جنبش حزب الله لبنان، و ژنرال ایرانی عباس نیلفوشان را در بیروت کُشت. پرتاب ۲۰۰ موشک بالستیک در پاسخ به این یورش‌های بسیار سخت اسراییل به ایران در ماه‌های گذشته ، یک پاسخ نمادین بوده است.۲۰۰ موشک بالستیک حتا نتوانستند یک سرباز اسراییلی را زخمی کند.

اکنون، بنیامین نتانیاهو، زمان را شایسته  می‌بیند که تا چوب توی چرخ تنش‌زدایی جمهوری اسلامی با غرب بگذارد و امریکا را به جنگ با ایران بکشاند. نتانیاهو با کُشتن رهبران نظامی ایران و اسماعیل هنیه، رهبر حماس در خاک ایران، و هم‌چنین یورش به حزب الله در لبنان  می‌خواهد شور جنگ رودررو را در سردم‌داران جمهوری اسلامی برانگیزد. گاردین می‌نویسد که جمهوری اسلامی خواهان تنش‌زدایی با غرب و برداشتن تحریم‌ها است. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه دولت چهاردهم، دیدارهایی با همتاهای اروپایی خود مانند آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان و دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا داشت تا زمینه برگشت اروپا را برای  رایزنی‌ها در باره‌ی برنامه هسته‌ای را  فراهم کند. ولی  کُشته شدن سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله از سوی اسراییل با پشتیبانی ایالات متحده، تنش‌زدایی جمهوری اسلامی با غرب را با چالش‌های فراوانی روبرو کرده‌است.

همان‌گونه که می‌بینیم با همه‌ی شوری که جمهوری اسلامی برای آشتی با غرب دارد، اسراییل آن چنان سنگ بزرگی به سوی این برنامه پرتاب کرده است که جمهوری اسلامی به ناگزیر نمی‌تواند خود را از نیم”نگاه به شرق” رها کند. برای همین با آن که آن‌ها غرب را برای دادوستد و ساختار اقتصادی نئولیبرالیستی خود به‌تر می‌دانند، ولی از روی ناچاری نگاه به شرق هم دارند. نگاه به شرقی‌ها می‌گویند همه تخم مرغ‌ها را در سبد غرب نگذارند، زیرا تحریم‌های بین‌المللی این کار را دشوار می‌کند. 

بورژوازی بازرگانی و نظامی به ناچار نگاه به شرق را پذیرفتند و هم‌زمان بورژوازی بوروکراتیک و مالی برای آسان‌سازی و جابجایی پول نگاه به غرب دارند. البته این ناسازگاری یک تضاد آشتی‌پذیر است که همان‌گونه که دیده‌ایم در دولت پزشکیان زیر نام “وفاق ملی” به گرد هم آمده‌اند.

هم‌گرایی لایه‌های گوناگون بورژوازی

هم‌گرایی لایه‌های گوناگون بورژوازی انگلی برای گزینش پزشکیان به رییس جمهوری را می‌توان از زبان روزنامه “اعتماد” به خوبی برداشت کرد.

محمدمهاجری و فیاض‌زاهد در یادداشتی مشترک که روزنامه اعتماد پخش شده است می نویسند: «انتخاب پزشکیان یک ضرورت و اجماع بین‌الطرفینی ارزیابی می‌شود. او می‌تواند دریچه‌های بسته شده را بگشاید. میانه خطی راه برود که هم اصولگرایان اصیل را راضی کند و هم اصلاح‌طلبان عملگرا را. هم نمادی از میانه‌روی باشد هم مدیری هماهنگ با رهبری. اما می‌تواند نقطه التقای این دو جریان تضعیف شده باشد. یعنی هم رای ناطق را داشته باشد هم رای خاتمی را. از آن مهم‌تر اینکه سپاه پاسداران و بیت رهبری را از سلامت و صداقت خود مطمئن گرداند».

هم‌آهنگی و هم‌گرایی کنونی میان لایه‌های بورژوازی در هم‌سنجی با چنددهه گذشته  بی‌همانند است. پاسداران دولت را ارجمند می‌شمارند و اصلاح‌خواهان “رهبری” را گرامی می‌دارند. به گزارش همشهری آنلاین، سردار محمدرضا نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه در گفت‌وگو با مهر گفت: «این اقدام‌های دولت خیلی خوب است و ما از دولتمان به دلیل اتخاذ این مواضع راضی هستیم، چرا که به خوبی وارد میدان دیپلماسی شدند و این میدان را خوب هدایت کردند».

به گزارش مشرق، علی ربیعی در توئیتر نوشت: «به نظر من، بیان خطبه امروز رهبر انقلاب به ویژه این گزاره «ما در انجام این وظیفه نه تعلل می‌کنیم، نه شتاب‌زده عمل می‌کنیم؛ آن وظیفه در وقت خود انجام می‌گیرد و انجام هم گرفت و در آینده هم اگر لازم شد باز انجام خواهدشد.» در این شرایط، با انسجام ملی پشت رهبری بایستیم و ایستادن جلوتر از رهبری ممنوع!»

به گزارش مشرق، علی ربیعی به دلیل این وفاداری به ولی فقیه «دستیار اجتماعی رئیس جمهور» شد.

غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان نوشت: «اصلاح‌طلبانی هم نوشتند که آخرین نماز جمعه آنان، نماز هاشمی در ۸۸ بود ولی حالا دیگر آخرین نیست! »

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ابطحی نوشت: « آقای خاتمی و دوستانشان بیانیه‌هایی منتشر کردند؛ اما به ‌جای اینکه این موارد در صدر خبرها قرار بگیرد و نشان دهد که اجماع ملی در برابر دشمن خارجی وجود دارد، همه این مسائل سانسور شد.  چنین رفتارهایی به ضرر وحدت ملی و منافع کشور تمام می‌شود.»

همان‌گونه که می‌بینیم لایه‌های گوناگون بورژوازی به “هم‌دیگر نان قرض می‌دهند” و به ستایش هم‌دیگر می‌پردازند.

پایان سخن

حاکمیت جمهوری اسلامی هم‌واره هنگامی که زیر فشار خرد کننده‌ی خواست‌های مردمی است، دست به  سرکوب برخی از خواست‌ها و و بازکردن آرام سوپاپ‌ها در جاهای دیگر و سازش با غرب می‌زند.

همان‌گونه که نشان داده ایم، دست‌گاه فرمان‌روایی جمهوری اسلامی با روی کار آوردن پزشکیان به دنبال یک سازش بزرگ با غرب، برای برداشتن تحریم ها بوده‌است. اسراییل نزدیکی دوباره جمهوری اسلامی به غرب را خطر بزرگی برای خود می‌داند و به همین دلیل با یورش‌های تروریستی خود می خواهد که جمهوری اسلامی را به مرداب جنگ با خود بکشاند.

جمهوری اسلامی به خوبی می‌داند که برایند رویارویی با اسراییل، حتا اگر اسراییل از ۹۰ کلاهک هسته‌ای خود سود نجوید، شکست است.  جمهوری اسلامی این را هم به خوبی می‌داند که حتا اگر جنگ به درازا بکشد، نابود خواهد شد، چرا که با سرکوب خواست‌های آزادی خواهانه لایه‌های میانی و با بهره‌کشی ددمنشانه از طبقه کارگر و ندادن حق سازماندهی مستقل به آن‌ها، فشار اقتصادی کمرشکن به تنگ‌دستان و تهی‌دستان که پیامد ناگوار پیاده‌کردن اقتصاد سرمایه‌داری- نئولیبرالیستی است، پشتوانه مردمی ندارد، تا بتواند در یک جنگ دراز با ارتش آدمکُش کشوری که دارای پیشرفته‌ترین صنعت نظامی است و تا مغز استخوان در دست‌گاه امنیتی جمهوری اسلامی رخنه کرده است، ایستادگی کند.

درو ان خواهی کرد، که کاشتی.  

سیاست “چپ”ها در برابر درگیری میان اسراییل و جمهوری اسلامی با راست‌ها یک‌سان نیست. راست‌های هوادار امپریالیسم، به اسراییل برای یورش به میهن ما انگیزه می‌دهند که تا شاید کلاهی از این نمد برای خود بسازند. میهن‌فروشی آن ها به دلیل نداشتن باور به نیروی مردم برای سرنگونی حاکمیت سرمایه‌داری- ولایی جمهوری اسلامی است. ما خواهان یورش ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیستی به میهن خود نیستیم. با همه‌ی دشمنی هایی که ما با جمهوری اسلامی داریم، نباید فراموش شود که جمهوری اسلامی به دلیل‌های فراوانی که گفته شد، خواهان پرهیز از جنگ رودررو با اسراییل است.  “چپ” باید در برابر جنگ خواهان بایستد، بدون آن‌که آن را بهانه ایستادن زیر چتر یک لایه بورژوازی انگلی کند.

آن‌هایی که به نام “چپ” برای کُشته شدن حسن نصرالله از سوی ارتش فاشیستی اسراییل دست می‌زنند، فراموش می‌کنند که حزب الله با همه‌ی واپسگری‌های ایدیولوژیک خود، در برابر یورش اسراییل به فلسطینی‌ها ایستاده‌است و با نیروهای کمونیستی فلسطین و لبنان در این باره هم‌کاری می کند.

نباید از یاد برد که ریشه همه‌ی چالش‌های خاورمیانه را باید در سرکوب بیش از هفتاد سال خلق فلسطین از سوی بورژوازی صهیونیسم یافت. تردیدی نیست که جمهوری اسلامی برای نیرومند کردن جای‌گاه ژئوپلتیک خود در خاورمیانه، به ویژه بورژوازی نظامی آن برای زنده ماندن، به تنش با اسراییل نیاز دارد، ولی نباید فراموش شود که چالش فلسطین بسیار زودتر از زایش جمهوری اسلامی گریبان‌گیر مردم خاورمیانه شده‌بود. 

کُشتار سال های ۱۹۴۸-۴۹ فلسطینی‌ها و نکبت فلسطین؛ جنگ کانال سوئز سال ۱۹۵۶؛ جنگ شش روزه سال  ۱۹۶۷؛ جنگ  یوم کیپور سال ۱۹۷۳؛ جنگ لبنان سال ۱۹۸۲؛ همه‌ی این جنگ‌ها را اسراییل علیه خلق عرب، پیش از نیروهای جانشینی جمهوری اسلامی در این جا و ان جا، آغاز کرده‌بود.

3 Comments

  1. M[hsen

    درود آتشین به فیس دلاوران با این‌حال های بی‌نظیر
    درحالی که راه توده قلابی سم خرده بورژوازی در رگ کارگران ترزیق می‌کند
    بدرود

    1. سیامک

      حق با شماست رفیق میرنادر گرامی. این نوشته می بایست دو نوشته جداگانه می شد که به دلیلی نشد. و همین کار به روانی خواندن آن ضربه زد.
      شاد و پیروز باشید
      سیامک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *