شش
منتشر شده در – تیر 20, 1398

در روزهای اخیر اعلامیهای با عنوان “حزب چپ ایران (فدائیان خلق): نه به تحریم و جنگ، نه به جمهوری اسلامی!”، از سوی هیئت سیاسی- اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق) در پایگاه اینترنتی “اخبار روز” منتشر شده است که برخی نکتههای طرح شده در آن برای حزب ما مایهٔ تأسف فراوان است.
این اعلامیهٔ حزب چپ ایران (فدائیان خلق) که بهنظر میرسد با هدف نقد موضعگیریهای دیگر حزبهای اپوزیسیون ایران و روشن کردن دیدگاههای این حزب دربارۀ تحولهای اخیر ایران و منطقه و نیز احتمال خطر درگرفتن جنگ تنظیم و منتشر شده است، با شیوهٔ کهنهٔ قلب واقعیتها، تلاش می کند اینگونه وانمود کند که گویا سیاست حزب تودهٔ ایران در مخالفت با جمهوری اسلامی نیست و از این روی، در اعلامیهٔ ۶۹ حزب کارگری و کمونیستی جهان- اعلامیهای که بهابتکار حزب ما منتشر شده است- به مبارزهٔ مردم میهن ما و ماهیت حکومت جمهوری اسلامی در آن اشاره ای نشده است.
در اعلامیهٔ هیئت سیاسی- اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق) از جمله می خوانیم: “اخیراً بهپیشنهاد حزب تودهٔ ایران بیانیهای علیه جنگ و دولت آمریکا صادر شد که مورد پشتیبانی ۶۹ حزب و تشکل کمونیست و چپ قرار گرفت. در این بیانیه بهحق به دولت امریکا از زاویهٔ سودجوئی و سلطهگریش، که آماده است جهان را به آتش کشد، برخورد شده است، اما پیرامون حکومتی که چهل سال است مردم ایران را وحشیانه سرکوب می کند، در سرنوشت مردم کشورهای دیگر دخالت کرده و صدور اسلام انقلابی را در دستور گذاشته است، هیچ کلامی بهمیان نیامده است. …”
ما اطمینان داریم که صادرکنندگان این بیانیه از موضعگیریهای روشن ما که در شمار زیادی از اعلامیههای کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، سرمقالههای “نامهٔ مردم” (ارگان مرکزی حزب تودهٔ ایران)، و همچنین مطلبها و جستارهایی تحلیلی در زمینهٔ واپسماندگی نظری و عملی و معضلهای بنیادین اوضاع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور و در محکومیت رژیم ولایت فقیه و سیاستهای سرکوبگرانه و ضد ملی آن در خلال چهل سال حاکمیتش منتشر شده است بی اطلاع نیستند، اما اینکه چرا در این بیانیه تلاش میکنند خلاف این واقعیت را به خوانندگان اعلامیه و طرفدارانشان القا کنند، بهطور جدی جای سئوال دارد، بهویژه بهلحاظ “نو” بودن شیوۀ عمل این دوستان در این بیانیه و همچنین مدعیاتشان در طرفداری از مسیر همکاری و اتحاد عمل با نیروهای چپ. برای روشن شدن حقیقت امر در ارتباط با اینکه موضعگیریهای حزب تودهٔ ایران نسبت به رژیم حاکم چیست ، فقط به دو نمونه که در زیر میآید اشاره می کنیم:
“هیچ نیروی ملی، میهندوست، و آزادیخواهی نمیتواند مدافع ادامه یافتن تنشهای کنونی و خواهان حمله نظامی به میهن ما باشد. تجربه نشان داده است که زحمتکشان شهر و روستا اولین و اصلیترین قربانیان هر جنگ و درگیری نظامی خواهند بود. افزون بر این، ادامۀ تشنجهای کنونی و ٬جنگی شدن٬ شرایط کشور بهانهای خواهد بود برای شدت یافتن جو خفقان و سرکوب در میهن ما. ما نیز همچون همهٔ نیروهای ملی و آزادیخواه کشور، مخالف سرسخت دخالت کشورهای امپریالیستی و ارتجاع منطقه به منظور ٬تغییر رژیم٬ در ایران هستیم. طرد رژیم استبدادی حاکم بر میهن ما و استقرار حکومتی دموکراتیک و مردمی که بتواند آزادی و استقلال میهنمان را تأمین کند و راه اجرا و تحقق عدالت اجتماعی و پایان دادن به ظلم و فساد کنونی را باز کند تنها از طریق مبارزهٔ مردم میهن ما و نیروهای ملی و آزادیخواه آن امکانپذیر است… بیاید دست در دست هم با شعار ٬نه به تحریمهای ضد انسانی، نه به جنگ، و نه به دیکتاتوری٬ برای حفظ صلح در منطقه که پشتوان برقراری اوضاعی مساعد بهمنظور تشدید مبارزه برای طرد رژیم ولایت فقیه خواهد بود، راه را هموار کنیم… ” [برگرفته از: اعلامیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، ۲ تیرماه ۱۳۹۸].
جالب اینجاست که این دوستان لابد توجه دارند که شعاری را که در اعلامیهشان پس از نشر اعلامیهٔ کمیتهٔ مرکزی ما مطرح کرده اند شباهتهای زیادی با همین شعار حزب تودهٔ ایران دارد!
نمونه دیگر:
“در ایران نیز رژیم ولایت فقیه بیش از پیش با بحرانهای همهجانبهٔ سیاسی- اقتصادی روبرو است. تشدید فشارهای کمرشکن اقتصادی که میلیونها تن از هممیهنان ما را به زندگی در زیر خط فقر رانده است، تورّم، سقوط ارزش ریال، ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولیدی کشور، بیکاری فزاینده، و فساد و ظلم بیسابقه حکومتگران، در مجموع شرایط انفجاری حادّی را در کشور پدید آورده است. سیاستهای مخرب و ضدملی رژیم ولایت فقیه که بر اساس تأمین منافع کلان سرمایهداری تجاری و رانتخوار و دلال کشور تنظیم و اجرا شده است، اقتصاد کشور را در آستانه سقوط کامل قرار داده است. برای سردمداران رژیم ولایت فقیه مهمترین هدف حفظ نظام سیاسی کنونی، یعنی حفظ رژیم ولایت فقیه به هر قیمتی است. تصور اینکه موضعگیریها و سیاستهای سران ارتجاعی و ضدمردمی حکومت جمهوری اسلامی در راستای حفظ منافع ملی است، سراب خطرناکی است که باید آن را با تمام توان بهچالش کشید و افشا کرد. سران رژیم ولایی ایران همانطور که در گذشته نیز نشان دادهاند، برای حفظ ٬نظام٬ خود آمادهاند که هر گونه ٬نرمش قهرمانانه٬ و ٬نوشیدن جام زهر٬ را بهجان بخرند تا بتوانند چند صباحی بیشتر به حیاتشان ادامه دهند” [برگرفته از: اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران زیر عنوان: “صف کشی جنگ طلبان در دو سوی جهان و خطرهایی که میهن ما و صلح در منطقه را تهدید می کند! “، ۲۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۸].
بر خلاف نیروهایی که در سالهای اخیر امکان استحالهٔ رژیم و شرکت کردن در انتخاباتهای پی در پی و “انتخاب میان بد و بدتر” سیاست اصلیشان بوده است، حزب ما اساس سیاستش بر اصل مبارزهٔ مشترک و خللناپذیر با رژیم استبدادی و ضد مردمی ولایت فقیه و گشودن راه به سمت تحولات بنیادین، دموکراتیک، و پایدار متمرکز بوده است. بهدلیل محتوای همین سیاست و نیز بهسبب مبارزۀ پیگیر و خللناپذیر حزب تودهٔ ایران، حزب ما در خانوادهٔ بزرگ حزبهای کارگری و کمونیستی و همچنین دیگر نیروهای مترقی جهان از جایگاه و احترامی ویژه برخوردار شده است. و بر پایهٔ این جایگاه توانسته است کارزارهایی گسترده در حمایت از مبارزهٔ مردم ایران سازماندهی کرده و درنتیجه توجه افزونتر نیروهای مترقی در جهان را نسبت به این مبارزه جلب کند. سازماندهی انتشار دهها نامۀ اعتراضی از سوی شماری از بزرگترین اتحادیههای کارگری جهان به سرکوب حرکتهای کارگری و دستگیری و زندانی مبارزان جنبش کارگری میهن، جلب حمایت حزبهای گوناگون کارگری از مبارزه کارگران و زحمتکشان ایران و همچنین تلاش در راه رهایی زندانیان سیاسی- عقیدتی، از جمله فعالیتهای موفقی است که تودهایها به آنها افتخار میکنند.
و نکتۀ آخری که شاید بهنظر رسد یادآوری آن به دوستان حزب چپ ایران (فدائیان خلق) لازم باشد این است که، رسیدن به موضعگیریای مشترک در بیانیهای دربارۀ خطر درگیری جنگی دهشتناک در منطقه خاورمیانه- یعنی جنگی که بیگمان عواقبی فاجعهبار برای میهن ما در بر خواهد داشت- که بیش از ۷۲ حزب (زیرا پس از نشر نخست بیانیه حزب ما تعداد دیگری از حزبهای کارگری جهان به امضا کنندگان آن پیوستند) از ۶۸ کشور جهان (که شماری از این حزبها حزبهای شریک در قدرت دولتی و ائتلافهای حاکم هستند) بر سر آن توافق کنند، این مسئلهٔ بدیهی و ضروری است که متن بیانیه بهشکلی باید تدوین شود که همه این حزبها بتوانند بر سر آن همداستان شوند. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که در همین بیانیۀ مشترک در محکوم کردن تحریمها در دفاع از مبارزۀ مردم ایران موضعگیری شده است. در بیانیه میخوانیم: “حزبهای کمونیست و کارگری، دولت آمریکا و نمایندگان ستیزهجو و جنگطلب آن مانند مایک پومپئو و جان بولتون را بهشدّت محکوم میکنند که افزایش تنش و خطر اقدام نظامی علیه ایران را شروع کردند و نیز از تحریمهای اقتصادی بهعنوان وسیلهای برای تحمیل سختی به مردم ایران و کشاندن آنها به تسلیم استفاده کردند. حزبهای امضاکننده همچنین معتقدند که این اقدامها، تأثیرهای فاجعهباری بر مبارزهٔ مداوم مردم ایران برای تحقق صلح، حاکمیت ملّی، و عدالت اجتماعی، و نیز تحقق حقوق بشر و حقوق دموکراتیک دارد.”
ما ضمن ابراز تأسف مجدد از این شیوۀ کهنه و ناپسند برخورد با حزب تودۀ ایران، امیدواریم که اینگونه برخوردهای غیردوستانه جای خود را به برخورد سالم نظری و سیاسی و همچنین حرکت به سمت همکاری عملی و جدی در مبارزه بر ضد رژیم ارتجاعی و ضد مردمی ولایت فقیه بدهد!
حزب تودۀ ایران
۲۰ تیرماه ۱۳۹۸