منافع ملی ایران و سیاست متضاد خارجی رژیم ولایی

image_pdfimage_print

سخن روز ۶۵/۹۸

۱۶ دی ۱۳۹۸ ۶ ژانویه ۲۰۲۰

مانور مشترک دریایی چین، روسیه و ایران در دریایی عمان هنوز پایان نیافته است که امپریالیسم آمریکا ناخشنودی خود را نسبت به این مانور که علیه کوشش اوست برای ایجاد برتری نظامی در خلیج فارس، نشان داد. توطئه ی تروریستی امپریالیسم آمریکا این بار هم منافع ملی ایران و دیگر کشورهای منطقه را هدف قرار داده است. هدف امپریالیسم آمریکا دامن زدن به تشنج و بهره گیری از آن برای حفظ حضور خود در منطقه خاورمیانه و پاره پاره کردن کشورهای آن، ازجمله ایران است.

ایران باری دیگر با وضع خاصی روبروست که پس از پیروزی و آزادی خرمشهر از دست تجاوزگران خارجی و متحدان آن روبرو بوده است.

در آن تاریخ حزب توده ایران با اعلام موضع میهن دوستانه خود مبنی بر ضرورت پایان دادن به جنگ پس از آزادی خرمشهر، ارزیابی میهن دوستانه خود را با شفافیت و قاطعیت مطرح نمود. حزب توده ایران ارزیابی خود را تنها بر پایه ی حفظ منافع ملی ایران قرار داد و می بایستی قرار می داد. اکنون نیز باید از همین شیوه ی علمی و مردمی و ضد امپریالیستی پیروی نمود.

سیاست استعمارگرانه ی امپریالیسم از دیر باز به اهمیت دامن زدن به اختلاف‌های مذهبی و قومی برای پیشبرد مقاصد خود پی برده است و این سیاست ضد مردمی و ضد منافع خلق ها را به سیاست عمومی خود بدل ساخته است. نباید به دام آن افتاد.

رژیم ضد مردمی و ضد دمکراتیک ج ا نیز سالیان طولانی است که در اجرای سیاست دامن زدن به اختلاف‌های مذهبی و قومی به متحد طبیعی سیاست امپریالیستی بدل شده است. تفاوت ظاهری میان دو سیاست شیعوی رژیم ولایی و نواستعماری امپریالیسم نباید به ابزار پوشش برای رابطه ماهوی میان دو سیاست ضد مردمی، ضد دمکراتیک و تجاوزگرانه بدل گردد. شرکت ج ا در پاره پاره کردن یوگسلاوی، همکاری با امپریالیسم آمریکا برای نابودی استقلال افغانستان و نمونه‌های دیگر این رابطه ی را نشان می‌دهد و پیامدهای فاجعه آمیز آن را برای استقلال و تمامیت ارضی کشورها به ثبوت می رساند.

چنین سیاستی در تضاد قرار دارد با سیاست واقع‌بینانه همکاری میان جمهوری خلق چین، جمهوری فدراتیو روسیه و ایران که در مانور اخیر مشترک در دریای عمان برگزار شد. رژیم ولایی باید میان این دو سیاست جایگاه خود را با صراحت روشن سازد. ادامه سیاست شیعوی به عنوان گویا ٬٬صدور انقلاب اسلامی٬٬ سیاستی ارتجاعی و ضد انقلابی است. سیاستی است تجاورگرانه و علیه منافع خلق ها و به ویژه علیه منافع ملی ایران.

نباید فراموش نمود که ولادیمیر پوتین اخیراً و در ارتباط با حمله ی موشکی به صنایع نفتی عربستان که امپریالیسم آمریکا آن را به ایران نسبت داد، با صراحت بیان نمود که روسیه «نیروی آتش نشانی نیست»! نباید فراموش کرد که سال هاست که ایران عضو ناظر در گروه شانگهای است، بدون آنکه بتواند به طور رسمی به عضویت آن درآید.

باید به سیاست به نعل و به میخ زدن پایان داد. سیاست خارجی صلح آمیز حکم می‌کند که ایران نیروهای خود را در کشورهای دیگر به کشور بازگرداند. بازگشت نیروهای ایران از سوریه، بازگشتی ظفرنمون است، زیرا در جهت خنثی سازی سیاست استعمارگرانه امپریالیستی برای پاره پاره کردن کشور عربی سوریه مؤثر بوده است.

مردم میهن ما برای تحقق بخشیدن به خواست خود برای دستیابی به «نان، کار، آزادی» عزمی راسخ دارند. رژیم ولایی که سرکوبگر جنبش مردمی و دمکراتیک در ایران است، بر پایه ای لرزان قرار دارد. مردم میهن ما مبارزه برای گذار از دیکتاتوری را دالان تاریخی مبارزه علیه تجاوزگری امپریالیسم می‌دانند و از موضع انقلابی خود عدول نخواهند کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *