مقاله شماره ١٣٩١ / ٤٣ (٦ اسفند)
واژه راهنما: خط مشي انقلابي حزب توده ايران و برنامه حداقل كارگري آن پـل رابطه عاطفي و آگاهانه ميان توده اي ها. پيش شرط پيروزي انقلاب، وحدت نظري و سازماني جنبش توده اي است! آموزش از تجربه ”بهار عربي“!
رفيق مينو مرادي، سخنان شما (”نگاهي دوباره …“، ”راه توده“ شماره ٣٩٧) را با دقت خواندم و كوشيدم بروز احساس عاطفي شما را نسبت به زنده باد ”كيـو“ (كيومرث زرشناس) لمس و درك كنم، زيرا من هم «در هياهوي غريب غيبتت غريبم» (احسان طبري، ”بگذار زمان بگذرد“، شعر سروده در زندان).
ايكاش شرايطي مي بود كه مي توانستم مهرباني چشمان ”كيـو“ را در چشمان شما باز يابم. هدف دشمن مكار طبقاتي با غيرقانوني كردن حزب توده ايران، به قول زنده ياد جوانشير در ”سيماي مردمي حزب توده ايران“، «شقه» كردن حزب (ص ٥١)، انهدام پـل رابطه عاطفي ميان توده اي ها و ميان آن ها و «توده» ها كه شما هم بر آن انگشت گذاشته ايد، بوده و هست.
اما اگر اين شرايط هنوز ايجاد نشده و بايستي براي برپايي آن مدت زماني مشتركن رزميد، جايگزيني شايسته براي آن در اختيار داريم! چرا نبايد رشته پرتوان خط مشي انقلابي حزب توده ايران و برنامه حداقل كارگري آن، پـل پيوند ميان مغز و دل، ميان آگاهي و عاطفه توده اي ها باشد، چرا گويا نمي تواند چنين باشد؟
پرچم خط مشي انقلابي حزب، نقطه مشترك همه توده اي ها و نقطه تلاقي نگاه و انديشه آن ها نيست؟ نبوده است؟ نبايد باشد؟ كوشش و حركت نبايستي به سوي پذيرش آن باشد؟
اين پرچم ملات وحدت توده اي هاست! براي بهبود زبـانـش هم، توافق بر سر مضمـون انقـلابـي آن پيش شرط عينـي است. اينطور نيست؟ سكوت ”راه توده“، ”عدالت“ و همه جريان هايي كه ادعاي توده اي بودن دارند، در باره اين محتوا و مضمون كه «ماهيت» انقلابي برنامه حداقل كارگري را بيان مي كند، به چه معناست؟
رسيدن ”كاسبكارانه“ به يكديگر مطرح است و يا پذيرش اسلوب بررسي علمي ماركسيستي- توده اي براي دست يابي به خط مشي انقلابي؟ آيا نبايستي تحليل اوضاع كشور از ديدگاه ماترياليسم تاريخي آغـاز و بر اسلوب ماترياليسم ديالكتيكي استـوار باشد؟
– مگر حزب توده ايران برپايه اين اسلوب، مرحله كنوني انقلاب را مرحله ملي- دموكراتيك ارزيابي نكرده و نمي كند؟ كسي سخني تصحيحي بر آن دارد؟
– حل تضاد عمده روز جامعه ايراني را خط مشي انقلابي حزب، از طريق تشكيل جبهه گسترده ضدديكتاتوري ممكن اعلام كرده و مي كند كه در آن حتي بخش هاي ضدديكتاتور در حاكميت هم مي توانند شركت داشته باشند!
كسي سخني تصحيحي بر آن دارد؟
– اهرم شكوفايي اقتصادي- اجتماعي آينده كشور را پس از سرنگوني استبداد، خط مشي انقلابي حزب برپايي جبهه متحد خلق كه از همه ميهن دوستان تشكيل شده، اعلام مي كند. استخوان بندي اين جبهه را طبقه كارگر و منافع آن تشكيل مي دهد. اين منافع، ستون فقرات منافع كل خلق مي باشد!
كسي سخني تصحيحي بر آن دارد؟
هر كس، شما و يا هر توده اي ديگر، اگر سخني داريد، مطرح سازيد و اگر نداريد، پرچم ققنوس پر كشيده را به دوش كشيد و در صف فشرده و مشترك براي رسيدن به مقصد بكوشيد! فرياد طبري را از زندان نمي شنويد و نمي بينيد كه «آتش ققنوس بجاست»؟ (احسان طبري، ”معشوق“، شعر سروده در زندان)
آيا مهرباني چشمان ”كيـو“، با پرواز ققنوس و اهتزاز پرچم انقلابي خط مشي حزب توده ايران، سخني ديگر با شما براي گفتن مي داشت؟ آيا عاطفه خونين و ابدي او، احساسي ديگر را به شما منتقل مي نمود؟
رفيق مينو مرادي، در نوشته شما نكات قابل تامل ديگري نيز وجود دارند. براي نمونه، اين پرسش كه آيا واژه «”توده“»، واژه اي انحصاري است؟ به عبارت ديگر آيا مي توان آن را به شيوه نوليبرال ”خصوصي سازي“ نمود؟
مساله رابطه حزب با توده ه اي ها، مساله ”رسيدن هوا تازه“ (لنين) به حزب كه شما آن را وظيفه «رويش، گسترش و ارتباط با ديگر مبارزان راه آزادي و عدالت اجتماعي» مي ناميد؛ مساله «تحول دروني» حزب، مساله «پروسه همگرايي» و برخي نكات ديگر. به اين نكات در نوشتاري جداگانه پرداخته خواهد شد.
آنچه كه اما در همين سطور بايد به آن اشاره داشت، اين نكته است كه ظاهراً شما با مواضع ”راه توده“، براي نمونه در ارتباط با «پروسه همگرايي» آشنا نيستيد. اين پرسش را با ”راه توده“ مطرح كنيد كه چرا مايل است اين «پروسه» را به آينده نامعلوم به زماني كه گويا «فضاي سياسي ايران» به قول شما «باز شده» است، محول كند؟ در حالي كه ما درسـت به «پروسه همگرايي»، به منظور كوشش مشترك، خلاق و انقلابي براي باز شدن «فضاي سياسي ايران» نياز داريم؟ اين سر به پا كردن نياز واقعي ما توسط ”راه توده“، ”عدالت“ و ديگران براي دستيابي به چه سودي دنبال مي شود؟ تجربه ”بهار عربي“ جز اين مي آموزد كه بدون حضور و وجود يك حزب هوشمند و توانمند كمونيستي، فداكاري و جانبازي توده ها براي سرنگوني استبداد و ارتجاع با خطر نابودي دستاورد انقلابي روبروست؟ (نگاه كن به ”برنامه حداقل كارگري، پرچم مبارزات امروز“ http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/1956) سركوب حزب توده ايران مگر پيش درآمد مصادره دستاوردهاي انقلاب بهمن ٥٧ مردم ميهن ما نبود؟
رفيق مرادي، در اين اواخر دو ابرازنظر كننده ديگر با نام هاي كنعاني (نگاه كن به ”انتقادي درست …“ مهر ١٣٩١ http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/1874) و بابك (نگاه كن به ”عاميگري ژورناليستي، بن بست برنامه ارتجاع! …“، دي ١٣٩١ http://www.tudeh-iha.com/lang/fa/archives/1938) نيز همانند شما در ارتباط با ”راه توده“ مطالبي طرح كردند و پاسخ شنيدند، بدون آنكه از خود واكنشي نشان داده و به ويژه موضع خود را نسبت به خط مشي انقلابي حزب توده ايران و برنامه نوين حداقل كارگري آن روشن كنند.
اگر در سخنان شما نشانه هايي وجود دارد كه مي توان آن ها را نشان ساختگي بودن ابرازنظر شما ارزيابي نمود، در اين نوشتار آگاهانه بر آن ها چشم پوشيده شد، تا شايد شما امكان داشته باشيد توده اي بود خود را از طريق تائيد خط مشي انقلابي حزب روشن سازيد!
آيا ”راه توده“ ارزيابي حاضر از سخنان شما را بنا به وظيفه مطبوعاتي خود به اطلاع شما خواهد رساند كه به اين منظور به ”راه توده“ ارسال شد؟