مقاله ۲۳/۱۴۰۳
۱۴ شهریور ۱۴۰۳، ۴ سپتامبر ۲۰۲۴
پیشگفتار
ولی فقیه پس از مهندسی پیروزمندانه انتخابات رییسجمهوری، هم اکنون سرگرم مهندسی پیروزی های کوچکی برای رییس جمهور است که باید با کمک دستگاه رسانهای او بزرگ نمایان شود.
در جامعه ما که پاک بودن، به ویژه پاک بودن دستاندرکاران، ناشدنی اگر نه، بسیار سخت است، خواندن این ویژگیهای برازنده برای مردم دلچسب است. آن چه که حاکمیت جمهوری اسلامی را بر آن داشت که پزشکیان را برای انجام نقشههای خود برگزیند، سادهانگاری و سادهاندیشی او از ساختار طبقاتی یک جامعه است.
ویژگیهای دیگری که رسانهها برجسته میکنند، برای گمراه سازی مردم است. رژیم با کمک خود پزشکیان، از او چهرهای مردمی، راستگو، سادهزی و پرهیزکار ساخت. او خودش میگوید که دهاتیی است که رییس جمهور شدهاست؛ روزنامهها مینویسند که او پس از سی سال از درگذشتن همسرش هنوز بدون همسر زندگی میکند.
انسان پاکی که هنگام فرماندهی کشور از شم سیاسی بیبهره باشد و ریشه همهی چالشهای کشور را در “هوای نفس” سران ببیبند، ابزار دست کسانی میشود که با زرنگی طبقاتی از او به سود منافع طبقاتی خود بهرهجویی میکنند.
خامنهای همهی تلاش خود را به کار میبرد، تا با وزیدن باد به بادبان دولت پزشکیان، او را در پیاده کردن برنامههای ولی فقیه کمک کند. به گزارش خبرآنلاین، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت چهاردهم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دکتر پزشکیان: با اجازه مقام معظم رهبری از محل منابع صندوق توسعه ملی پرداخت به پرستاران، کشاورزان، معلمان و داروی مورد نیاز انجام خواهد شد».
حاکمیت جمهوری اسلامی بیش از چهل سال است که با آرزوهای مردم بازی کردهاست و به آنها امیدهای ساختگی داده است و هر بار هم این گلیم رنگ و رو باخته را دوباره با رنگ دیگری به مردم فروختهاست.
با همهی زیرکی، مردمفریبی و ریاکاری، راستش ولی این استکه جمهوری اسلامی بیمارتر از آن است که حتا دکتری مانند پزشکیان بتواند او را از مرگ نجات دهد.
بگذارید نخست به بررسی گرانی، شرایط غمانگیز بهداشت و آموزش و فروپاشی دستگاه فرماندهی بپردازیم؛ و در دنباله نشان دهیم که سیاست درون مرزی جمهوری اسلامی بر ستونهای بهره کشی و سرکوب در درون مرزها و سازش با امپریالیسم در برون مرزها پایهگزاری شده و میشود.
افزایش جمعیت و گرانی
به گزارش روزنامه شرق، جمعیت ایران ۱۲ سال زودتر از زمان پیشبینی شده، از مرز ۹۱ میلیون نفر گذشتهاست. ولی رژیم ولایت فقیه که برای بلندپروازیهای خود نیاز به سرباز دارد، سیاست تازیانه و هویج را برای فرزندآوری پیاده میکند. بر پایه این سیاست، رژیم شیوههای جلوگیری از بارداری و پایان بارداری (سقط جنین) را سخت و دشوار کرده است، و همزمان به آنهایی که فرزند “تولید” میکنند پاداش و یا وام میدهد.
کسی در دستگاه فرمانروایی جمهوری اسلامی نگران سیر کردن شکم کودکان به دنیا آمده نیست. پژوهشهای خود مجلس جمهوری اسلامی نشان می دهد که یکسوم خانوارهای ایرانی زیر خط تنگدستی زندگی میکنند. در استانهای دورافتاده و پسمانده مانند سیستان و بلوچستان ۵۱ درصد از مردم زیر خط تنگدستی هستند. بخش بزرگی از مردم استانهای چهارمحال بختیاری، خراسان شمالی، آذربایجان غربی و هرمزگان تنگدست هستند. محمد اسماعیل مطلق، رئیس دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی گفت که کیفیت خوراکی ۸ استان کشور کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان، بوشهر، ایلام ، نیاز به بازرسی و بررسی بیش تری دارد. روزنامه «اطلاعات» نیز چند ماه پیش نوشت که « بسیاری از خانوادهها با درآمد ثابت و هزینههای مدام در نوسان و بالا رونده»، نشانگر «بحران در معیشت عمومی مردم است.»
پایگاه خبری صنعت مرغداری و دامپروری در هفته گذشته نوشت که بهای هر کیلو مرغ کشتار در بازار افزایش یافته و به ۸۲۰۰۰ تومان خرید و فروش شد. بهای گوشت مرغ زنده نیز افزایش یافته و به ۵۹۳۰۰ تومان برای هر کیلو رسید. بهای هر کیلو گوشت منجمد گوساله هم در بازار افزایش یافته و ۳۰۰ هزار تومان فروخته شد. هر کیلو بوقلمون کشتار ۹۶ هزار تومان، هر کیلو دام در کشتارگاه ۶۰۰ هزار تومان، هر کیلو گوشت شترمرغ کشتار ۳۷۰ هزار تومان خرید و فروش شد. به گزارش اقتصاد ۱۰۰- نان سنگکی که تا چند روز گذشته در نانواییهای آزادپز به بهای ۵ هزار تومان به دست مصرفکننده میرسید هم اکنون به ۱۰ هزار تومان رسیدهاست.
جمهوری اسلامی برای تولید و تهیه کالاهای خوراکی در میهن سرسبز و پربار ما هیچ کاری نکردهاست. پس از بیش از چهل سال سخنگفتن از خودکفایی اقتصادی، آنها سوای دزدی از سرچشمههای طبیعی ما و وابستگی اقتصادی هیچ کاری انجام ندادهاند. به گزارش اقتصادنیوز ، در بخش جو و ذرت واردکننده هستیم، ولی با کمی برنامهریزی میتوان نیاز مردم را با تولید درون کشور برآورده کرد. کشور سالانه بیش از ۶ میلیون تن جو نیاز دارد که تنها ۴ میلیون تن جو در درون کشور تولید میشود. همچنین بیش از یک میلیون تن ذرت در کشور تولید شد، ولی مصرف آن ۸ میلیون تن در سال است. به دلیل گرانی و کاهش توان خرید مردم، در کنار افزایش هزینههای تولید، صنعت غذایی و نوشیدنی در بحران است. به گزارش «دنیای اقتصاد»، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نوشت که نمایههای تولید و فروش همهی زیربخشهای صنعت غذایی و نوشیدنی کاهش یافته است.
همهی دولتهای جمهوری اسلامی با دروغگویی ساختن خانههای فراوان و ارزان به ویژه برای رنجبران را در برنامه خود داشتهاند، برای نشان دادن این دروغ بزرگ، نیازی به راستیآزمایی این سخنان نیست. اقتصاد ۱۰۰- در هفته گذشت نوشت که دیگر نمیتوان حتی با وام سنگین بانکی هم خانه خرید. میانگین بهای هر مترمربع خانه به ۸۶ میلیون تومان رسیدهاست؛ به این معنا که خرید یک آپارتمان ریزمتراژ ۵۰ متری در تهران به ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان پول نیاز دارد. دستمزد هیچ کارمند و یا کارگری، با این پولها همخوانی ندارد. اگر کارگری که همهی دستمزد خود را برای خانه پس انداز کند، پس از ۳۵ سال میتواند یک آپارتمان ریزمتراژ ۵۰ متری در تهران بخرد.
آموزشوپرورش و بهداشت
به گفته روزنامههای خود رژیم ۳۰ هزار دانشآموز کلاس اول به پایگاههای سنجش آمادگی نرفتند. البته برخیها میگویند که نزدیک به ۲۰۰ هزارکودک از جاماندگان آموزش کلاس اول هستند. به گفته نجفی پازوکی، معاون دوره ابتدایی سازمان پژوهش و برنامهریزی، در آغاز آمار ۲۰۰ هزار از جاماندگان از آموزش را نشان می داد که “پس از بررسی مشخص شد بخشی از این تعداد به دلیل فوت کودکان پیش از رسیدن به سن تحصیل و مهاجرت خانوادهها باید از این آمار کسر شود”.
گویا پس از دیدن آمار غمانگیز کودکانی که به دلیل تهیدستی و دوردستی نتواستند نخستین سال آموزشی خود را آغاز کنند، رژیم به ناگزیر آمار “بهتری” را مهندسی کرد و برخی از این کودکان را “فوتی زد” و دیگران را به “مهاجرت” فرستاد !!!
ولی رژیم میپذیرد که نزدیک به یک میلیون دانشآموز پیش از پایان کلاس نهم دبستانها و دبیرستانها را ول کردند و بیگمان برای کار کردن و پول نان خانه را درآوردن به بازار کار رفتند. استان سیستان و بلوچستان بیش ترین جاماندگان از آموزش را دارد که نشان تبعیض استانهای دوردست و سنی مذهب است.
از سوی دیگر، پولسازی، دوستبازی، باز کردن دانشگاهها به روی بیسوادان هوادار رژیم، کوچ دانشمندان و پژوهشگران، ناتوانی در گردانش دانشگاه از سوی رییسان گماشته، کیفیت دانشگاههای ایران را حتا در همسنجی با کشورهای پیرامون خلیجفارس بسیار پایین آوردهاست. دانشگاه ملک سعود عربستان سعودی به جایگاه ۹۰ رسیدهاست، ولی هیچ دانشگاه جمهوری اسلامی میان ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان جایی ندارد، تنها دو دانشگاه در میان ۵۰۰ دانشگاه برتر جهان هستند. در برخی از دانشگاهها بیش از ۸۵ درصد از دانشجویان پس از دریافت پایان نامه از کشور کوچ می کنند.
پولبازی و دوستبازی وزارت بهداشت رژیم را بر آن داشت که به کسانی که داروساز نیستند، اجازه باز کردن داروخانه بدهد. کسی در اندیشه بیماران بدبخت نیست که به کارشناسان داروسازی نیاز دارند و نه به بازرگانان مرگ. شهرام کلانتری، رییس انجمن داروسازان ایران گفت که در یک سال ۳۰ درصد به شمار داروخانههای افزوده شدهاست، ولی در برخی استانهای دوردست به ازای هر ۱۱ هزار شهروند یک داروخانه هست و در تهران به ازای هر ۱۵۰۰ شهروند یک داروخانه است. فروش دارو یکی از پرسودترین بخش اقتصاد انگلی جمهوری اسلامی هست. بیماران گاهی هفتهها باید به دنبال دارو از یک داروخانه به دیگری بروند و هنگام یافتن دارو، بهای آن آن چنان سنگین است که انگشت به دهان، یا با دست تهی به خانه برمیگردند و یا باید برای خرید دارو، خانه را به رهن بگذارند و یا وام بگیرند.
انگار پایین آوردن کیفیت داروسازی برای سودورزی بس نبود، رژیم به دو شرکت داروسازی اجازه داد تا بهای ۱۰ جور دارو را تا ۵۰ درصد افزایش دهد و همزمان ۶ شرکت بزرگ تولید دارو کالاهای خود را گران کردند.
فروپاشی دستگاه فرماندهی جمهوری اسلامی
سازمانهای پول دزد، با نوآوری شگفتانگیزی نامهای گوناگون مانند مؤسسه نور مبین، خانه اندیش ورزان، بنیاد سپهر، مؤسسه اخلاق و تربیت، بنیاد شهید مدنی، بنیاد چهارم خرداد، بنیاد شهید جعفرپور، شهر تندیسان، بنیاد هدایت، مؤسسه علم و تمدن و عرفان ووو بر خود گذشتهاند؛ به دزدی از سرمایه مردم میپردازند. نه کسی گردانندگانش را میشناسد و نه کسی از دامنه کارشان آگاه است، تنها میتوان گفت که اینها یا کمک کننده نهادهای امنیتی و نظامی برای سرکوب مردم هستند و یا کمک کننده وزارت ارشاد برای نادانسازی مردم.
نه تنها سیاستمداران، روحانیها و پاسداران ستارهدار از سرمایه همگانی مردم میدزند، بلکه راه و روش دزدی را به فرزندان خود نیز آموختهاند. بلومبرگ در گزارشی در بارهی فروش نفت از سوی حسین شمخانی، فرزند علی شمخانی رایزن خامنهای، نوشتهاست که او به نام «هکتور» نقشی کلیدی در صادرات نفت ایران دارد. روشن نیست که چند درصد از این فروش هنگفت به جیب او و پدرش میرود. یکی از رسانههای جمهوری اسلامی به نام نامه نیوز مینویسد:
«برخورداری قابل توجه فرزندان و خانواده علی شمخانی از رانتهای حاکمیتی چیزی نیست که مقامات عالیرتبه کشور از آن بیخبر باشند. در تمام سالهایی که پسران شمخانی زیر سایه پدرشان، کسب و کارهای مبتنی بر رانت و فسادشان را گسترش میدادند، علی شمخانی یکی از چهرههای مهم در به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات احیای برجام بود. مذاکراتی که بعد از گذشت ۴ سال هنوز به نتیجه نرسیده، اما به تازگی با بازشدن سفره دل برخی چهرههای نزدیک به دولت وقت مشخص شده یکی از عوامل به نتیجه نرسیدن آن، علی شمخانی بوده است».
بازار پولسازی جمهوری اسلامی با افسانههای مذهبی و نادانسازی تودهها پیوند خوردهاست. بهای سکه طلا «امامی» در بازار ایران از یک میلیون و هشتصد هزار تومان افزایش به ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسید. این افزایش بهای ناگهانی برای این است که فروشندگان آزمند خرید طلا روز سیزدهم صفر را «خوشیمن» خواندند. به گزارش «تجارتنیوز» بهای دلار «فردایی» نیز با هزار تومان افزایش در یک روز هفته گذشته به ۵۹ هزار تومان رسیده بود.
محیط زیست
جمهوری اسلامی با نداشتن هیچ برنامهای، حل چالش کمبود آب را برای هم میهنان ما بسیار دشوار کردهاست. به گزارش تابناک سیستان و بلوچستان، رضا نوذری نیا، مدیر روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب استان سیستان و بلوچستان گفت که «درمیانه مرداد که گرمترین روزهای تابستان ۱۴۰۳ بود در زاهدان قطعیهای مکرر آب شهری داشتیم » «در زاهدان ۵ هزار روستا داریم که نزدیک به ۷۰۰ روستای آن به شبکه آبرسانی متصل نیستند و تا زمانی که به این شبکه متصل شوند با تانکر و از طریق جهاد آبرسانی اهدا خدمات میشود.».
جمهوری اسلامی نه تنها برنامهای برای چارهجویی چالشهای زیستمحیطی ندارد، بلکه با سیاستهای ضدمحیطزیستی خود حتا پیامدهای آن را در همهی زمینهها بدتر کردهاست.
به نوشته روزنامه «جوان»، فرونشست زمین در استان اصفهان این شهر را تا چند سال دیگر تهی از انسان خواهد کرد. محمد درویش،کنشگر محیط زیست به این روزنامه گفتهاست: «دو سناریو برای اصفهان وجود دارد؛ سناریوی خوشبینانه آن است که تا سال ۱۴۱۸ تخلیه آبخوان و فرونشست نهایی طول بکشد و سناریو بدبینانه این است که این اتفاق ۶ سال دیگر رخ دهد.»
یک رییس «سازمان حفاظت محیط زیست» گفت که تا ۲۰ سال آینده شاید «یک چهارم آب دریای خزر خشک شود» و «تراز دریای خزر ۱۸ متر کاهش یابد.» او هشدار داد که این روند میتواند «موجب خشکی تالابهای دیگر، خروج اسکلهها و بنادر از دسترس، و همچنین مشکلاتی برای نیروگاههای ساحلی و مزارع پرورش میگو شود.»
دریای خزر (بزرگترین دریاچه جهان) با پهنای ۳۷۶ هزار کیلومتر مربع و خط ساحلی هفت هزار پانصد کیلومتر در شمال کشور و دربرگیرنده ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان ، جمهوری ترکمنستان و قزاقستان می شود. این دریاچه زیستگاه ۵۷۵ نوع گیاه و هزار و ۳۳۲ گونه جانوری و بهترین ماهی های جهان به ویژه ماهیان خاویاری است. زیستگاه فک خزری، پستاندار آبزی، نیز در دریای خزر است.
بیبرنامگی و بیخردی مایه خشکیدن تالابهایی که به دریای مازندران سرازیر میشوند شدهاست، ریشه بسیاری از ریزگردها هم در همین جاست.
جاده ها
جادههای ایران، جادههای مرگ هستند و جمهوری اسلامی دارای یکی از بالاترین آمار شمار کشتهشدگان در جادهها در جهان است. در پی واژگونی یک اتوبوس مسافربری در راه کرمان به ایرانشهر، تاکنون ۱۱ تن کشته شدهاند و هفت تن دیگر از سرنشینان اتوبوس بسیار زخمی شدهاند. به گزارش صد آنلاین، در سه پیشآمد و واژگونی خودرو که جداگانه در مشهد و نیشابور رخ داد ۲ تن کشته و ۱۴ تن زخمی شدند . به گزارش مشرق، رییس شبکه بهداشت و درمان بوکان نیز گفت که پس از برخورد ۲ دستگاه خودروی سواری پراید و پژو در جاده بوکان به شاهیندژ سه تن کشته و ۲ تن نفر دیگر زخمی شدند.
سیاست ضدکارگری
با همهی گفتاوردها از قران و پیامبر و امامها در بارهی ارجمندی رنجبران، راستش ولی ایناستکه جان کارگران برای این دسته از بهرهکشان ددمنش حتا به اندازه پشیزی نیز ارزش ندارد.
به گزارش صد آنلاین، در دو رویداد جداگانه، دو کارگر بوکانی از برق گرفتگی جان خود را از دست دادند. یکی در یک کارگاه مکانیکی در بوکان رخ داد، یک کارگر استاد کار مکانیک هنگام کار با دستگاه بالابر دچار برق گرفتگی شد و جان خود را از دست داد. کارگر دیگری هنگام کار در شهر آذرشهر دچار برق گرفتگی شد و جان باخت. به گزارش صد آنلاین، سه نفر از کارگران شرکت نفت و گاز اروندان هنگام کار در یک پیشآمد رانندگی جان خود را از دست دادند.
اژدها آزمند بورژوازی انگلی تا بهدانجا تشنه و سیریناپذیر است که چنگ انداختن به نیروی کار کارگران ایرانی نیاز سودورزی و انباشت سرمایه را دیگر برآورده نمیکند و آزمندان از آنور مرزها کودکان افغانستانی را برای بهرهکشی به میهن میآورند. یک عضو «شورای شهر تهران» گفت که پیمانکاران شهرداری از کودکان افغانستانی و عرب که «بهدلیل نداشتن کارت بانکی و مدارک هویتی، از حقوق و بیمه مناسب برخوردار نیستند، برای کارهای خدمات شهری استفاده میکنند.» بهگزارش وبسایت خبرآنلاین، ناصر امانی افزود که این پیمانکاران کودکان « ۱۳ و ۱۴ساله را بهکارگیری میکنند.»
این عضو شورای گفت که این کار غیرقانونی است. با این همه پیمانکاران آزمند «پس از بهکارگیری هم حقوق آنها به موقع پرداخت نمیشود و چند ماه یکبار پرداخت میشود.» امانی گفت که کارگران ایرانی به دلیل دستمزد پایین شوری برای کارهای شهری ندارند. او افزود که مدیران شهرداری برای کار کارگران ایرانی به پیمانکاران ۱۲ تا ۱۳ میلیون دستمزد پرداخت می کنند ولی پیمانکاران بخش بزرگی از این دستمزد را برای خود نگه میدارند و «بعضا برخی از کارگرهای خدمات شهری و به ویژه کودکان ۴ میلیون یا ۶ تا نهایتا ۷ میلیون تومان حقوق میگیرند.»
به گفته کارشناسان، «شبکه مافیای کودک» با همدستی پیمانکاران شهری از کودکان بهرهکشی میکنند. روزنامه «دنیای اقتصاد» در سال گذشته نوشت که زبالهگردی در تهران، با کار بیش از هفت هزار زبالهگرد با گردش مالی سه و نیم میلیارد تومانی سالانه انجام میشود که زیر رهبری گروه های مافیایی است.
سرکوب و زندان
جمهوری اسلامی هیچگاه نخواست که حتا قانونهای واپسگرای خود را در بارهی حقوق زندانیان پیاده کند. گزمگان جمهوری اسلامی، مختار اسدی آموزگار در استان کُردستان را به جای ناروشنی بردند. جمهوری اسلامی روز دوشنبه ۲۹ مرداد ماه هشت زندانی به گفته خودش جنایی را به دار آویخت. هنگامی که آقای زیباکلام میگوید که زندانهای جمهوری اسلامی به هتل ۵ ستاره میمانند، خانوم نرگس محمدی و برخی دیگر از زندانیان مانند فاطمه سپهری، محمود مهرابی، داوود رضوی، حسن سعیدی و رضا شهابی زکریا از کمکهای بهداشتی ساده برخوردار نیستند.
در جمهوری اسلامی جان مردم بیارزش است. جوانان ما برای درگیری بیارزشی در خیابان جان باارزش خود را از دست میدهند. محمد میرموسوی، جوان گیلانی که در یک درگیری خیابانی دستگیر شدهبود، زیر شکنجه گزمگان یک پاسگاه در شهرستان لاهیجان، کشته شد. پزشکیان به اسکندر مومنی، وزیر کشور که خود از فرماندهان سرکوب راهپیمایی مردم در سالهای گذشته بود، دستور بررسی چگونگی کشته شدن این جوان را داد. نیروی انتظامی سه بلوچ را در یزد و کهنوج کُشت.
جعفر ابراهیمی، زرتشت احمدیراغب، سپهر امام جمعه، لقمان امینپور، احمدرضا حائری، میثم دهبانزاده، رضا سلمانزاده، حمزه سواری، سعید ماسوری و رضا محمدحسینی، ۱۰ نفر از زندانیان زندان قزلحصار، از پارسال در اعتراض به اعدامهای هفتگی در آن زندان، کارزاری به نام «سهشنبههای سیاه نه به اعدام» آغاز کردند. این زندانیان از آن زمان تاکنون هر سهشنبه برای ایست اعدامها، دست به اعتصاب غذا میزنند.
در جمهوری اسلامی بیقانونی آنچنان فرمانروا است که حتا سران پیشین خود را در خانهها زندانی میکند. انصاف نیوز نوشت که مهدی کروبی گفت که تا زمانی که مهندس موسوی آزاد نشود او هم در زندان خانگی میماند. کروبی گفت که « من و آقای موسوی سال ۸۸ به نتیجهی انتخابات معترض بودیم و اعتراض ما هم باعث شد که من و آقای موسوی را به خاطر آقای احمدی نژاد، نزدیک به ۱۵ سال در حصر قرار دادند. در این مدت هم نه محاکمهای انجام شد و نه حکم قضایی صادر شد و به صورت غیرقانونی جفت ما را در حصر قرار دادند».
دادگاه رسیدگی به اتهام اسماعیل گرامی، کنشگر صنفی کارگران و بازنشستگان، زندانی اوین، برگزار شد. او در ماههای گذشته بارها در یادداشتهایی از سیاستهای ضدکارگری جمهوری اسلامی انتقاد کرده است. وکیل حسین شنبهزاده، مترجم، ویراستار و کنشگر شبکههای اجتماعی گفت که او به ۱۲ سال زندان محکوم شد. احمدرضا حائری، حمزه سواری و سعید ماسوری میگویند جان افشین بایمانی و سامان صیدی (یاسین)، دو همبندی آنها در زندان قزلحصار، با «خطر جدی» روبهرو است. وکیل سامان یاسین، نوشت که تاکنون به پرونده پزشکی آقای صیدی رسیدگی نشد و از آزادی او جلوگیری شده است. شکیلا منفرد، زندانی سیاسی، به بیش از ۷ سال زندان دیگر محکوم شد.
جمهوری اسلامی پس از انقلاب تاکنون دانشگاهها را بیش از صد بار “پاکسازی” کردهاست. استاد دانشگاهها باید از صد پالایه (فیلتر) بگذرند. با این همه، با اینکه بیشتر این استادان از مسلمانان و هواداران لایهای از بورژوازی انگلی هستند، همچنان “پاکسازی” میشوند. دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها میگوید بین ۸۰ تا ۹۰ استاد دانشگاه در دولت پیشین از دانشگاه به بهانههای گوناگون کنار گذاشته شدند. محمود صادقی در گفتوگو با وبسایت جماران گفت که یک هزار و ۵۰۰ استاد مانند خود او، به دلیل نبود آزادی سخن در جمهوری اسلامی دچار دشواری شدهاند.
سیاست برونمرزی
سران جمهوری اسلامی با اینکه در آغاز از خونخواهی علیه اسراییل سخن می گفتند، ولی پس از سرد شدن خون هنیه، حزبالله را به میدان فرستادند. جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا به العربیه فارسی گفت :« ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در سفر به تهران، ایران را در منطقه بیاعتبار کرده است».
وبسایت نیویورک پست روز هفته گذشته نوشت که گروه نظامی و دوستان جمهوری اسلامی در برابر اسراییل ناتوان هستند و اسراییل میتواند هر کاری که دلش بخواهد بدون ترس از آنان انجام دهد. اسرائیل به آسانی با شیوههای تروریستی هنیه را در تهران، فواد شکر را در لبنان و محمد دیف در غزه کُشت، ولی جمهوری اسلامی و دوستانش هنوز سخن از یک پاسخ شایسته به این گستاخیها و کشتارهای تروریستی اسراییل میرانند.
حزبالله لبنان زرادخانهای نیرومندی با ۱۵۰ هزار موشک و یکصد هزار جنگجو دارد. تنها بخش پیشرفته صنعت جمهوری اسلامی نیز، صنعت نظامی است، ولی با این همه هم حزبالله و هم جمهوری اسلامی در برابر تازهترین، پیشرفته ترین، پیچیدهترین و نیرومندترین جنگافزاری که امپریالیسم امریکا به ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیسم میدهد، پاسخ جنگی شایستهای در چند خود ندارند.
جمهوری اسلامی با پذیرش نهانی این شکست به دنبال زنده کردن برجام و یا به گفته خودشان برداشتن تحریم است. البته کسی بهتر از پزشکیان برای پیاده کردن این برنامه سازش نیست.
آقای خامنهای، هفته گذشته به دولت چهاردهم گفت که «منافاتی ندارد که در جایی با دشمن تعامل کنیم» مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیو قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی گفت: اینکه برجام راه بیافتد یا خیر، یک تصمیم فراقوهای است، لذا هر نظری که دستگاههای مختلف با وفاق و اجماع به آن برسند، ما از آن حمایت میکنیم، [..] و احیای برجام هم باشد حمایت میکنیم. خامنهای در جمع گروهی که «دستاندرکاران ستاد کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد» خوانده شده، گفته بود: «عقبنشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی غضب الهی را به دنبال دارد اما گاهی عقبنشینی تاکتیکی است و آن عیبی ندارد چرا که عقبنشینی هم مانند پیشروی یک تاکتیک است .»
در سالهای گذشته، گفتوگوی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا با میانجیگری عمان و قطر انجام گرفتهشد. امپریالیسم امریکا که از شور سازش رژیم با خود آگاه هست، هر روز شرایط دستیابی به پیمان برجام را سختتر و دشوارتر میکند. وزارت امور خارجه آمریکا گفته است: «ما مدتها است گفتهایم که در نهایت دیپلماسی بهترین راه برای دستیابی به یک راهحل مؤثر و پایدار در رابطه با برنامه هستهای ایران است.» ولی جمهوری اسلامی باید در عمل نشان دهد که آمادهاست.
نگاه به شرق هم که برای گریز از پیامدهای تحریم و فشار به روی امپریالیسم امریکا برای برگشتن به پیمان برجام انجام شدهاست، هیچگاه برای پایه گزاری یک اقتصاد مستقل به کار برده نشدهاست.
محمدحسین روشنک، رئیس اتاق مشترک ایران و تاجیکستان به ایلنا گفت که برداشتن دلار از دادوستد جمهوری اسلامی و تاجیکستان شدنی نیست. روشنک افزود که «حذف دلار از تجارت ایران و تاجیکستان نیاز به ایجاد زیرساختهایی دارد که اکنون موجود نیست ضمن اینکه تثبیت این جریان حدود دو دهه زمان میبرد و اگر ایران از تحریم خارج شود این راهکار دیگر کارایی ندارد.»
ناگفته نماند که یکی از بزرگترین هدف بریکس به کار نبردن دلار در دادوستد میان کشورهای عضو هست. ولی این آقا به جای پایهگزاری زیرساختارهایی که دادوستد غیردلاری را شدنی میکند، میگوید تا این زیرساختارها ساخته شود جمهوری اسلامی از تحریم بیرون خواهد آمد و در آن زمان نیازی به دور زدن دلار در بازرگانی ندارد!!! مهدی رنگ رونا، دستیار رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و هند نیز رویکرد کنار گذاشتن دلار از اقتصاد ایران، را نادرست خواند و گفت که این کار «احتمال انسداد معامله بالا میرود.»!!!
به گزارش نامه نیوز، حشمت الله فلاحت پیشه ، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده چند دوره مجلس اسلامی که نماینده بورژوازی بوروکراتیک هست به جای گفتن این حقیقت که امپریالیسم تا سرسپردگی سراسری جمهوری اسلامی به او روی خوش نشان نخواهد داد، مانند راستگرایان هوادار امپریالیسم روسیه و چین را گنهکار میخواند: «روسیه چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ ژئوپلتیکی، از ایران سوءاستفاده کرده است، چین هم با خرید نفت زیر قیمت نهایت استفاده اقتصادی را از شرایط ایران برده است». انگار، پشتیبانی از منافع ملی ما، نه وظیفه حاکمیت جمهوری اسلامی، بلکه وظیفه دیگر کشورها است!
پایان سخن
همانگونه که نشان دادهایم، شکاف طبقاتی هر روز گستردهتر و ژرفتر میشود. گرانی بیداد میکند و سنگینی آن پشت رنجبران را شکسته است؛ رنجبران و لایههای پایینی میانی دسترسی به بهداشت و آموزش پرورش با کیفیت خوب ندارند. بنا بر گزارش خود رژیم، تنها هفت درصد از دانشجویان از دبیرستانهای دولتی میآیند. افزون بر این، دستگاه فرماندهی جمهوری اسلامی در روند فروپاشی است، نهادهای دزد، محیط زیست آلوده و جاده های ویران ارمغان جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی برای فراهم کردن شرایط زراندوزی بیشتر بورژوازی انگلی، به دنبال سازش با امپریالیسم در بارهی برجام است.
ایستادگی در برابر زورگوییهای رژیم در روند گسترش و ژرفش است. ولی بسیاری از رزمندگان دشمن نمیشناسند و برای نبرد با یک دشمن، به دشمن دیگر پناه میبرند. بدبختی ما این است که برخی از آنهایی که ضد رژیم هستند، آزادی را پیشکش امپریالیسم میدانند، و برخی از آنهایی که ضدامپریالیست هستند، عدالت اجتماعی و استقلال را در نظام نئولیبرالیستی جمهوری اسلامی جستوجو میکنند.
برخی از زندانیان و کنشگران مدنی و سیاسی ما مانند فاطمه سپهری، محمدحسین سپهری، زرتشت احمدی راغب، کمال جعفری یزدی، عباس واحدیان شاهرودی، فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، حکیم عظیم گرگیج، عبدالرحمن گرگیج، تاج محمدخرمالی، و مالکعلی فدایی آزادی را از بایدن رییس جمهوری امپریالیسم امریکا که چشم را به کشتار کودکان بیگناه غزه میبندند، گدایی میکنند. در نامه آنها به بایدن آمده است: «جوانان ما کف خیابانها و درون بازداشتگاهها قتلعام و شکنجه شدند، چون شما حرفمان را باور نکردید، دوباره پولهای بادآورده به سوی کارخانجات تولید موشک و پهپادها سرازیر شدند و دوباره حزبالله لبنان، ارتش دیکتاتور بشار اسد، حشدالشعبی عراق، حوثیهای یمن، فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان و البته حماس، تا بن دندان با آن موشکها مسلح شدند و تدارکات وسیع مهیا شد تا بعد از فروکش کردن قتلعام مردم سوریه این بار با به راه انداختن جنگی دیگر در هفت اکتبر ۲۰۲۳، شاهد نابودی کامل غزه و مردم بیگناه و کودکان و زنانی باشیم که نمیدانستند جمهوری اسلامی تمامی تونلهای زیرپایشان را با هزاران موشک و دهها هزار قبضه سلاحهای سبک و سنگین پر نموده است.»
این کنشگران که با دلیری در برابر زورگویی رژیم ولایت فقیه ایستادگی میکنند، گناه کشتار ۴۰ هزار فلسطینی بیگناه در غزه را نیز به نادرستی بر دوش جمهوری اسلامی میگذارند و گویا ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیسم را یک ارتش آزادی بخش میدانند!!.
این حقیقت تلخ، وظیفه “چپ”های انقلابی را سنگینتر میکند. آنها باید با پیشگزاری یک برنامه پیشرو و مترقی مشترک که آزادیخواهانه، خواهان عدالت اجتماعی و ضدامپریالیستی است، نیروهای گمراه میانی را به سوی برنامههای ملی- دموکراتیک و سوسیالیستی خود بکشانند.