برتری دلار بر سیستم مالی جهانی اقتصادهای دیگر کشورها را در برابر ناپایداری نرخ ارزی دلار زیر ضربه میگذارد. بالا و پایینی ارزش دلار میتواند بهای کالاهای بنیادی مانند نفت، طلا، و دیگر مواد اولیه را دگرگون کند، که این کار اقتصادهای وابسته به خرید و فروش این کالاها را زیر فشار میگذارد. از سوی دیگر، افزایش یا کاهش ارزش دلار میتواند هزینههای بدهی کشورهای دیگر را که به دلار وام گرفتهاند، افزایش یا کاهش دهد.
ایالات متحده سیاستهای پولی خود را بر پایه تحلیلهای اقتصادی درونمرزی برنامهریزی و پیاده میکند، این کار دیگر کشورهای را وامیدارد که اقتصاد خود را با نرخ ناپایدار دلار سازگاری دهند. این کار بهویژه برای کشورهای در حال توسعه که به دلار وابستهاند، آسیبزا است.
ایالات متحده از برتری دلار در دادوستد جهانی برای وابستگی بیشتر کشورهای دیگر به این ارز بهرهبرداری میکند. بیشتر این کشورها برای انجام دادوستد با یکدیگر، به دلار نیاز دارند و این وابستگی به دلار کشورهای دیگر را ناگزیر میکند که ذخیره ارزی دلاری داشتهباشند و با اینکار اقتصاد امریکا را نیرومند کنند. این وابستگی به دلار کشورهای دیگر را با چالشهایی مانند افزایش هزینههای ارزی و ناپایداری نرخ ارز روبرو میکند.
یکی از زمینههای برجسته دیگری که ایالات متحده از برتری دلار بهرهبرداری میکند، بازارهای نفت و انرژی است. بیشتر دادوستد نفتی در جهانی به دلار انجام میشود، به این معنی که کشورهای فروشنده نفت ناگزیر به دریافت دلار هنگام فروش نفت هستند. این کار به ایالات متحده اجازه میدهد تا هم بهای نفت را کنترل کند، و هم توان اقتصادی خود را در بازارهای انرژی بالا برد. ایالات متحده با کنترل عرضه و تقاضای دلار در بازار جهانی، سیاستهای کشورهای تولیدکننده نفت را وابسته به تصمیمهای خود دربارهی دلار کند.