پاسبانی از تمامیت ارضی یکی دیگر از بنیادهای کلیدی این برنامه باید باشد. این نکته نه تنها بهدنبال پاسبانی از مرزهای کشور و جلوگیری از پرخاشگری امپریالیستی است، بلکه باید در برابر فرآیندهایی که به چندپارچگی میهن یا فشار برای از دست دادن هویت ملی میانجامد ایستادگی کند. در این راستا، چپها باید برنامههایی برای عدالت اجتماعی، رفاه عمومی و هویت فرهنگی و بومی را گسترش دهند، تا بخش بیشتر تودهها را به سوی برنامههای خود بکشانند.
برنامه ملی و دموکراتیک باید حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همهی لایهها، مانند کارگران، کشاورزان، آموزگاران ، پرستاران، رانندگان، دانشجویان و کارمندان، را در بر گیرد. چپها باید سیاستهایی را پیشگذاری کنند که منافع همگانی و عدالت اجتماعی را بالاتر از هر چیزی میداند و همزمان سازگاری با بخشهای میانه را نیز در بر میگیرد. این همافزایی میتواند به پایهگزاری یک ائتلاف اجتماعی نیرومند برای نبرد فشارهای برونمرزی و همدستی طبقاتی دشمن درو مرزی با امپریالیسم کمک کند.
این برنامه باید دربرگیرنده دگرگونیهای ریشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد تا بتواند در برابر چالشهای درون- و برونمرزی ایستادگی کند.
برخی از چپ در کنار گود ایستاده برای نگاه به شرق بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی دست میزنند و به پندار خود وظیفه طبقاتی خود را انجام دادهاند. ولی وظیفه کمونیستها ایستادن زیر سایه یک لایه بورژوازی نیست، بلکه شرکت جانانه در نبرد طبقاتی به سود طبقه کارگر برای به دستگیری رهبری جنبش است.
راه رشد غیرسرمایهداری در ایران نبرد با دیکتاتوری ولیفقیه و برای یک جامعه سکولار و دموکراتیک آینده در ایران، نیازمند یک برنامه ملی و دموکراتیک است که افزون بر استقلال اقتصادی، عدالت اجتماعی، و پاسبانی از تمامیت ارضی، به آزادی و حقوق بشر نیز پایبند باشد.