خطر تجاوز خارجي را به اهرم انقلابي بدل كنيم!

image_pdfimage_print

سخن روز شماره: ۱۸ (۱۳ اردیبهشت ۱٣۹۷ )

 

در گفتگوي هايي در روز اول ماه مه امسال با برخي از مبارزان توده اي و چپ مساله خطر تجاوز خارجي به ايران موضوع بحث بود. به نظر مي رسد كه مبارزه عليه اين خطر بايد از دو منظر مورد توجه قرارگيرد:

يكي- كوشش براي تجهيز نيروهاي صلح طلب در جهان و ايران عليه توطئه تجاوزگري پوشيده و علني-نظامي امپرياليسم. وظيفه اي كه با هشياري از طريق انتشار بيانيه گروهي از مبارزان فعال در ايران پس از حمله تبهكارانه آمريكا، انگليس و فرانسه به سوريه به بهانه دروغين و شرم آور به كار بردن سلاح شيميايي توسط دولت سوريه به نقطه ي اوج جديدي نايل شده است.

در كنار انتشار و توسعه اين كوششِ ميهن دوستانه ي مبارزان در ايران و به منظور هم ياري براي ادامه آندر ايران، اكنون در خارج از كشور بايد همه ي نيروهاي صلح طلب را تجهيز نمود. بايد خطر ادامه جنگ عليه مردم سوريه و توسعه آن به سرزمين ايرانيان را براي مردم جهان برملا ساخت و نشان داد كه چرا اين اقدام تبهكارانه گامي است در جهت برپايي جنگ سوم جهاني.

بايد نشان داد كه نظام سرمايه داري امپرياليستي كه با بحران تعميق يابنده روبروست، هر روز بيش تر به سوي راه حل تبهكارانه جنگ براي نجات از بحران حركت مي كند. انتخاب ترامپ در آمريكا به عنوان رئيس جمهور، دولت نظامي حاكم بر اين كشور، چنان كه بحران كشورهاي امپرياليستي مانند انگليس وكوشش امپرياليسم فرانسه براي نابودي دستاوردهاي زحمتكشان در اين كشور، چنانچه كوشش نتانياهو، سلطان عربستان و تركيه و .. همه در اين سو است كه ارتجاع جهاني براي حل مشكلات خود راه حل برپايي جنگ و نهايتاً جنگ جهاني را دنبال مي كند. آمار مخارج بيش از ٧ر١ بليون دلاري نظامي درجهان كه سهم امپرياليسم آمريكا در آن ٦١٠ ميليارد دلار است، يعني بيش از يك سوم كل مخارج در جهان كه امروز در رسانه هاي انتشار يافت (سازمان اس اي پ ار اي)، بايد نشاني ديگر از اين واقعيت ارزيابيشود.

امپرياليسم مي كوشد سرشت كوششِ صلح آميز در «تجارت آزاد جهاني» را خنثي سازد كه ازجمله درپروژه ي «راه جديد ابريشم» توسط جمهوري خلق چين دنبال مي شود. اين پروژه، آن طور كه دبير كل حزب كمونيست چين در كنگره ي اخير اين حزب اعلام نمود، اين هدف را دنبال مي كند كه «تجارت آزاد جهاني» را از حيطه ي سلطه ي سرمايه ي مالي امپرياليستي خارج سازد و آن را به اهرم صلح آميز در روابط بين المللي بدل نمايد.

اكنون تجارت جهاني در حيطه ي سرمايه مالي امپرياليستي نقش سركوبگرانه و غارتگرانه اي را در خدمت حفظ منافعِ سرمايه ي مالي امپرياليستي ايفا مي كند. تعيين گمرك بر واردات نمونه اي براي اين نقش مورد نظر امپرياليسم است. نقض قوانين ملي و اجتماعي حاكم بر جامعه در چارچوب اقتصاد سياسي خصوصي سازي و آزاد سازي اقتصادي، نموه ي ديگر را براي همين كوشش تشكيل مي دهد. هدف آن غارت ثروت كشورهاي جهان سوم و تشديد درجه استثمار نيروي كار آن است.

از اين رو امپرياليسم مي كوشد سرشت صلح آميز «تجارت آزاد جهاني» را در چارچوب همزيستي مسالمت آميز ميان كشورها با نظام متفاوت اقتصادي- اجتماعي خنثي و با سياست جنگ طلبانه و تجاوزگرانه ي خود جايگزين سازد.

امپرياليسم مي خواهد با ابزار برپايي جنگ هاي منطقه اي و نهايتاً جهاني اين كوشش صلخ آميز خنثي سازد.

مقايسه ي كشتار ٣٠٠ بازرگان مغول توسط محمد خوارزمشاه با شرايط كنوني در جهان گامي همه جانبه و دقيق نيست، اما مردم ميهن ما تجربه تلخ بي توجهي حاكمان به شيوه ي صلح آميز در روابط متقابل سودمند ميان خلق ها و تحميل شيوه رابطه و تجاوزگرانه را كه منافع حاكمان را تامين مي كند، در خاطره ي تاريخي خود دارند.

جنبه ي دومي كه در اين ارتباط بايد مورد توجه قرار گيرد، اشاره به بي توجهي حاكمان به سياست ميهن دوستانه و صلح آميز در شرايط كنوني در ايران است. سياست ضد مردمي اي كه روي ديگر سياست تجاوزگرانه امپرياليستي را تشكيل مي دهد.

در گفتگوها ارتباط مبارزه ضد امپرياليستي و ضد ارتجاع حاكم و نظام سرمايه داري وابسته در ايران برجسته شد. نشان داده شد كه رژيم ديكتاتوري ولايي كه مجري برنامه اقتصاد سياسي ديكته شده توسط امپرياليسم در ايران است، داراي منافع “طبيعي” مشترك با سرمايه داري جهاني است. لذا دعواي آن ها برسر تقسيم سهم خود از غارت منابع متعلق به مردم ميهن ما و نسل هاي آينده ساكن سرزمين همه ي خلقهاي ايران است و نه بر سر منافع ملي ايران و يا سرنوشت دمكراسي در ايران.

امپرياليسم جهاني مي كوشد با تشديد فشار بر حاكمان ديكتاتور در ايران، با “برجام” جديدي به هدف تشديد وابستگي نواستعماري مردم ميهن ما، بفاي نظام سرمايه داري را در جهان و ايران تحكيم كند. اشتراك منافع ارتجاع جهاني و داخلي در اين جنگ زرگري انكارناپذير است.

ارتجاع حاكم بر ايران و رژيم ديكتاتوري داعش گونه آن نيز كه همانند همتاي خود در عربستان مردم را به شلاق مي كشد و در زندان ها زجر كش مي كند و روزانه به قتل مي رساند و اعدام مي كند، با شيوه و با سياست ماجراجويانه ي مشابه، به سياست رقباي خود در جهان پاسخ مي دهد و منافع مردم ميهن ما و صلح در منطقه را به خطر مي اندازد.

دفاع از حق حاكميت ملي مردم سوريه كه فدراسيون روسيه با جسارت و هشياري قابل تحسين آن را به طور علني و با برجسته ساختن دفاع از منشور سازمان ملل متحد دنبال مي كند، از جنسي ديگر است و هدف ديگري را دنبال مي كند از آنچه رژيم ديكتاتوري در ايران ماجراجويانه و به طور غيرشفاف وپوشيده دنبال مي كند.

روسيه با سر بلند و از موضعي بالا مي كوشد حق حاكميت مردم سوريه و دولت ملي آن را در انطباق با قوانين بين المللي حفظ كند، نظام وابسته به اقتصاد امپرياليستي در ايران مي كوشد صحنه نفوذ ايدئولوژي ارتجاعي «اسلام آمريكايي» را در منطقه ايجاد و توسعه دهد. سياست روسيه در سوريه بدون ترديد در جهت حفظ منافع ملي اين كشور نيز قرار دارد. اما آيا مي توان توسعه اسلام ارتجاعي داعش گونه رژيم ديكتاتوري در ايران را با آن هم جنس ارزيابي كرد؟ پاسخ منفي است!

اين به اين معنا نيست كه مردم ميهن ما نبايد از منافع ملي مردم سوريه در برابر توطئه هاي امپرياليستي دفاع كنند. اين دفاع بايد انجام شود و آن جا كه ضروري و ممكن است، دفاعي نظامي نيز باشد. چنين همبستگي اما با سياست ماجراجويانه ي رژيم ديكتاتوري ولايي هم جنس نيست، متضاد است!

 

بدين ترتيب، سياست ضد مردمي رژيم حاكم در ايران در شكل ماجراجويانه كنوني آن به ابزار تشديد فشار به مردم ميهن ما بدل شده است و خطر تجاوز و دستبرد امپرياليستي را در منطقه و ايران تشديد كرده است.از اين روست كه وحدت مبارزه ضد امپرياليستي و ضد نظام وابسته به اقتصاد امپرياليستي در ايران و شكل ديكتاتوري حاكميت آن، كه در بحث ها مطرح شد، قابل درك مي شود.

 

انتقال اين شناخت و مبارزه براي درك مضمون آن به صحنه تبليغات عليه خطر جنگ در ايران و خارج ازكشور، به حزب توده ايران و مبارزه ي ميهن دوستانه ي مبارزان داخلي و خارجي كمك مي كند، تجهيز نيروهاي حامي صلح را در ايران و جهان عملي سازند. چنين سياست اصولي همزمان مانع آن خواهد شد كه برخي ها بپندارند كه به علت خطر تجاوز خارجي بايد به همكاري با رژيم ديكتاتوري پرداخت.

برعكس، بايد خطر جنگ را به اهرم پيشبرد مبارزه ي انقلابي براي تحولات بنيادين در ايران بدل نمود.

 

براي پيشبرد چنين مبارزه ي صلح جويانه و در عين حال انقلابي بايد كميسيون ويژه اي در حزب توده ايران تشكيل شود كه مبارزه را در هر دو سو، عليه خطر تجاوز خارجي، و در سوي جلب متحدان ايرانيبه منظور سازماندهي مبارز به پيش ببرد. بايد ازجمله و در وحله ي نخست با مراجعه مشخص به حزب چپ ايران (فداييان خلق) كوشيد با آن به سياست و مبارزه ي مشتركي دست يافت.

١٢ ارديبهشت ١٣٩٧ – ٢٢ آوريل ٢٠١٨

4 Comments

  1. امید

    شمارشِ معکوس برای خروجِ قریب الوقوع و قطعی آمریکا ازتوافق “برجام” (هرچند بعداز اعلام آن ازسوی ترامپ در12 ماه می تازه به کنگره میرود و پروسه ای دوسه ماهه خواهد داشت)، کارزاری را برای دفاع از بقای برجام شکل داده که برجسته ترین جوانب آن ازطرف دولتهای اروپایی و درهمین روزها توسط نیروهای سیاسی مترقی و صلحدوست درایران و جهان جریان یافته و قطعا درروزهای آتی شدت خواهد گرفت. بعنوان نمونه:
    خواهان حفظ برجام هستیم! شورای مرکزی حزب چپ ايران (فدائيان خلق)
    http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=44075
    جمعى ازسازمان ها ونيروهاى ملى وجمهوریخواه:حفظ برجام ومنافع ملى مردم ايران درگروى تعامل باجهان!
    http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=44073

    اشاره نگارنده در بخشی ازنقد خود بر سند “فرازهایی از76سال…” درهمین راستا وتوجه به اهمیت نقش و تاثیر تبعات لغو یا حفظ “برجام” برای میهن و صلح جهانی بود که نوشته بودم:
    “باید به مردم گفت ونوشت وتاکید کرد که حفظ واجرای تمام وکمال توافق هسته ای(برجام) قطعا به سود زندگی زحمتکشان وبهبود فضای سیاسی واعتلای جنبش انقلابی خواهد بود و دراین زمینه نباید با رهبری کژاندیشِ سازمان مجاهدینِ خلق، به مثابه جاده صاف کنِ سیاستهای تجاوزگرانه امپریالیسم آمریکا ونتانیاهو وترامپ ومتحدان وحامیان مرتجعش همگام وهم صدا شد…”
    اکنون هم تا دیر نشده همه نیروهای میهن دوست وتوده ای ها باید به این کارزار بپیوندند زیرا بنا به ارزیابی درست حزب چپ ایران: “اعلام ابطال برجام توسط ترامپ، به ويژه اين ‌که با واکنش ناسنجیده و تلافی جویانۀ جمهوری اسلامی نیزهمراه گردد، نه تنها تهدیدها علیه امنیت کشور ومردم ما را تشدید خواهد کرد، بلکه میدان را برای سیاست دولت کنونی امریکا نیز گشوده تر خواهد کرد.”
    تاریخ همه کسانی را که دیر وارد این کارزار شوند، جریمه خواهد کرد!

  2. مهرگان

    رفیق امید که رگ گردنشان از بیانیه رفقای چپ بالا زده است و دنبال “جریمه تاریخی ” کسانی می گردند که “دیر وارد این کارزار” می شوند ، خوب است به سرمقاله نامه مردم که هشداری به جا ، تاریخی و ضروری ، خیلی پیش از این لحظه نودی که اقایان ساز “حفظ برجام” کوک کرده اند توجه کنند و به این پرسش پاسخ دهند که این به جوش حسینی دچار شدگان در روز قبل از اعلام خروج ترامپ در این مدت چه می کردند؟

    «در شرایط بروز وضعیتی تشنج‌آمیز در کشور، یا افروخته شدن آتش جنگ و اِعمال تحریم‌های کمرشکن بر توده‌ها به‌همراه تشدید سرکوب و جو امنیتی – و در تندبادهای حوادث کشور- ترامپ و متحدانش و عنصرهای ایرانی خطرناک در درون و بیرون رژیم ولایی، می‌توانند در موقعیتی قرار ‌گیرند که با استفاده از اهرم‌های اقتصادی، جنگ و ایجاد هراس و سرخوردگی در جامعه، مسیر تحولات و حرکت آینده میهن‌مان را در جهت هدف‌های ضد مردمی‌شان کانالیزه کنند. به‌باور ما، فقط عمل برنامه‌ریزی‌شدهٔ جبههٔ متحد نیروهای ملی و دموکراتیک کشور، در مسیر دفاع از صلح، دموکراسی و عدالت اجتماعی می‌تواند از سیر تحولات در چنین سمت و سوی ضد مردمی‌ای جلوگیری کند.»

    به نقل از «نامه مردم» شماره ۱۰۴۸، ۱۳ فروردین ماه ۱۳۹۷
    https://www.tudehpartyiran.org/2013-11-28-19-45-55/3871-1048-1-13-14

  3. امید

    رفیق گرامی – مهرگان
    ابتدا به شما بخاطر ورود به عرصه “گفتگوی سازنده میان توده ایها” که به لطف مدیریت هوشمندانه سایت “توده ای ها” میسر گردیده، صمیمانه خیرمقدم می گویم. در این پروسه، قطعا بکارگیری ادبیات غیررفیقانه ( بالازدن رگ، کوک کردن ساز، جوش حسینی و…) کمکی به پیشبرد و به بارنشاندن مباحث مطروحه نمیکند ومن با اجازه شما از آن پرهیز میکنم.

    اما درپاسخ به ابراز نظر و انتقاد شما نازنین:
    1- اگر منظور شما از”بیانیه رفقای چپ” بیانیه شورای مرکزی حزب چپ ایران(فدائیان خلق) میباشد، این بیانیه بدلیل شرایط لحظه واهمیت محتوایی آن هم اکنون در سایت توده ای ها با عنوان “فرخوان به مبارزه ملی علیه خطر جنگ!” (به نقل ازسایت اخبار روز) با توضیحی کوتاه و مهم بارگذاری شده است که شما را به مطالعه آن دعوت میکنم.
    2- بحث احمقانه و زیانبار خواندن توافق هسته ای بعنوان سندی بین المللی موسوم به “برجام” پس از روی کارآمدن ترامپ مرتبا مطرح و پیگیری می شد اما خروج آمریکا از آن وبه مخاطره افتادن مقوله صلح درایران، منطقه و جهان؛ اتفاق بدی بوده وهست که ساعاتی پیش با اعلام زودهنگام این خروج، با بدترین شکل ممکن و متصور، یعنی بازگشت و برقراری تحریمهای شدیدتر هسته ای به وقوع پیوست.
    3- سرمقاله نامه مردم که نقل فرمودید، یک پیش بینی کاملا علمی و سنجیده از شرایط قبل از خروج زودهنگام آمریکا از برجام بوده و تردید نکنید هم اکنون کمیته مرکزی حزب توده ایران در حال نگارش تحلیل ویژه خود درباره تبعات این خروج و ضرورت دفاع یکپارچه جهانی از نزدیکترشدن خطر جنگ درپی “خروج معنا دار آمریکا از توافق” و تبیین وظایف توده ای ها در قبال آن است که بزودی در سایت مربوطه مطالعه خواهیم کرد.
    درهمین ارتباط، مدیریت سایت توده ای ها در توضیحی کوتاه بر اهمیت “بیانیه رفقای چپ”( به زعم شما) تاکید و اعلام نموده که: در اعلامیه آمادگی حزب چپ ایران (فداییدان خلق) برای جستجوی مشترک با دیگر احزاب و نیروها اعلام شده است به طور جمعی راه حل خروج از بحران و تهدید پوشیده و علنی علیه ایران را جستجو کند. این پیشنهاد مورد تایید کامل حزب توده ایران و همه ی توده ای ها است. ضروری است میان دو رهبری در این باره رابطه ی مشخصی در این زمینه هم امروز برقرار گردد.”
    برپایی کمپین های مردمی و یا راه اندازی کارزارهای توده ای همیشه بعنوان سدی مهم در مقابل وحشی گریهای کشورهای امپریالیستی و مقابله با خطر جنگ موثر بوده و قطعا بعنوان ابزاری مهم در دست نیروهای سیاسیِ مترقی و صلح طلب کارکرد خود را داشته و خواهد داشت. در بُرهه حساس کنونی، اتحاد عمل همه احزاب و نیروهای میهن دوست واز جمله حزب چپ ایران و حزب توده ایران، درعین حفظ دیدگاههای نظری، ضرورت تامّ و تمام دارد. درچنین بزنگاه های تاریخی است که همه توده ای ها باید با تلاش روزافزون و قرارگرفتن درکنار توده ها، غیبت چندین ساله حزب توده ایران درعرصه تحولات سیاسی ایران را جبران و شایستگی حزب توده ایران را برای رهبری جنبش انقلابی اثبات و ایفا نمایند.
    بهر روی، ورود رفقایی چون شما به بحث های جاری میان توده ها و ابراز نظر آزادنه هر رفیق (حتی الامکان با رعایت اخلاق و منش توده ای)، فرصت و اتفاق فرخنده ای است که من آنرا غنیمت می شمرم.
    دست شما را به گرمی می فشارم.

  4. امید

    درپاسخ به نظر انتقادی رفیق گرامی “مهرگان” نوشته بودم:
    “تردید نکنید هم اکنون کمیته مرکزی حزب توده ایران در حال نگارش تحلیل ویژه خود درباره تبعات این خروج و ضرورت دفاع یکپارچه جهانی از نزدیکترشدن خطر جنگ درپی “خروج معنا دار آمریکا از توافق” و تبیین وظایف توده ای ها در قبال آن است که بزودی در سایت مربوطه مطالعه خواهیم کرد.”
    قطعیت نظری که دادم نه به سبب ارتباط با رفقای رهبری حزب و نه ناشی از داشتن “علم غیب”، که ناشی از درک شرایط لحظه با عقل ناقص خود بوده واین به نظرم برای هر رفیقی که مجهز به اسلوب علمی شناخت باشد، کار دشواری نیست.
    هم اکنون “تحلیل ویژه” مزبوردرخصوص خروج آمریکا از توافق هسته ای برجام و “ضرورت برپایی کارزار” با تاریخ 20اردیبهشت1397 در سایت حزب توده ایران با عنوانِ “اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران: ضرورت مبارزۀ مشترک و هماهنگ با سیاست‌های جنگ‌ طلبانهٔ آمریکا و ارتجاع در منطقه” و بالینک زیر در دسترس رفقاست:
    https://www.tudehpartyiran.org/2013-11-28-19-45-55/3914-1051-24-1-3
    در بخشی از بیانیه جدید حزب آمده است:
    “اکنون کاملاً روشن است که آمریکا و اسرائیل به شکلی برنامه‌ریزی شده در صدد تحریک کردن رژیم ایران و کشاندن آن به سوی برخورد نظامی‌اند. حزب تودهٔ ایران بر این باور است که به هر صورت ممکن باید با اتخاذ سیاستی دقیق و سنجیده از دام جنگ‌افروزی ترامپ-نتانیاهو گریخت و آن را بی‌ثمر گذاشت. در این شرایط حسّاس، توسّل به سیاست‌ها و اقدام‌های مقابله‌گرایانه زیانبار خواهد بود و در نهایت به ویرانی کشورمان منجر خواهد شد. سرنوشت دردناک کشورهای منطقه مانند یمن، لیبی، عراق، و سوریه که سال‌هاست درگیر جنگ‌های داخلی امپریالیسم برافروخته‌اند، نمونهٔ روشنی از پیامد سیاست‌های ماجراجویانه‌ای است که به هر صورت ممکن باید از آنها پرهیز کرد.
    علاوه بر خطر وقوع جنگ، باید گفت که تأثیر تحریم‌های یکجانبهٔ کمرشکن اعلام شده توسط آمریکا نیز به نوبهٔ خود اقتصاد کشور و زندگی و معیشت مردم کشورمان را با دشواری فزاینده‌ای روبرو خواهد کرد…
    ما بار دیگر تأکید می‌کنیم که ‌باید خواست دفاع از صلح را به طور گسترده و مداوم به شعاری محوری در متن جامعه تبدیل کرد و مردم را به مبارزه‌ای مشترک زیر شعار صلح و عدالت به میدان آورد و سیاست‌های نابخردانه و ماجراجویانهٔ جمهوری اسلامی در منطقه را به چالش کشید. از هر نوع بهانه‌جویی و لاف‌زنی ماجراجویانه در مورد امکان رویارویی نظامی ایران با آمریکا،‌ اسرائیل، و عربستان سعودی- چه به صورت رودررویی نظامی مستقیم یا نیابتی- باید خودداری و جلوگیری کرد. در عرصهٔ بین‌المللی، باید با تمام نیرو در راه افشای نقشه‌‌های خطرناک گروه‌بندی پشتیبان دونالد ترامپ و ائتلاف آمریکا،‌ اسرائیل، و عربستان سعودی بر ضد مردم و میهنمان کوشید، و در مسیر برپایی کارزارهایی مؤثر برای حفظ صلح، با در نظر داشتن همبستگی همه‌جانبه با منافع ملّی مردم ایران، گام برداشت. به باور ما، این راهی مؤثر و ممکن برای عبور از مهلکهٔ فاجعه‌بار کنونی است…”

    از رفقای کمیته مرکزی حزب که در شرایط خطیر کنونی مسئولانه نبض رویدادها را رها نمی کنند سپاسگزارم و از سایت توده ای ها نیز درخواست دارم متن کامل بیانیه مزبور را درمعرض مطالعه رفقای توده ای بازدیدکننده قرار دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *